• انعطاف و انطباق پذیری: به کارکنان اجازه می دهد درک بهتری از کار خود به عمل آورده ، راه حل های خلاق مطرح کنند و در نتیجه در موقعیت های چند وظیفه ای فعال باشند.
  • مزیت رقابتی: سازمان ها را قادر می سازد تا کاملاً مشتریان ، دیدگاه ها وبازار ورقابت را درک کرده و بتواند شکاف ها و فرصت های رقابتی را شناسایی نمایند.
  • توسعه دارایی: توانایی سازمان را در سرمایه گذاری در حفظ قانونی برای مالکیت معنوی بهبود می بخشد.
  • افزایش محصول: به سازمان اجازه می دهد که دانش را در خدمات و فرآورده ها بکار گیرد . در نتیجه ارزش درک شده محصول با نسبت مستقیم میزان و کیفیت دانش در محصول افزایش پیدا می کند.
  • مدیریت مشتری: سازمان را قادر می سازد تا توجه کانونی و خدمت به مشتری را افزایش دهد . دانش مشتری باعث سرعت پاسخ به سوالات ،توصیه ها و شکایت های مشتری می شود.
  • بکارگیری سرمایه گذاریها در بخش سرمایه انسانی: از طریق تسهیم شدن در درس های آموخته شده ، فرایند های اسناد ، بررسی و حل استثنائات و در اختیار گرفتن و انتقال دانش ضمنی ، سازمان ها می توانند به بهترین وجه در استخدام و کارآموزی کارکنان سرمایه گذاری نمایند (رادلینگ[42] ،1383) مزیت مدیریت دانش در سازمان های دانشی از تشکیل چهارنوع سرمایه تشکیل می شود. سرمایه انسانی ، سرمایه ساختاری ( سیستم ها و فرایندهای انجام امور ) ، سرمایه های مشتری ( مجموعه ای ارزشمنددرباره مشتریان و نیازهای آنان در شرکت ) و سرمایه نوآوری ( منظومه ای از بازارها ، تکنولوژیها و تولیدات بالقوه ).به اعتقاد او تشکیل این سرمایه ها در بردن بازی تجارت نقش مهمی ایفا می نمایند مال هوترا[43](2000).

نتیجه به طور کلی مدیریت دانش ،همان سازماندهی دانسته ها است.یعنی تلاش برای بدست آوردن دانش مورد نیاز اشتراک اطلاعات در داخل یک سازمان و تاکید بر تقویت حافظه سازمانی به منظور بهبود روند تصمیم گیری افزایش تولید و تشویق افراد به نوآوری در سازمان ،اهمیت مدیریت دانش و استقرار آن در سازمان های معاصر ،چنانچه روز به روز افزوده می شود که جای هیچ گونه شک و تردیدی را برای مدیران سازمان ها به عنوان راهبردی الزام آور ،نه انتخابی داوطلبانه ،باقی نگذاشته است.لذا سازمان باید جَوی را بوجود آورد که تبادل دانش و نوآوری در آن مورد تاکید قرار گیرد ،به گونه ای که کارکنان تمایل بیشتری را برای تبادل دانش نوین خود با یکدیگر و نیز کاربرد آن داشته باشند. بخش دوم : نوآوری محصول 2-2-1)مقدمه : نوآوری صنعتی موضوعی اساسی در رشد اقتصادی است و توسعه اقتصادی اجتماعی بلند مدت را در کشورهای صنعتی در پی دارد.بر اساس محاسبات انجام شده در دهه1950، منبع اصلی رشد در بهره برداری ناشی از محصولات و فرایندهای جدید مبتنی بر پیشرفت علم و فناوری است ، لذا در رشد بهره برداری،رشد سرمایه فیزیکی و انسانی از اهمیت چندانی برخوردار نبوده است . به عبارت دیگر ، تحقیقات تجربی نشان می دهند که نوآوری منجر به رشد و احیای مجدد بنگاه ها می شود (ماریوس ، چارلز[44]، 1389). سازمان ها باید همواره خود را با تغییراتی که در محیط و اطرافشان رخ می دهد وفق دهند و پا به پای آنها پیش بروند . سازمان نباید نه تنها هر چند مدت یک بار وضع خود را تغییر دهد ، بلکه باید توجه داشته باشد که پدیده تغییر امری دائمی است ، و باید مرتب پیوسته تغییر کند . سازمان های بزرگ باید راه هایی بیابند که درست همانند سازمان های کوچک  و انعطاف پذیر عمل کنند . شرکت های تولیدی باید سیستم های رایانه ای و ابزار و لوازم خود کار به کارگیرند و سازمان های خدماتی در پی فناوری اطلاعاتی برآیند . به این ترتیب سازمان های کنونی باید در مسیر نوآوری و تغییر گام بر دارند و این نه بدان سبب است که بخواهند بر رونق و موفقیت خود بیفزایند ولی بدان سبب که در دنیای پر رقابت بقای آنان در گرو داشتن چنین رویه ای خواهد بود ( دفت[45] ،1389 ، ص 308 ). نوآوری و انجام کارها و اقدامات جدید براساس ایده های نو از اموری است که شاید هیچ کس دراصل آن تردیدی نداشته باشد و به عنوان یک عامل کلیدی پویایی صنعت ، هم از لحاظ ترکیب و هم سازماندهی و یک جزء حیاتی برای تقویت بهره وری و عاملی تعیین کننده برای موقعیت اقتصادی معرفی شده است ایزاکس [46]و همکاران( 1385). یکی از دغدغه های کلیدی صنایع دفاعی کشور جهش درنوآوری در صنایع دفاعی به عهده مراکز توسعه محصول است و آنها در نقش هسته مرکزی شبکه های نوآوری نقش اساسی بر عهده دارند . نوآوری های محصول عمدتاً با نقش آفرینی واحدهای تحقیق و توسعه R&Dو جلوتر از سایر بخش های سازمان شکل گرفته و بسیار پیش آمده است بطوریکه بدنه اصلی سازمان از این نرخ بالا عقب می ماند و در بسیاری از موارد فرایند و ظرفیت تولید اجازه دنباله روی از نرخ بالای محصول را نمی دهد ( اسکندری ، و همکاران 1390). شرکت ها برای موفقیت به جای انجام بهترین شیوه عمل و ارائه بهترین محصول به خلق شیوه های نو ، قوائد جدید و خلق محصولاتی کاملاً متفاوت احتیاج دارند . اگر چه اثر بخش بودن فعالیت ها ضروری است اما کافی نیست زیرا دیگر اثر بخشی فعالیت ها تضمینی برای برتری بر رقبا فراهم نمی سازد . امروزه قرار گرفتن در شرایط مستعد برتری مستلزم ایجاد اساس در

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...