کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


شهریور 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 






>
  • مفقود الاثر شوهر
  • ترک انفاق
  • اختلاف شدید بین زن و شوهر و ……… آنها نسبت به یکدیگر.
10- طلاق قبل از آمیزش 11- توکیل زن در طلاق و تفویض طلاق به زن در قانون مدنی ایران و قوانین اموال شخصیه کشورهای مورد بحث در مورد غائب مفقود الاثر شدن و ترک انفاق یا عجز شوهر از تامین نفقه و نیز توکیل زن در طلاق مقررات مشابهی وجود دارد و همه قوانین با تفاوت های جزیی در این موارد از موجبات طلاق به درخواست زن می دانند. در قوانین احوال شخصیه تعدادی از کشورهای مورد بحث علاوه بر موارد قبل موارد شخص دیگری به عنوان موجبات طلاق به درخواست زن شناخته شده است. که عبارتند از ابتلا شوهر به امراض مسری خطرناک و بیماری های مقاربی، عقیم بودن شوهر، ترک زندگی مشترک به مدت بیش از یک سال توسط شوهر، محکومیت مرد به حبس و مجازات های سالب آزادی، به مدت سه سال به بالا- اختیار کردن زوجه دیگر آوردن رضایت زن یا اجازه دادگاه سوء معاشرت غیر قابل تحمل مرد، دائم الخمر بودن شوهر و اعتیاد شوهر به مواد مخدر در حقوق ایران و تمام مواردی که زن یا مرد تقاضای طلاق می کند موضوع به داور ارجاع می شود و در صورت عدم حصول سازش دادگاه برحسب مورد حکم به طلاق زن می دهد. یا مرد را اجبار به طلاق می کند اما درسایرمذاهب اسلامی ارجاع به داوری تنها در مورد اختلاف شدید زن و شوهر پیش بینی شده و در سایر موارد ترک یا عجز از انفاق، ابتلا شوهر به امراض مسری و مخاطره آیند، ترک زندگی مشترک و مجازات سالب آزادی بدون آنکه سخن از داوری به میان آید به زن حق درخواست طلاق داده شده است.[35] در مذاهب اربعه نیز مراجعه زوجه با محکمه یک حق برای زوجه داشته شده است که زوجه می تواند در موارد که ما تحت عنوان اسباب حکم محاکم در جدایی بین زن و شوهر بررسی خواهیم کرد که در حقوق و شریعت نهادینه شده است به محاکمه مراجعه کرده و تقاضای طلاق نماید علاوه بر موارد در دین اسلام موضوعات (ایلاء) و لعان و ظهار نیز حق جدایی را برای زنان می دهد که از طریق درخواست در محکمه اجرا خواهد شد اما حنیفه در مورد تامین نفقه نظر دارد مبنی بر اینکه در عدم تامین نفقه از طرف شوهر نباید بین زوجین جدایی افکند زیرا شوهر یا مستمند است یا ثروتمند اگر شوهر مستمند است برای پرداختن نفقه ظلم و ستمی مرتکب نشده است زیرا خداوند متعال می فرماید: هرکسی که دارایی و ثروت دارد (برای اهل خانواده اش) از آن خرج  و هزینه بنماید اما کسی که روزی بر او تنگ شده او مال، ثروت و درآمد کافی ندارد از همان که خداوند نصیب کرده او نموده (در حد توان) مخارج (زندگی خانواده اش) را تأمین نماید. و اما اگر شوهر ثروتمند باشد به دلیل نپراختن نفقه گناه کار می شود ولی جلوگیری از ستم و از طریق طلاق درست نیست بکله او را با گرفتن تعهد برای تأمین مخارج زندگی همسرش مجبور کرد و گرنه حبس او و فرزندش اموالش در حد تأمین نفقه مشکل را حل می کند. 2-1-1-1- روایات و اخبار وارده