کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آذر 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 




 

  • شناسایی و جذب استعدادها

  مرحله اول در فرآیند مدیریت استعداد، شناسایی افراد با استعداد از داخل و جذب نخبگان از خارج از سازمان می­باشد. کارکنان در سازمان­ها از ویژگی­های شخصیتی و کاری متنوعی برخوردارند و این وظیفه مدیریت سازمان است که توانایی­ها و استعدادها و حتی نقاط ضعف کارکنان را شناخته و آنها را مدیریت نماید. مدیر باید به تفاوت­های فردی تک­تک کارکنان به چشم یک فاکتور مهم نگریسته و بتواند از این توانایی­ها و استعدادهای بالقوه به نحو مطلوب و در جای مناسب استفاده نماید. این موضوعی است که امروزه تحت عنوان مدیریت تنوع در دنیا مطرح شده و مدیریت استعداد را نیز در بر می­گیرد که توجه بسیاری از مدیران را این عرصه را به خود جلب کرده است. مسئولیت استخدام بالاترین استعدادها، نه تنها زمان­بر بلکه نیازمند به سرمایه­گذاری مالی است، بخصوص اگر مربوط به پست­های اجرایی سازمان باشد. سازمان­ها باید در زمینه توسعه استراتژی استخدام خلاق بوده و از بکارگیری روش­های سنتی استخدام در جذب نیروی کار جدید پرهیز نمایند. استراتژی­های پیشنهاد شده سایت­های شبکه­ای محاوره­ای (پرسش و پاسخ)، برنامه ­های ارجاعی، آزمایشی­ها و صفحه­های شغلی آنلاین می­باشند (فیلیپس و روپر، 2009). به طور کلی می­توان گفت کارکنان با استعداد، به سمت یکدیگر جذب می شوند و کارکنان با پتانسیل بالا به سمت سازمان­هایی می­روند که دارای نیروی کاری پر از استعدادهای فعال است. یک راه جذب این استعدادها ارائه جبران خدمات رقابتی است که بالاتر از سطح بازار، که شامل مزایای بهتر از شرکت های رقیب باشد. علی­رغم اینکه به نظر می رسد این کار هزینه گزافی به­دنبال خواهد داشت اما تحقیقات نشان داده که مدیران از نتیجه آن راضی بوده و سودی حاصل از سرمایه­گذاری بر بهترین استعدادها، بسیار رضایت بخش بوده است (فیلیپس و روپر، 2009).

  • انتخاب استعدادها

هدف از فرآیند انتخاب کارکنان با استعداد، گزینش افراد از میان منبعی از کاندیداهای واجد شرایط است که بتوانند به بهترین نحو کار مورد نظر را انجام دهند (بیرس و رو، 2008). سازمان­های بزرگ به دنبال جایگاهی هستند تا خود را از سایر سازمان­ها برتر جلوه دهند و در این عرصه برای انتخاب افراد زبده و با استعداد با چالش مواجه هستند. عملکردهای استخدامی سنتی از قبیل سنجش رزومه کاری، کنترل منابع معرفی و اجرای مصاحبه امروزه منسوخ شده ­اند. در گذشته مصاحبه کنندگان از متقاضیان کار استنتاخ می­کردند، اما امروزه این متقاضیان زبده هستند که مصاحبه­کنندگان را زیر سؤال می­برند. این قبیل اقدامات سنتی برای انتخاب استعدادها، اعتبار سازمان­ها را کاهش می­دهد. امروزه روش­های اندازه ­گیری عملکرد فردی، رواج بیشتری دارد. مانند ارزیابی روانشناسی همراه با دیگر ابزار استخدامی که به شانس سازمان در انتخاب فرد مناسب برای پست مورد نظر کمک می کند، آزمون­های استعداد، آزمون سنجش میزان علاقه، ارزیابی شخصیت و آزمون­های دانش شغلی می ­تواند بعنوان ابزارهای جایگزینی، ارتقا و انتخاب محسوب شود (بیرس و رو، 2008).

