بنابراین، یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد در جامعه مورد بررسی می‌توان شاخص‌های بسامد متنی استناد و جایگاه استناد را بعنوان شاخص‌هایی تا حدودی کیفی‌تر، در کنار استناد و برای تقویت و تحکیم نتایج حاصل از ارزیابی استنادها بکارگرفت تا بتوان ارزیابی واقع بینانه و عادلانه‌ای از آثار نویسندگان داشت و نویسندگان را ترغیب نمود با نگارش مقالات با کیفیت، استنادهای باکیفیتی را نیز جذب کنند. این روند را می‌توان حرکت از شاخص‌های کتابسنجی سنتی به شاخص‌های جدید تعبیر نمود. این روند نیازمند آموزش نویسندگان و ابداع فناوری‌هایی برای سهولت محاسبه و کاربرد این شاخص‌ها برای انبوه مقالات منتشر شده است. از سوی دیگر، ارزش‌گذاری استنادها بر اساس شاخص‌های کیفی نمی‌تواند مانع افزایش ساختگی استناد ناشی از عوامل غیر‌حرفه‌ای و ارتباطی، گردد. یکی از عوامل تاثیرگذار، خوداستنادی نویسندگان است که اگر در یک حوزه یا یک کشور بیشتر از متوسط معیارهای جهانی مقبول در جامعه علمی باشد، می‌تواند ارزش دروغینی به استنادها داده و به همان نسبت ارزش بالایی در شاخص‌های بسامد متنی استناد برای نویسنده به ارمغان آورد. همانطور که در این پژوهش  نیز مشاهده گردید، رابطه این دو شاخص بعد از حذف خود استنادی، حاکی از معنادار نبودن رابطه است (جدول4-7). بنابراین، یافته‌ها نشان می‌دهد اگر نویسندگان دیگر در متن خود، استناد بیشتری به یک اثر داده‌اند لزوما به این معنا نیست که آن استنادها در جایگاه‌های ارزشمندتر مقاله روی داده‌اند. از این رو، تاثیر خوداستنادی بر این شاخص‌ها و لزوم کنترل آن در نتایج حاصل از بررسی‌ها مشهود است. براین اساس، می‌توان بیان کرد چنانچه سیاست‌گذاران پژوهشی کشور به کاربرد سنجه بسامد متنی استناد بسنده کنند نتایج حاکی از رابطه معنادار و قوی میان فراوانی بسامد متنی استناد و ارزش جایگاه استنادی است و نشان می‌دهد فراوانی بسامد متنی استناد پیش‌بین مناسبی برای ارزش جایگاه استنادی است اما در جامعه ای که متوسط خوداستنادی نویسندگان از متوسط جهانی بیشتر است، بهتر است تاثیر متغیر خوداستنادی کنترل شده و آن را از مقالات حذف نمایند. در این صورت، بسامد متنی استناد نمی‌تواند سنجه مناسبی برای نشان دادن ارزش استنادی مقالات به لحاظ جایگاه استنادی آنها باشد و پیشنهاد می‌شود شاخص کیفی تر جایگاه استنادی را جایگزین بسامد متنی استناد نمود. 5-8. برترین مقالات ایران در شاخص های مورد بررسی این پژوهش کدامند؟ در این پژوهش، ده مقاله برتر که بیشترین ارزش در شاخص‌های مورد بررسی را بدست آورده‌اند بعنوان مقاله برتر معرفی گردیده‌اند. بررسی برترین مقالات ایرانی در شاخص استناد نشان می‌دهد 5 مقاله از اخوان در سال 2010، در زمره مقالات پر‌استناد قرار گرفته است (جدول4-11). مقالات سرافراز، پیغمبردوست، قدیری، رضایی، دادفرنیا، محمودی و غریبی و همکاران آنها نیز دیگر مقالات پر استناد جامعه مورد بررسی هستند. جدول (4-12) نشان‌دهنده برترین مقالات جامعه شیمی مورد بررسی به لحاظ شاخص بسامد متنی استناد است. در این گروه ، عبدالمحمدزاده که در سال 2010 میلادی در فهرست 25 مقاله داغ معرفی شده در پایگاه طلایه داران علم موسسه تامسون رویترز است ، رتبه اول را بدست آورده است. 5 مقاله اخوان که در فهرست برترین