در وسایل الشیعه طلاق به درخواست زن این گونه نیست که زنان مجبور باشند تا آخر عمر بسوزند و یا بسازند بلکه طرقی در فقه و قانون مدنی پیش بینی شده است که به موجب آن زنان می توانند به حاکم شرع مراجعه و از همسرشان طلاق بگیرند. برخی از این مواد به طور مشخص در قانون مدنی ذکر شده و همگی از پشتوانۀ فقهی برخودار می باشند و برخی دیگر به طور عام مدنظر حاکم شرع قرار می گیرد و مصادیق زیادی دارد که تشخیص آن با محکمه است و در صورت محرز شدن آن حاکم می تواند زوجه را طلاق دهد پس طلاق به درخواست زوجه      می توان موجبات طلاق را به دو قسم عام و خاص تقسیم کرد. موجبات خاص: که در قانون مدنی صراحتاً به آن اشاره شده از جمله خودداری و ناتوانی شوهر از دادن نفقه، غیبت، بی خبری از او … در واقع فرض بر این است که ماهیت این موارد چنان ناگوار و مشقت بار است که به داوری قاضی نیاز ندارد و زندگی زناشویی را تحمل ناپذیر می کند. موجبات عام: مواردی که زیر عنوان عسر و حرج از موجبات طلاق قرار می گیرد و در رویۀ قضایی دادرس در تعیین آن نقش اساسی دارد. گرچه ممکن است بعضی از مصادیق عسر و حرج شامل موجبات خاص هم باشند مثل نشوز، که به طور خاص که یکی از ماده های قانونی به آن اختصاص یافته و در صورت عدم پرداخت نفقه زن می تواند تحت عنوان عسر و حرج نه نشوز درخواست طلاق کند زیرا چه بسیار مواردی که شوهر نفقه پرداخت نمی کند و زن به دلیل استفعال مالی تحت عسر و حرج قرار نمی گیرد لذا در این موارد زن بر طبق موجبات خاص  می تواند طلاق بگیرد. در موجبات طلاق به دستور زوجه:

-author-wrapper clearfix">
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[سه شنبه 1398-12-13] [ 08:00:00 ب.ظ ]






ب) وجود امراض مسری و صعب العلاج: از جمله بیماری هایی که مختص زن شمرده شده است و برای مرد حق فسخ نکاح را ایجاد می کند بیماری جذام، برص، می باشد امام راحل (علیه الرحمه) در این رابطه می فرمایند: بنابر اقوی جذام و برص از عیوبی محسوب نمی شود که برای زن حق خیار فسخ به وجود آورد. اما برخی از علمای شعیه از جمله شهید ثانی قائل شدند که این در عیوب مختص به زنان نمی باشد بلکه اگر مردان به آن هم دچار شده اند همسران آنه حق فسخ نکاح را خواهند داشت. ج) غیبت طولانی و بی خبری شوهر: در اصطلاح حقوقی چنانکه مادۀ 1011 ق.م. غائب مفقودالاثر کسی است که از غیبت او مدت بالنسبه مدیدی گذشته باشد و از او هیچ خبری نباشد کسی که در مدت کوتاهی غائب بوده و یا اینکه طرفداران او می دانند که زنده است ولیکن محل او مشخص نیست غائب مفقود الاثر شناخته نمی شود اگرچه غیبت او مدت و مدیدی به طول انجامد و به هیچ زمانی برنگردد که تشخیص آن با عرف است. د) حق وکالت زوجه در طلاق: این هم راهی است برای نجات زن ولی این راه از موجبات طلاق به درخواست زوجه نیست بکله در آن رضایت شوهر شرط است و از طرق طلاق زوجین می باشد یعنی اگرچه بعد از اعطای وکالت زن با رضایت خود طلاق می گیرد ولی در ابتدا، اعطای وکالت با درخواست و رضایت شوهر است. در موجبات عام عسر و حرج: مسئله عسر و حرج به عنوان یکی از موجبات طلاق به درخواست زوجه است و مفهوم عامی است که مصادیق زیادی دارد و تشخیص آن بر عهدۀ قاضی است. اما فقیهانی چون امام راحل نظر سید محمد کاظم طباطبایی را می پذیرد و معتقد است اگرچه زوجه به واسطۀ نداشتن شوهر در حرج قرار گیرد به طوری که صبر کردن او منجر به فساد حاکم حتی قبل از گذشت چهار سال می تواند او را طلاق دهد. 2-2- روایات و اخبار وارده در صحاح سته در میان منابع شیعه ظاهراً قدیمی ترین اثر مربوط به کتاب الفتوح نشوته ابن اعثم کوفی می باشد که بعد از ایشان این جریان را در کتاب کمال الدین مرحوم شیخ صدوق (م 381) و در قرون بعدی در منابع واسطه ای همچون مناقب ال ابی طالب (ابن شهر آشوب (م 588) احتجاج طبرسی (ابی منصور احمد بن علی بن ابی طلالب الطبرسی م (588) و دلایل الامامیه (ابوجعفر محمد بن جریر بن رستم طبری اوایل قرن (5) و بحار الانوار علامۀ مجلسی می توان یافت. متن ترجمه کتبا کمال الدین به این صورت است. «حدثنا محمد بن علی بن محمد بن حاتم النوملی المعروف بالکرمانی حال حدثنا ابو العباس احمدبن عیسی الوشاء البغدادی قال حدثنا احمد الن طاهر القمی قال حدثنا محمد بن بحر بن سهل الشیبانی قال حدثنا احمد بن مسرور عن سعد بن عبد الله القمی قال…» گفتم ای مولا و ای فرزند مولای ما از ناحیۀ شما برای ما روایت کردند که رسول خدا (ص) طلاق زنان را به دست امیر المومنین (ع) قرار داد تا جایی که در روز چهل به دنبال عایشه فرستاد و به او فرمود: تو با فتنه انگیزی خود بر اسلام و مسلمین غبار ستیزه پاشیدی و فرزندان خود را از روی نادانی به پرتگاه نابودی کشاندی اگر دست از من برنداری تو را طلاق می دهم در حالی که زنان رسول خدا (ص) با وفات وی مطلقه شدند فرمود طلاق چیست. گفتم باز گذاشتن ران فرمود: اگر طلاق آنها با وفات رسول خدا (ص) صورت می گیرد چرا بر آنها حلال نبود که شوهر کنند؟ گفتم برای آنکه خدای تعالی شوهر کردن را بر آنها حرام کرده است فرمود: چرا در حالی که وفات رسول خدا راه را بر آنها باز گذاشته است؟ گفتم ای فرزند مولای من! پس آن طلاقی که رسول خدا (ص) حکمش را به امیرالمومنین واگذار کرد چه بود؟ فرمود خدای تعالی شأن زنان پیامبر را عظیم گردانید و آنان را به شرافت مادری امت مخصوص کرد و رسول خدا فرمود: ای ابا الحسن این شرافت تا وقتی باقی است که به اطاعت خدا مشغول باشند و هر کدام آنها که پس از من خدا را نافرمانی کند بدتر خروج نماید راه را برای شوهر کردن وی بازگذارد و او را از شرافت مادری مومنین ساقط کن. [36] در روایات دیگر در کتاب الحتجاج آمده است که: ای مولای ما و ای فرزند مولاء ما برای ما نقل است که رسول خدا (ص) مسئولیت طلاق همسران خود را بر عهدۀ امیرالمومنین (ع) نهاد تا جایی که در روز چهل به دنبال عایشه فرستاد و به او فرمود: تو با این فریب و نیرنگی که نمودی اسلام را در معرض هلاک قرار داده و از جهالت فرزندان خود را به لب تیغ نشاندی، اگر امتناع کنی تو را طلاق گویم. حال شما ای مولای من بفرمایید که معنای طلاق که رسول خدا (ص) حکم آن را به امیرالمومنین واگذار فرمود چیست؟ فرمود خدای تعالی قدر و مرتبۀ همسران را بزرگ داشته و ایشان را مشرف به ام المومنین نمود پس رسول خدا (ص) فرمود: ای ابوالحسن این شرف برای آنان تا زمانی که بر طاعت خدایند باقی است پس هر کدامشان بعد از من با شورش بر تو از فرمان حق سر برتافت او را از همسران طلاق بده و شرف ام المومنینی را از او ساقط ساز. 2-2-1- صحیح مسلم بخاری مسلم در صحیح اش در باب فضائل اهل بیت از عایشه نقل می کند که گفت: روزی پیامبر عبایی از موی سیاه بر خود انداخته بود که ناگهان حسن بن علی وارد شد و او را در عبای خود داخل کرد و سپس حسین آمد و همراه بردارش زیر عبای حضرت رفت آنگاه فاطمه وارد شد پس حضرت او را هم داخل عبای خود جا داد پس علی آمد و درون عبا رفت سپس فرمود: احزاب 33 هان! من در میان شما دو چیز سنگین و گرانبها باقی می گذارم یکی کتاب خدای عزوجل است، آن ریسمان اللهی است که هر که آن را پیروی کند هدایت شده است و هرکه از آن جدا شود گمراه است و اهل بیتم! من شما را نسبت به اهل بیتم سفارش می کنم و سه بار این جلمه را تکرار فرمود ما گفتیم اهل بیت چه کسانی هستند: زنانش؟! گفت نه خدا قسم چرا که زن ممکن است مدت زمانی با شوهرش باشد سپس او را طلاق دهد و به سوی پدر و قومش بازگردد ولی اهل بیت اش. اصل و ریشۀ خانواده اش هستند که پس از او صدقه بر آنان حرام شده است.[37] تمامی اهل سنت برای این همسر پیامبر احترام ویژه ای قائل هستند و قائل هستند که نیمی از دین خود را از پیامبر گرفته و پس دانشمند و فقیه بوده است و پیامبر اکرم او را بیش از بقیه همسرانش دوست می داشت و بسیاری از حرف های دیگر که در بالا بردن شأن او می زنند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 08:00:00 ب.ظ ]





در طول مرحله  تدوین مدل، سازمان به دنبال اجماع و توافق نظر درباره چشم انداز، راهبرد و جهت‎های حرکتی است که مورد نیاز معیارها می­باشد. در مرحله تدوین مدل، و وظیفه مهم وجود دارد: هدف مرحله تدوین راهبرد، متعهد کردن مدیریت به  شکل دادن یک نگاه مورد توافق اکثریت، درباره چشم انداز و راهبردهای سازمان است. این یک مسئله غیرمنتظره نیست که درون سازمان، اصول راهبردی و چشم اندازهای مختلفی وجود داشته باشد. (این در حقیقت چیزی است که نیاز به ارزیابی متوازن را مطرح می­ کند) یک راه مناسب دست یافتن به اجماع، انجام مصاحبه‎هایی با مدیران است. نتایج مصاحبه‎ها می ­تواند منجر به دیدگاه مشترکی شودکه هر کس دیگری را، در آن محیط تجاری متعهد به قبول آنها کند. حتی در سازمان کوچک، پیاده سازی ارزیابی متوازن باید تلاش جمعی به منظور ترکیب کردن دیدگاه راهبردی و عملیاتی کارمندان کلیدی، همراه با پیشبرد کسب و کار باشد.” اساساً سازمان­ها با توجه به مأموریت خویش مبادرت به تعیین اهداف می­ کنند. هر یک از این اهداف به اهداف پیامدی تبدیل می­شوند و سپس بر اساس آنها، راهبردها و برنامه های عملیاتی تعیین می­شود. برنامه ­های مزبور، روش های سازمان دهی شده­ای برای خدمات رسانی مشخص  هستند. (محمد بیگی، 1383) شاخص­ها معمولاً از نظریه ها، نگرش­ها و یا موقعیت­ها سرچشمه می­گیرند و مانند علایمی می­توانند مورد استفاده قرار گیرند که مسیر را روشن می کنند. (غفوریان، 1382). معیارها همچنین می توانند از راهبرد مورد استفاده در نقشه­های راهبرد، به دست آید.  