  • بکارگیری استعدادها

سومین مرحله از فرآیند مدیریت استعداد پس از انتخاب افراد با استعداد، بکارگیری آنها در مکان و زمان مناسب است. طبق گفته گیبونس(2006) بکارگیری افراد با استعداد، یک رابطه هوشی و احساسی است که کارمند با شغل، سازمان، مدیر یا همکاران خود دارد و بر روی تلاش­های مضاعف او در کارش تاثیر می گذارد (هوگز و روگ، 2008). افراد با استعداد از طریق دو روش اصلی استراتژیک در سازمان بکار گرفته می­شوند (کانینگهام، 2007):

  1. تناسب افراد با نقش­ها (APR): اینجا فرض بر این است که نقش­های توافق شده­ای در سازمان موجود است و افراد متناسب با این نقش­ها بکار گرفته می شوند.
  2. تناسب نقش­ها با افراد (ARP): در این مفهوم استراتژیک به­دنبال گرفتن افراد بعنوان فاکتورهای متناسب و سازگار با زمینه سازمان می باشد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1398-12-12] [ 11:55:00 ق.ظ ]





نتیجه گیری مسأله حقوق بیگانه تازه و جدید نیست.در طول تاریخ همیشه به نحوی مورد بحث و رسیدگی بوده و نظریاتی نسبت به آن ابراز شده و قوانین کشورها تحت تأثیر افکار و نظریات ، وضع وضع حقوقی خاصی برای بیگانگان در نظر گرفته اند . بعضی از متفکرین شخصیت انسان را مورد توجه قرار داده و به آن تکیه می نمایند و حقوق وسیعی را برای بیگانه قائل هستند.در مقابل نظریاتی است که به حاکمیت سیاسی هر کشور بهای زیاد قائل است و می گویند هر کشور دارای یک سازمان سیاسی است و یک حاکمیت مستقل دارد و تمام این حاکمیت و استقلال متکی به اتباع آن است و اگر برای بیگانه حقی منظور گردد، از راه ارفاق است. با این خلاصه و  باتوجه به مواردی که در طول این نوشتار بدانها پرداخته شد این نتایج حاصل می شود:

  • از نظر حقوق بین الملل، همه افراد بشر اعم از اتباع و بیگانگان از حقوق و آزادیهای اساسی برای زندگی برخوردارند و اسناد بین المللی حقوق بشر حداقل معیارها را برای سلسله ای از حقوق بنیادین بشر که بیگانگان نیز جزئی از آن محسوب می شوند، در ابعاد مختلف اعم از سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی، فرهنگی و مدنی تعیین می نمایند و بر این اساس، مروج معیار حقوقی مشترکی جهت احترام به کرامت و حیثیت افراد بشر هستند. تدوین این حقوق توسط سازمان های بین المللی مدافع حقوق بشر و در رأس آنها سازمان ملل متحد در قالب یک معاهده بین المللی جامع الاطراف برای حمایت گسترده تر از حقوق بیگانگان امری ضروری می نماید. زیرا همانطور که سایر اقلیتها در قالب معاهدات خاص از حمایت جامعۀ بین المللی برخورداند، بیگانگان نیز به عنوان اقلیتی که از نظر توزیع فراوانی در هر جامعه ملی یافت می شوند، مستحق چنین توجیهی می باشند. البته بدیهی است که فقدان چنین معاهده ای در حال حاضر، به منزله نادیده گرفتن حقوق بیگانگان در قلمرو ملی نبوده بلکه کشورها موظفند کماکان بر اساس قواعد عرفی، قوانین ملی و سایر اسناد بین المللی حقوق آنها را محترم بشمارند چراکه در غیر این صورت حق کشور متبوع آنها در قالب حمایت سیاسی تجلی یافته و چه بسا موجبات مسئولیت بین المللی کشور مختلف را فراهم سازد. ناگفته پیداست که بیگانگان نیز در قبال کشور محل اقامت تکالیف و وظایفی را بر عهده دارند که در صورت عمل نکردن به آنها زمینه مجازات یا اخراج خود را مهیا می کنند. به عبارتی دیگر، حقوق و تکالیف کشور محل اقامت، بیگانگان و کشور متبوع آنها در تعامل با یکدیگر بوده و عمل شایسته به آنها یکی از زمینه هایی است که موجب تقویت هرچه بیشتر اجرای حقوق بشری و در نتیجه استحکام صلح و امنیت جهانی می شود.
  • دولت محل اقامت در برخورد با بیگانگان از اختیارات گسترده ای برخوردار است. لذا می تواند از ورود بیگانگان به بعضی از حرفه ها و امور تجاری جلوگیری کند مگر آن که بر اساس معاهده حق چنین کاری را نداشته باشد. دولت محل اقامت می تواند حق مالکیت یا به ارث بردن املاک و مستغلات را از آنها سلب کند با این که محدودیتهایی را در این خصوص بر آنها تحمیل کند. همچنین دولت محل اقامت می تواند آنها را ملزم به ثبت اسامی خود به منظور کنترل فعالیتشان نماید. اگر هنگام بروز یک فاجعه عمومی مثل آتش سوزی یا شیوع یک بیکاری واگیردار، بعضی محدودیتهای اداری وضع گردد در آن صورت علاوه بر شهروندان می توان آن محدودیتها را بر بیگانگان نیز اعمال کرد. میان بیگانگان مقیم و مسافران عادی تفاوت وجود دارد. اتباع بیگانۀ مقیم، به استثنای اتباعی که از حق مصونیت دیپلماتیک برخورداند، نمی توانند ادعای معافیت از مالیات عادی یا عوارض گمرکی را داشته باشند. دولت حق دارد به اموال غیرمنقولی که در تملک اتباع بیگانه غیرمقیم است در حوزه قضایی خود، و در اسناد و اوراق قرضه بیگانگان مقیم، مالیات ببندد.
  • از آنجایی که قوانین جزایی، قوانین سرزمینی می باشند، لذا در مورد اعمال صلاحیت جزایی تفاوتی بین بیگانگان و اتباع یک دولت وجود ندارد. یک دولت می تواند اتباع بیگانه را به خاطر جرمی که علیه امنیت و استقلالش انجام داده اند ولو اینکه جرم در خارج از سرزمین دولت مزبور انجام شده باشد در سرزمین خود مورد تعقیب و مجازات قرار دهد.
  • دولت محل اقامت باید به آزادی، جان و اموال اتباع احترام بگذارد. لذا از نظر بین المللی دولت وظیفه دارد که بیگانگان را حمایت و حفاظت نمودهو نباید بین اتباع دول مختلف تبعیض قائل شود، بلکه مکلف به رفتاری دوستانه با همه بیگانگان می باشد. چنانچه اتباع بیگانه تعهدات و تکالیف محلی خود را از قبیل پرداخت مالیات، جریمه و امثالهم را انجام داده باشند، حق ترک کشور محل اقامت را داشته و آن کشور نمی تواند مانع این امر شود. اتباع بیگانه در حال عزیمت باید اجازه داشته باشند که همانند اتباع داخلی، دارایی های منقول خود را با خود ببرند و دارایی های غیرمنقول را به اتباع داخلی واگذار نمایند. همچنین هر کشوری مسئول اعمال مخالف حقوق بین الملل دستگاه حکومتی خود، یعنی ارگانهای اجرایی، قضایی و قانونگذاری می باشد. لذا آنچه در اثر فعل یا ترک فعل ارگانهای مذکور لطمه یا خسارت به بیگانه وارد شود موجب مسئولیت دولت مزبور می شود و باید از عهده خسارات وارده برآید. ممکن است در قوه مقننه قانونی وضع شود و یا در قوه مجریه نیز فعلی یا ترک فعلی رخ دهد که موجبات تضییع حقوق اتباع بیگانه را فراهم آورد و خسارات مالی و یا جانی به دنبال داشته باشد که دولت باید از عهده آن برآید. البته نمی توان دولت محل اقامت را در همه مواردی که به بیگانگان خسارت یا لطمه وارد می شود مسئول دانست؛ از جمله هنگامی که خسارات وارده ناشی از رفتار تحریک آمیز بیگانگان باشد یا این که دولت محل اقامت به بیگانگان اخطار قبلی داده باشد که کشور را ترک کنند ولی بیگانگان آن را مراعات ننموده باشند.
  • در صحنه بین المللی، حقوق مالی اتباع بیگانه و شرایط آن تابع عهود منعقد میان دولتهاست و مقرراتی که طبق رفتار متقابل بین دولتها پیش بینی می شود، تعیین کننده حقوق و تکالیف آنها می باشد. همینطور، اشخاص حقوقی به حکم قانون دارای حقوق و تکالیفی هستند که برای افراد قایل شده است مگر حقوق و تکالیفی که ذاتاً متعلق به انسان ها است مانند پدر شدن، همسر شدن، ارث بردن و … برای مثال شرکت تجاری (الف) می تواند مانند انسان ها صاحب حساب بانکی شود ولی نمی تواند ازدواج کند، پدر شود یا … .
  • در مورد بیگانگان، طبق حقوق ایران، چه اشخاص حقیقی (افرادی که تبعه کشور های خارجی هستند) و چه اشخاص حقوقی (موسسات و شرکت های خارجی)، اصل بر آن است که آنها از کلیه حقوق مقرر در قوانین ایران برخوردار می باشند مگر آنکه قانون به طور صریح آنها را از بعضی از آن حقوق محروم کرده باشد.

