سوال های پژوهش سوال اصلی: حق هویت کودک در نظام حقوق بشری غرب و فقه اسلامی  چگونه بیان شده است؟ سوال های فرعی 1) آیا حق بر هویت کودک اساساً و اصالتاً از حقوق کودک شمرده می شود یا برآمده از نظام حقوق بشری غرب است که در اثر تصویب قوانین نادرست در هنگام تعارض میان منافع کودک و والدینش به وجود آمده است؟ 2) آیا در فقه اسلامی نیز زمینه برای شکل گیری این حق وجود دارد یا آنکه فقه اسلامی از ابتدا راه را برای گم شدن نسب بسته است تا کودک با مشکلات هویتی روبرو نشود؟ فرضیه های پژوهش پژوهش فوق بر فرضیه های زیر مبتنی است: حق بر هویت کودک از حقوق با اصالت و ذاتی وی نیست و برآمده نظام حقوق بشری است. دین اسلام با راهکارهای قابل توجه خود راه را بر روی گم شدن نسب بسته است و در نتیجه این راهکارهای پیشگیرانه، دیگر شناسایی حق بر هویت لازم نمیباشد. روش تحقیق این پژوهش به روش کتابخانه ای و با بهره گرفتن از روش توصیفی  تحلیلی صورت گرفته است. در ادامه به بحث اصلی پژوهش حاضر می پردازیم.  مفهوم هویت درباره مفهوم هویت، مطالب بسیاری نگاشته شده است که از جمله می توان به کیفیت تشخیص فرد و شناسایی وی در جامعه اشاره کرد؛ به نحوی که فرد، بدون آن، احساس گمگشتگی، تهی بودن، عدم تکامل زندگی و عدم توان برای ادامه زندگی کند. هویتمی تواند در اشکال مختلف خانوادگی، قبیله ای، زیستی و سیاسی وجود داشته باشد. همچنین، این حقیقت که توسعه هویت، جزء ضروری شخصیت فرد است، مورد وفاق همگان است و در حقوق بین الملل به عنوان حقوق بشر دارای ارزش حمایتی می باشد؛ زیرا منفعت کودکان در آن منظور شده است (معینی فر، 1391، 6) مفهوم لغوی: دهخدا هویت را در لغت به تشخص تعریف کرده است. این معنی میان متکلمان و حکیمان نیز مشهور و متداول است. گاه هویت بر وجود خارجی اطلاق می شود و زمانی بر ماهیت با تشخص اطلاق می گردد که عبارت است از حقیقت جزئیه یا آنچه موجب شناسایی شخص باشد (دهخدا، 1377 ،ج15 :23596)؛ یعنی هرگاه ماهیت با تشخص لحاظ و اعتبار شود، هویت، حقیقت جزئیه است. هویت گاه به معنی وجود خارجی است و مراد تشخیص است و گاه بالذات و گاه بالعرض است (معین، 1381 :1223) مفهوم اصطلاحی: برای رسیدن به مفهوم اصطلاحی هویت، لازم است به بررسی مفهوم هویت در سه حوزه علم روانشناسی، جامعه شناسی و سیاست، پرداخت و تعریفی از آن در این سه حوزه ارائه داد. روانشناسان، بیشتر در مورد هویت فردی و بحران های آن بحث می کنند؛ جامعه شناسان به مشکلات هویت اجتماعی افراد توجه دارند و در علوم سیاسی، بحث هویت ملی اهمیت زیادی پیدا می کند (کمالی اردکانی، 1383 :321) هویت از دیدگاه روانشناسی، همان اوئیت یا آنیت شخص یا شیء است که به معنی این همانی فرد یا شیء  شد (آزاد ارملکی، 1386 :132) در جامعه شناسی، هویت عبارت است از مجموعه خصوصیات و مشخصات اساسی اجتماعی، فرهنگی، روانی، فلسفی، زیستی و تاریخی همسان که به رسایی و روایی بر ماهیت یا ذات گروه به معنی یگانگی یا همانندی اعضای آن با یکدیگر دلالت کند و آن را و آنها را در یک ظرف زمانی و مکانی معین به طور مشخص و قابل قبول و آگاهانه از سایر گروه ها و افراد متعلق به آنها متمایز سازد. (الطائی، 1378 :139) علم سیاست، نیز به مفهوم هویت ملی نظر دارد؛ از دید این علم، «هویت ملی در صورتی شکل می گیرد که افرادی که از لحاظ فیزیکی و قانونی عضو یک واحد سیاسی هستند، موضوع قوانین آن واقع شوند و از لحاظ روانی خود را از اعضای آن واحد بدانند. هویت فرد مجموعه ای انفکاکناپذیر از روابط مادی و معنوی است و هویت ملی هر فرد هم به

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...