پایان نامه درباره بکارگیری استعدادها، ویژگیهای شخصیتی |
- شناسایی و جذب استعدادها
مرحله اول در فرآیند مدیریت استعداد، شناسایی افراد با استعداد از داخل و جذب نخبگان از خارج از سازمان میباشد. کارکنان در سازمانها از ویژگیهای شخصیتی و کاری متنوعی برخوردارند و این وظیفه مدیریت سازمان است که تواناییها و استعدادها و حتی نقاط ضعف کارکنان را شناخته و آنها را مدیریت نماید. مدیر باید به تفاوتهای فردی تکتک کارکنان به چشم یک فاکتور مهم نگریسته و بتواند از این تواناییها و استعدادهای بالقوه به نحو مطلوب و در جای مناسب استفاده نماید. این موضوعی است که امروزه تحت عنوان مدیریت تنوع در دنیا مطرح شده و مدیریت استعداد را نیز در بر میگیرد که توجه بسیاری از مدیران را این عرصه را به خود جلب کرده است. مسئولیت استخدام بالاترین استعدادها، نه تنها زمانبر بلکه نیازمند به سرمایهگذاری مالی است، بخصوص اگر مربوط به پستهای اجرایی سازمان باشد. سازمانها باید در زمینه توسعه استراتژی استخدام خلاق بوده و از بکارگیری روشهای سنتی استخدام در جذب نیروی کار جدید پرهیز نمایند. استراتژیهای پیشنهاد شده سایتهای شبکهای محاورهای (پرسش و پاسخ)، برنامه های ارجاعی، آزمایشیها و صفحههای شغلی آنلاین میباشند (فیلیپس و روپر، 2009). به طور کلی میتوان گفت کارکنان با استعداد، به سمت یکدیگر جذب می شوند و کارکنان با پتانسیل بالا به سمت سازمانهایی میروند که دارای نیروی کاری پر از استعدادهای فعال است. یک راه جذب این استعدادها ارائه جبران خدمات رقابتی است که بالاتر از سطح بازار، که شامل مزایای بهتر از شرکت های رقیب باشد. علیرغم اینکه به نظر می رسد این کار هزینه گزافی بهدنبال خواهد داشت اما تحقیقات نشان داده که مدیران از نتیجه آن راضی بوده و سودی حاصل از سرمایهگذاری بر بهترین استعدادها، بسیار رضایت بخش بوده است (فیلیپس و روپر، 2009).
- انتخاب استعدادها
هدف از فرآیند انتخاب کارکنان با استعداد، گزینش افراد از میان منبعی از کاندیداهای واجد شرایط است که بتوانند به بهترین نحو کار مورد نظر را انجام دهند (بیرس و رو، 2008). سازمانهای بزرگ به دنبال جایگاهی هستند تا خود را از سایر سازمانها برتر جلوه دهند و در این عرصه برای انتخاب افراد زبده و با استعداد با چالش مواجه هستند. عملکردهای استخدامی سنتی از قبیل سنجش رزومه کاری، کنترل منابع معرفی و اجرای مصاحبه امروزه منسوخ شده اند. در گذشته مصاحبه کنندگان از متقاضیان کار استنتاخ میکردند، اما امروزه این متقاضیان زبده هستند که مصاحبهکنندگان را زیر سؤال میبرند. این قبیل اقدامات سنتی برای انتخاب استعدادها، اعتبار سازمانها را کاهش میدهد. امروزه روشهای اندازه گیری عملکرد فردی، رواج بیشتری دارد. مانند ارزیابی روانشناسی همراه با دیگر ابزار استخدامی که به شانس سازمان در انتخاب فرد مناسب برای پست مورد نظر کمک می کند، آزمونهای استعداد، آزمون سنجش میزان علاقه، ارزیابی شخصیت و آزمونهای دانش شغلی می تواند بعنوان ابزارهای جایگزینی، ارتقا و انتخاب محسوب شود (بیرس و رو، 2008).
- بکارگیری استعدادها
سومین مرحله از فرآیند مدیریت استعداد پس از انتخاب افراد با استعداد، بکارگیری آنها در مکان و زمان مناسب است. طبق گفته گیبونس(2006) بکارگیری افراد با استعداد، یک رابطه هوشی و احساسی است که کارمند با شغل، سازمان، مدیر یا همکاران خود دارد و بر روی تلاشهای مضاعف او در کارش تاثیر می گذارد (هوگز و روگ، 2008). افراد با استعداد از طریق دو روش اصلی استراتژیک در سازمان بکار گرفته میشوند (کانینگهام، 2007):
- تناسب افراد با نقشها (APR): اینجا فرض بر این است که نقشهای توافق شدهای در سازمان موجود است و افراد متناسب با این نقشها بکار گرفته می شوند.
- تناسب نقشها با افراد (ARP): در این مفهوم استراتژیک بهدنبال گرفتن افراد بعنوان فاکتورهای متناسب و سازگار با زمینه سازمان می باشد.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1398-12-12] [ 11:55:00 ق.ظ ]
|