 مواردی که بیگانگان از نظر حقوقی از آنها محروم هستند، عبارتند از : حقوقی که قانون آن را به طور صریح منحصر به اتباع ایران می داند یا آن را صراحتاً از اتباع خارجه سلب کرده است. برای تشخیص این موضوع که این حقوق کدامند، در هر موردی باید به قانون مربوط به همان مورد مراجعه کرد. برای مثال برابر اصل 81 قانون اساسی، دادن امتیاز تشکیل شرکت ها و موسسات در امور تجاری، صنعتی، کشاورزی، معادن و خدمات به خارجیان مطلقاً ممنوع است. همچنین در مورد حقوقی که به صراحت قانون، منحصر به اتباع ایران می باشد و به این مناسب بیگانگان از آن محروم هستند، حق کار در بعضی مشاغل می باشد. برای مثال برابر ماده 12 قانون تأسیس بورس اوراق بهادار، یکی از شرایط پذیرش اشخاص حقیقی به کارگزاری بورس، دارا بودن تابعیت ایران است.

  • مورد دیگر اینکه بیگانگان افزون بر املاک مزروعی، از تملک املاک غیرمنقول دیگر مازاد بر آنچه که برای محل سکونت یا کسب یا صنعت خود نیازمند آن هستند، محروم می باشند. بنابراین اتباع بیگانه مالک در ایران، در اموال غیرمنقول، محدود به خرید ملک برای محل سکونت یا صنعت یا کسب خود است ضمن اینکه صدور جواز این اموال برای اتباع بیگانه و مواد مندرج در آن نیز خود دارای شرایطی است.
  • برابر آیین نامه استملاک اتباع خارجی، بیگانه ای که می خواهد ملکی را در ایران خریداری کند، باید قبل از انجام معامله از دولت ایران مجوز کسب کند. برای تحصیل و به دست آوردن این مجوز، باید درخواست خود را طی اظهارنامه ای همراه با مدارک لازم به اداره ثبت اسناد و املاک محل وقوع ملک تسلیم کنداین درخواست و اظهارنامه در سازمان ثبت اسناد و املاک مورد بررسی قرار می گیرد، سپس نظریه سازمان به وزارت امور خارجه اعلام می گردد. این وزارتخانه نیز پس از بررسی های لازم و معمول، نظر خود را اظهار می نماید و در صورت لزوم حتی از ریاست جمهوری نیز استعلام می کند. در پایان پس از موافقت مقامات مذکور، اتباع بیگانه اجازه انجام معامله را خواهد داشت. البته باید در نظر داشت که این اجازه فقط در مورد خرید ملک برای سکونت یا صنعت یا کسب خود فرد بیگانه است.

فرد متقاضی بیگانه برای کسب موافقت دولت ایران باید از حیث قانون ایران دارای اهلیت برای انجام معامله باشد. برای مثال مجنون و صغیر و سفیه نباشد. در ضمن باید دارای پروانه اقامت دائم در ایران باشد و تعهد کند که در صورت انتقال محل اقامت خود به کشور دیگر، ملک خریداری شده را حداکثر ظرف مدت شش ماه از تاریخ خروج از ایران، به یکی از اتباع ایرانی یا خارجی که اجازه دولت ایران را کسب کرده، بفروشد وگرنه اداره ثبت به نیابت از او مبادرت به فروش آن کند. در صورت فوت بیگانه ای که ملکی را در ایران به این ترتیب خریده، ثبت ملک به نام ورثه او در دفتر املاک، موکول به آن است که ورثه او نیز مجوز لازم را از دولت ایران کسب کرده باشند.