مقالات پر استناد قرار داشتند در این فهرست نیز حضور دارند. مقالات پیغمبردوست، سرافراز یزدی، آقاحسینی، قدیری و رضایی ، دیگر مقالات این فهرست می باشند. برترین مقالات ایرانی در شاخص سهم استناد متنی عبارت است از  مقاله هاشمی و مرسلی که 8 برابر پتانسیل ارجاع متنی تنها مقاله استنادکننده به خود را بدست آورده است در صدر جدول قرار دارد. مقالاتی از کیالی، دبیری، بهارفر، امین، جلالی هروی، سرافراز یزدی، خواصی، ژیانی و آریافرد و همکاران آنها در رتبه های دوم تا دهم قرار دارند (جدول4-10). بررسی مقالات برتر این شاخص نشان می‌دهد که مقالاتی که  بسامد متنی استناد برابری دارند سهم استناد متنی یکسانی دریافت نکرده‌اند، زیرا در میان این مقالات، مقالاتی با بسامد متنی یکسان، سهم استناد متنی متفاوتی بدست آورده‌ند. تفاوت حاصل، ناشی از تفاوت پتانسیل ارجاع متنی مقالات استنادکننده است که سبب دستیابی به سهم استناد متنی متفاوت گردیده است. بررسی خوداستنادی در میان این مقالات نیز نشان داد که نویسندگان 9 مقاله از این مقالات برتر خوداستنادی نداشته‌اند. یکی از عوامل تاثیر‌گذار بر دریافت سهم استناد متنی، پتانسیل ارجاع متنی مقاله استنادکننده است. پتانسیل ارجاع متنی نیز تحت تاثیر تعداد ارجاعات در فهرست منابع و بسامد متنی استناد آنهاست. لذا مقاله‌ای که بسامد متنی استناد به ارجاعات بالاتری دارد و از آنها در بخش‌های مختلف مقاله استفاده کرده است، پتانسیل ارجاع متنی بیشتری نیز دارد. حال اگر مقاله ایرانی تنها یک استناد از بسامد متنی استناد را به خود اختصاص داده باشد، سهم آن از پتانسیل ارجاع متنی بسیار ناچیز خواهد بود. اما اگر کیفیت مقاله ایرانی به اندازه‌ای باشد که نویسنده استنادکننده، به دفعات از آن استفاده کرده و به آن استناد دهد، مقاله ایرانی می‌تواند مانند مقاله هاشمی و مرسلی تا 9 برابر پتانسیل ارجاع متنی مقاله استنادکننده را به خود اختصاص دهد. بررسی مقالات برتر به لحاظ شاخص جایگاه استناد  نشان می‌دهد که رتبه اول به مقاله‌ای از اخوان تعلق گرفته که 13 استناد خود را از بخش” بحث، نتایج و یافته‌ها”ی مقالات استنادکننده دریافت کرده  و توانسته عملکرد مطلوبی از خود به نمایش گذارد (جدول 4-14). 4 مقاله دیگر وی نیز در این فهرست قرار دارند و توانسته‌اند عملکرد خوبی به لحاظ جایگاه استنادی داشته باشند. بررسی مقالات برتر در این گروه نشان می‌دهد مقالاتی که استناد بیشتری داشته‌اند ارزش جایگاه استنادی بالاتری نیز دریافت نکرده‌اند. برخی مقالات با داشتن استنادهای بیشتر، رتبه جایگاه استنادی کمتری بدست آورده‌اند. دلیل این امر تفاوت ارزش استناد در بخش‌های مختلف مقاله استنادکننده است. مقاله‌ای که تمام استنادهای خود را از بخش‌های مقدماتی مقالات استنادکننده دریافت کرده است ارزش جایگاه استنادی کمتری نسبت به مقاله‌ای دارد که استنادهای کمتری دارد اما آنها را از بخش‌های با اهمیت مانند “بحث، نتایج و یافته ها” و ” مواد و روش آزمایش” دریافت کرده است. بطور کلی، بررسی مقالات شیمی ایران نشان داد از 517 مقاله مورد بررسی، بیشینه مقالات در گروه کمترین مقادیر شاخص‌های استناد، بسامد متنی استناد، سهم استناد متنی و جایگاه استنادی قرار دارند. بر این اساس، 09/97 درصد از مقالات به لحاظ شاخص استناد ( جدول4-10)، 58/88 درصد به لحاظ شاخص بسامد متنی استناد (جدول 4-12)، 4/93 درصد به لحاظ شاخص سهم استناد متنی ( جدول4-3) و 05/91 درصد از مقالات به لحاظ شاخص جایگاهی استناد (جدول4-4)، در گروهی قرار دارند که کمترین مقدار ارزش شاخص موردنظر در نمونه پژوهش را دارا بوده‌اند. 5-9. آیا رابطه معنی‌داری بین سهم استناد متنی مقالات ایرانی و ضریب تاثیر مجلات استناد کننده به آنها وجود دارد؟ رابطه میان سهم استناد متنی مقالات ایرانی و ضریب تاثیر مجلات استناد کننده به آنها با بهره گرفتن از آزمون همبستگی اسپیرمن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد میان این دو متغیر رابطه معناداری وجود ندارد. بدین معنا که افزایش سهم استناد متنی مقالات ایرانی لزوما به افزایش ضریب تاثیر مجلات استنادکننده منجر نمی‌شود. معنادار نبودن رابطه سهم استناد متنی مقالات و ضریب تاثیر مجلات استنادکننده  نشان می‌دهد که بر پایه تغییرات ضریب تاثیر مجلات نمی‌توان  تغییر سهم استناد متنی مقالات را محاسبه کرد. همانطور که در بخش‌های پیشین گفته شد استنادها ارزش یکسانی ندارند. از این رو، استنادی که از مقاله معتبرتر به اثری داده شود، ارزش بیشتری نسبت به استناد دریافت شده از مقالات کم اعتبارتر دارد. بر این اساس، یکی از معیارهای اساسی سنجش اعتبار مقاله، اعتبار مقالات استنادکننده به مقاله است. این اندیشه پایه ایجاد شاخص‌های ارزیابی جدید مجلات مانند رتبه بندی مجلات سی ‌ماگو (اس.جی.آر) بوده است که در ارزیابی های پژوهشی برای اندازه گیری متوسط اعتبار هر مقاله مجله بکار می رود (گنزالس-پریرر، گرو-بوته و مویا- آنگون،2010). در پژوهش حاضر نیز از ضریب تاثیر مجلات استنادکننده برای ارزیابی اعتبار استنادها به مقالات ایرانی استفاده گردید اما یافته‌ها نشان داد رابطه میان سهم استناد متنی مقالات و ضریب تاثیر مجلات استنادکننده معنادار نیست، بر این اساس، می‌توان دریافت هر چه اعتبار مقالات ایرانی به لحاظ سهم استناد متنی آنها افزایش می‌یابد اعتبار مجلات استنادکننده به آنها لزوما افزایش نمی‌یابد. این بدان معنا است که افزایش کمی استناد به مقالات ایرانی به افزایش ارزش استنادی آنها به لحاظ اعتبار مجلات استنادکننده منجر نخواهد شد. وضعیت ضریب تاثیر مجلات استنادکننده به مقالات ایرانی نیز خود موید این یافته است. در این پژوهش، یک درصد اول مقالات معتبر استنادکننده بر اساس ضریب تاثیر مجلات استنادکننده انتخاب گردید. دامنه ضریب تاثیر مجلات گسترده بوده و دامنه‌ای از 56/0 تا 40 را در بر گرفت. دسته بندی ضریب تاثیر مجلات (جدول4- 16)، نشان داد حدود 87 درصد از مقالات ایرانی، استناد خود را از مجلاتی دریافت کرده‌اند که پایین‌ترین ضریب تاثیر را در نمونه مورد بررسی داشته‌اند ( کمتر از 10) و تنها 13 درصد از مقالات، استناد خود را از مجلاتی دریافت کرده‌اند که ضریب تاثیر آنها  میان (10-40) بوده است که بالاترین رتبه را در میان ضریب تاثیر مجلات استنادکننده مورد بررسی داشته‌اند. بنابراین، عمده مقالات ایرانی استنادهای خود را از مجلات کمتر معتبر دریافت کرده‌اند. 5-10. آیا رابطه معنی‌داری بین ارزش جایگاه استنادی مقالات ایرانی و ضریب تاثیر مجلات استناد کننده به آنها وجود دارد؟

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...