  • در امور شخصی و خصوصی بیگانگان در ایران، در امور مربوط به ازدواج و طلاق، اگر زن و شوهر تبعه یک دولت خارجی باشند، مشکلی پیش نمی آید و قانون کشور متبوع بر روابط آنها حکومت می کند. اما اگر زن و شوهر تبعه دو کشور مختلف باشند، روابط شخصی و مالی بین آنان تابع قوانین کشوری است که شوهر تبعه آن محسوب می شود. برای مثال اگر بخواهیم روابط شخصی یک شوهر پاکستانی و یک زن فرانسوی را در ایران از حیث خرج و نفقه یا سکونت حل و فصل کنیم، قانون کشور پاکستان بر روابط این دو حاکم خواهد بود.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:55:00 ق.ظ ]





 

  • شورای بورس: این شورا به ریاست بانک مرکزی تشکیل می‌شود، دارای هیات مدیره است.
  • هیات داوری: ریاست این گروه و زیر دادگستری است.
  • هیات پذیرش اوراق بهادار: مجوز ورود و خروج شرکت‌ها توسط این گروه صادر می‌شود.
  • سازمان کارگزاری: خرید و فروش توسط این سازمان انجام می‌شود.

 

فصل سوم: نحوه سرمایه‌گذاری در بورس

گفتار اول: خرید

برای اینکه کسی وارد بورس شود، باید آگاهی از مفاهیم بورس و اوضاع و احوال اجتماعی، سیاسی، اقتصادی داشته باشد و پس از تجزیه و تحلیل وارد بورس شود. برای ورود بایستی کد عملیاتی داشته باشد و برای اخذ کد باید به کارگزارها مراجعه و با ارائه کد ملی و تکمیل فرم یک کد دریافت کند. هیچ فردی بدون کد نمی‌تواند به نام خود خرید و فروش انجام دهد و پس از آن و آگاهی از بورس، پر کردن فرم خرید است. فرم خرید مشخصات و نام شرکتی که قصد خرید سهام آن را دارند و مبلغ سرمایه‌گذاری و تعداد درج شده و سپس حداکثر قیمت یعنی سهم خریدار از آن درج می‌شود. یعنی اینکه از کارگزار خواسته می‌شود اگر قیمت سهام از مبلغی که خریدار اعلام می‌کند بیشتر شود، خرید انجام ندهد و اگر خریدار می‌خواهد به مبلغ روز یا بازار سهام شرکت را بخرد، همین عنوان را درج و قیمت روز یا بازار توسط کارگزار برای او خرید می‌شود.

گفتار دوم: فروش

در فروش صاحب سهم وکالت در فروش به کارگزار می‌دهد در این قسمت فرم فروش است که شامل سهم، تعداد، نام شرکت و حداقل قیمت نوشته شود. یعنی به کارگزار گفته می‌شود که از این مقدار کمتر دیگر فروش انجام ندهد.

گفتار سوم: اعلامیه خرید و فروش

بعد از اجرای هر معادله (خرید یا فروش) اعلامیه مربوط به آن و همچنین گواهی‌نامه موقت صادر می‌شود. در این اعلامیه اطلاعات سهامدار، تاریخ معامله، مشخصات شناسنامه‌ای مشتری، کل مبلغ معامله، تعداد سهام، نرخ معامله و … قید شده است. با این تعاریف و توضیحات وضعیت بورس به نحو مختصر روشن شد و به نظر می‌رسد که بورس کاملاً با حراج متفاوت است، زیرا این تفاوت را قانونگذار قانون تجارت در ماه 45 کاملاً روشن بیان کرده است. ماده 45 قانون تجارت: سهام بی‌نام که ظرف مهلت مذکور در ماده 44 برای تبدیل به سهام با نام به مرکز شرکت تسلیم نشده باشد باطل شده محسوب و برابر تعداد آن سهام با نام صادر و توسط شرکت در صورتی که سهام شرکت در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده باشد از طریق بورس و اگر نه از طریق حراج فروخته خواهد شد. آگهی حراج حداکثر تا یک ماه پس از انقضای مهلت شش ماه مذکور فقط یک نوبت در روزنامه کثیرالانتشاری که آگهی‌های مربوط به شرکت در آن نشر می‌گردد منتشر خواهد شد. فاصله بین آگهی و تاریخ حراج حداقل 10 روز و حداکثر یک ماه خواهد بود و در صورتی که در تاریخ تعیین شده تمام یا قسمتی از سهام به فروش نرسد، حراج تا دو نوبت طبق شرایط مندرج در این ماده تجدید خواهد شد. با صراحت این ماده برای فروش سهام دو طریق عنوان شده است: 1) بورس و 2) حراج. آنچه حول بحث است، این می‌باشد که آیا سهام اعم از با نام و بی‌نام از طریق حراج قابل واگذاری و نقل و انتقال است، اساساً سهام از طریق بورس خرید و فروش می‌شود و در این بحث اختلافی نیست، اما نحوه معاملات بورسی چگونه است؟ آیا می‌توان سهام را به حراج فروخت؟

فصل چهارم: خصوصیات معاملات بورسی

خصوصیات معاملات بورسی به قرار زیر است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:54:00 ق.ظ ]





در خصوص اینکه آیا اصولاً شرکت سهامی می‌تواند به طرفیت سهامدار یا سهامدارانش اقدام به طرح دعوی نماید یا خیر؟ به نظر می‌رسد پاسخ منفی باشد زیرا با امعان نظر به رابطه شرکاء (سهامداران) با شرکت ملاحظه می‌شود. که اساساً شرکت سهامی از اجتماع 3 رکن:

  1. تصمیم گیرنده یا مجامع عمومی سهامداران.
  2. اداره کننده یا هیأت مدیره و مدیرعامل.
  3. کنترل کننده یا بازرسان قانونی شرکت، تشکیل می‌گردد.

هر یک از اجزای این سازمان کارکرد و نقش خود را در هماهنگی با سایر ارکان ایفاء می‌کند، در ساختار شرکت به تنهایی و مستقیماً برای سهامدار جایگاهی و کارکردی وجود ندارد و طبیعتاً در این راستا مسئولیتی متوجه سهامدار نمی‌باشد تا اینکه امکان اقامه دعوی از سوی شرکت علیه سهامدار وجود داشته باشد گرچه که سهامدار از این جهت که سهامدار و در شرکت عضویت دارد دارای حقوقی است و به مجموع این حقوق، سهم گفته می‌شود که در قالب یک برگ بهاداری بنام ورقه سهم متبلور و متجلی می‌گردد. بنابراین بدون رضایت او، نمی‌توان وی را از شرکت اخراج کرد. با این حال قانونگذار در برخی موارد در شرایطی صاحبان سهام را از این حق محروم کرده است. که این موارد را از جهت مسامحه در تعبیر می‌توان به عنوان اتخاذ تصمیم علیه سهامدار مطرح نمود مانند مطالبه بخش پرداخت نشده از مبلغ اسمی سهام شرکت در مهلت مقرر در ماده 35ل.ا.ق.ت. به شرکت اجازه داده شده است در صورتی که صاحب سهمی پس از اخطار از طرف شرکت با رعایت شرایط مقرر در آن ماده، مبلغ مورد مطالبه و خسارت تأخیر آن را پرداخت نکند او را با فروش سهامش در بورس اوراق بهادار در صورتی که این گونه سهام در بورس پذیرفته شده باشد وگر نه از طریق مزایده به فروش خواهند رساند، از شرکت اخراج کند. مورد دیگر مندرج در ماده 45 همین لایحه قانونی است که به موجب آن اگر صاحب سهمی که قرار است سهامش تبدیل به سهام با نام شود، خود را معرفی نکند، سهام بی‌نام او به حراج گذاشته می‌شود و ممکن است از شرکت اخراج شود هم چنین هرگاه شرکت بخواهد سرمایه‌اش را به طور اجباری (ماده 141ل.ا.ق.ت) یا به طور اختیاری (ماده 189ل.ا.ق.ت) کاهش دهد و با این کاهش سهم یک یا چند نفر از صاحبان سهام باطل می‌شود صاحب یا صاحبان چنین سهامی باید از شرکت خارج شوند. البته چنین فرضی بندرت پیش می‌آید که سهامدار یا سهامدارانی فقط صاحب یک سهم باشند. آن‌چه که همواره باید به عنوان یک اصل در کاهش سرمایه مدنظر قرار گیرد، رعایت تساوی حقوق شرکای شرکت می‌باشد[25]. فرض کنیم شرکت تصمیم می‌گیرد یک درصد از تعداد سهام را با رعایت تبصره ماده 189ل.ا.ق.ت. کاهش دهد چون کاهش سرمایه باید بدون لطمه وراد شدن به تساوی حقوق سهامداران انجام شود. بنابراین اشخاصی که دارای یک سهم هستند از شرکت خارج خواهند شد. بدیهی است اگر شخص سهامدار در قبال شرکت مرتکب تخلفی گردد نه از باب اینکه سهامدار است، مسئول می‌باشد، بلکه از جهت قواعد عمومی مسئولیت مدنی ضامن و مسئول خواهد بود که خارج از موضوع بحث حاضر می‌باشد.

ج) دعوى شرکت بر شخص ثالث‏

طبق ماده 130 لایحه اصلاح قانون تجارت «معاملات مذکور در ماده 129 در هر حال ولو آنکه توسط مجمع عادى تصویب نشود در مقابل اشخاص ثالث معتبر است مگر در موارد تدلیس و تقلب که شخص ثالث در آن شرکت کرده باشد… [26]». از این استثناء که قانونگذار قائل شده است «مگر در موارد تدلیس و تقلب» مى‏توان دریافت که هر گاه اشخاص ثالث در ارتباط با انجام معاملات موضوع ماده 129 مرتکب تدلیس و تقلب شده باشند معامله مورد بحث در مقابل شخص ثالث بى‏اعتبار و قابل ابطال خواهد بود و در این حالت مدیرانى که اجازه معامله را داده و مدیران ذینفع همراه با شخص ثالث مزبور در مقابل شرکت نسبت به زیانهاى وارده مسئول خواهند بود. در ماده 111ل.ا.ق.ت  تدلیس در کنار کلاهبردارى و سرقت بکار رفته است در اینجا این سوال مطرح مى‏شود که آیا تدلیس در ماده 130 مزبور یکى از مصادیق کلاهبردارى است یا خیر؟ در پاسخ باید گفت در حقوق ایران تدلیس جنبه کیفرى ندارد، مگر اینکه منتهى به کلاهبردارى شود. در حقوق خصوصى ایران، تدلیس مشمول احکام و مقررات مذکور در مواد 438 تا 440 ق.م. بشرح زیر است: ماده 438ق.م. «تدلیس عبارتست از عملیاتى که موجب فریب طرف معامله شود» م 439ق.م «اگر بایع تدلیس نموده باشد مشترى حق فسخ بیع را خواهد داشت و همچنین است بایع نسبت به ثمن شخصى در صورت تدلیس مشترى» ماده 440ق.م: «خیار تدلیس بعد از علم به آن فورى است». مورد دیگرى که مى‏توان در این ارتباط ذکر نمود خصوص موردى است که لزوماً اقدامات و تصمیمات مدیران در مقابل اشخاص ثالث در صورتى معتبر است که در حدود موضوع شرکت باشد (ماده 118 لایحه اصلاح قسمتى از قانون تجارت) این قاعده با این منطق حقوقى منطبق است که مدیران نمى‏توانند بیشتر از شرکت داراى حق باشند[27].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:54:00 ق.ظ ]





فصل سوم: نحوه سرمایه‌گذاری در بورس

گفتار اول: خرید

برای اینکه کسی وارد بورس شود، باید آگاهی از مفاهیم بورس و اوضاع و احوال اجتماعی، سیاسی، اقتصادی داشته باشد و پس از تجزیه و تحلیل وارد بورس شود. برای ورود بایستی کد عملیاتی داشته باشد و برای اخذ کد باید به کارگزارها مراجعه و با ارائه کد ملی و تکمیل فرم یک کد دریافت کند. هیچ فردی بدون کد نمی‌تواند به نام خود خرید و فروش انجام دهد و پس از آن و آگاهی از بورس، پر کردن فرم خرید است. فرم خرید مشخصات و نام شرکتی که قصد خرید سهام آن را دارند و مبلغ سرمایه‌گذاری و تعداد درج شده و سپس حداکثر قیمت یعنی سهم خریدار از آن درج می‌شود. یعنی اینکه از کارگزار خواسته می‌شود اگر قیمت سهام از مبلغی که خریدار اعلام می‌کند بیشتر شود، خرید انجام ندهد و اگر خریدار می‌خواهد به مبلغ روز یا بازار سهام شرکت را بخرد، همین عنوان را درج و قیمت روز یا بازار توسط کارگزار برای او خرید می‌شود.

گفتار دوم: فروش

در فروش صاحب سهم وکالت در فروش به کارگزار می‌دهد در این قسمت فرم فروش است که شامل سهم، تعداد، نام شرکت و حداقل قیمت نوشته شود. یعنی به کارگزار گفته می‌شود که از این مقدار کمتر دیگر فروش انجام ندهد.

گفتار سوم: اعلامیه خرید و فروش

بعد از اجرای هر معادله (خرید یا فروش) اعلامیه مربوط به آن و همچنین گواهی‌نامه موقت صادر می‌شود. در این اعلامیه اطلاعات سهامدار، تاریخ معامله، مشخصات شناسنامه‌ای مشتری، کل مبلغ معامله، تعداد سهام، نرخ معامله و … قید شده است. با این تعاریف و توضیحات وضعیت بورس به نحو مختصر روشن شد و به نظر می‌رسد که بورس کاملاً با حراج متفاوت است، زیرا این تفاوت را قانونگذار قانون تجارت در ماه 45 کاملاً روشن بیان کرده است. ماده 45 قانون تجارت: سهام بی‌نام که ظرف مهلت مذکور در ماده 44 برای تبدیل به سهام با نام به مرکز شرکت تسلیم نشده باشد باطل شده محسوب و برابر تعداد آن سهام با نام صادر و توسط شرکت در صورتی که سهام شرکت در بورس اوراق بهادار پذیرفته شده باشد از طریق بورس و اگر نه از طریق حراج فروخته خواهد شد. آگهی حراج حداکثر تا یک ماه پس از انقضای مهلت شش ماه مذکور فقط یک نوبت در روزنامه کثیرالانتشاری که آگهی‌های مربوط به شرکت در آن نشر می‌گردد منتشر خواهد شد. فاصله بین آگهی و تاریخ حراج حداقل 10 روز و حداکثر یک ماه خواهد بود و در صورتی که در تاریخ تعیین شده تمام یا قسمتی از سهام به فروش نرسد، حراج تا دو نوبت طبق شرایط مندرج در این ماده تجدید خواهد شد. با صراحت این ماده برای فروش سهام دو طریق عنوان شده است: 1) بورس و 2) حراج. آنچه حول بحث است، این می‌باشد که آیا سهام اعم از با نام و بی‌نام از طریق حراج قابل واگذاری و نقل و انتقال است، اساساً سهام از طریق بورس خرید و فروش می‌شود و در این بحث اختلافی نیست، اما نحوه معاملات بورسی چگونه است؟ آیا می‌توان سهام را به حراج فروخت؟

فصل چهارم: خصوصیات معاملات بورسی

خصوصیات معاملات بورسی به قرار زیر است:

  1. معاملات بورسی بدون ارائه اوراق بهادار انجام می‌گیرد، زیرا اوراق مزبور دارای مشخصات متحدالشکل بوده و قابل تبدیل به یکدیگر می‌باشند و کافی است که فروشنده و خریدار تعداد و مشخصات آنها را ذکر کنند تا انجام معامله ممکن گردد و معامله اوراق بهادار بدون ارائه و تسلیم قبلی آنها انجام می‌شود.
  2. خریداران و فروشندگان اوراق بهادار مستقیماً با یکدیگر طرف نیستند. معامله بورس بوسیله واسطه‌هایی که کارگزار نامیده می‌شود انجام می‌گیرد و حتی فروشندگان و خریداران یکدیگر را ندیده و نمی‌شناسند.
  3. اغلب معاملات بورسی که روی تعداد زیادی از اوراق بهادار انجام می‌گیرد به منظور خرید و فروش حقیقی اوراق بهادار و تسلیم آنها از طرف فروشنده به خریدار نیست، بلکه جنبه سودجویی (Speculation) داشته و منظور از معامله، پرداخت یا دریافت تفاوت ارزش اوراق بهاداری است که به وعده معامله شده است.
  4. نرخ بورس قیمت اوراق بهادار است که در هر یک از جلسات بورس که بعد از ختم جلسه اعلان می‌شود و بستگی به اراده فردی صاحبان اوراق بهادار ندارد و نرخ مزبور نتیجه‌ای است که از کلیه معاملات بدست می‌آید و این نرخ فقط بستگی به ارزش حقیقی اوراق ندارد، بلکه عوامل سیاسی، اقتصادی و روحی و مالیاتی و نرخ بهره در بازار در تعیین نرخ دخالت دارد.
  5. بورس کالا محلی است که بازرگانان و معامله‌گران و دلالان بورس تحت نظارت سازمان دولتی یا خصوصی برای انجام معاملات عمده بازرگانی جمع می‌شوند. بورس‌های بازرگانی را می‌توان دنباله بازارهای موسمی دانست که در آن بازارها، تجار برای فروش کالای خود اجتماع می‌نمودند و متاع خود را به خریداران عرضه می‌کردند.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:53:00 ق.ظ ]
 
مداحی های محرم