شاخص­های کلیدی هر معیار در یک ارزیابی متوازن، باید شامل نام معیار، واحد، مسئول معیار، مقیاس زمانی، سطوح اخطار و اهداف کلی هر معیار باشد. از طرف دیگر ما باید تعداد معیارها را کاهش دهیم و بتوانیم تأکید بیشتری روی معیارهای مهم تر باقی مانده داشته باشیم. مضافاً که با تأکید روی یکپارچه سازی قوی ساختار نرم افزاری، نتایج پیاده سازی ارزیابی متوازن در سازمان حداقل منجر به کاهش 50 درصدی در زمان تحویل، کاهش 40 درصدی در شکایات مشتری، افزایش 20 درصدی در جذب مشتری جدید، افزایش 50 درصدی در سود، خواهد شد. (Makhijani, 2005). این شاخص ها باید طوری طراحی شوند که بتوانند به مثابه یک دماسنج عملکرد مدیران را با بالاترین دقت ممکن از ابعاد مختلف مورد اندازه گیری قرار دهند به طوری که قابل قیاس با راهبردهای کمی شده سازمان باشند. لیکن پیش زمینه این طراحی، نهادینه شدن راهبرد در سازمان است. به عبارت دیگر باید روشی خلق کرد تا راهبرد تدوین شده در سازمان، شغل هر روز هر فرد در سازمان شود تا نیروی انسانی شاغل در سازمان پی ببرد، غیر از پرداختن به راهبرد سازمانی، کار دیگری ندارد. (خلیلی، 1382) در این راستا لازم است که اهدافی برای ارزشیابی عملکرد تعیین شود که حالت کشف تقلب و بازرسی نداشته باشدبلکه باید بهبود عملکرد سازمان، تشویق کار تیمی و بهبود روابط سرپرستان و کارکنان محور قرار گیرد. (گودرزی، 1382) به طور خلاصه، به هنگام انتخاب معیارهای عملکرد مناسب برای چهار بعد ارزیابی متوازن، باید به این سوالات پاسخ داد: چگونه ما به اعتباردهندگان بنگریم؟(جنبه مالی)، چگونه مشتریان، ما را می‎بینند؟ (جنبه مشتری)، کدام قسمت از فرایندهای داخلی کسب وکار ما باید بهتر شود؟(جنبه داخلی)، چگونه می‎توانیم روند بهبود و ایجاد ارزش در شرکت را ادامه دهیم؟ (جنبه نوآوری و آموزش) نهایتاً اینکه مدیران ارشد نباید بر معیارهای مالی ساده، متراکم و کوتاه مدت تکیه کنند، بلکه باید شاخص هایی تهیه شود که با رقابت و سودآوری بلندمدت تطابق داشته باشد. (مجتهدزاده، 1381) 2-23-2 مرحله دوم: پیاده سازی فنی چشم اندازهاف راهبردها و عوامل کلیدی موفقیت موجود در معیارها، در قالب یک کارگاه پیاده سازی وارد سیستم می‎شوند. پیاده سازی فنی شامل گام­های زیر می‎باشد:

  • نصب نرم افزار
  • آموزش­های پایه­ای برای افرادی که در حال تهیه کارت­های ارزیابی هستند.
  • ساختن و تهیه کارت­ها(KPIs,…)
  • تدوین سطوح اخطار و هدف معیارها
  • تدوین فرمول­های محاسبه به منظور تلفیق داده­ ها
  • تعریف مشخصه­های نموداری برای ترسیم نمودارهای لازم.
  • انتقال داده­های اندازه گیری شده تاریخی، از پرونده­های قبلی به سیستم جدید.
  • ایجاد و تهیه گزارش­ها به صورت شفاف و یکپارچه

2-23-3 مرحله سوم: یکپارچه سازی سازمانی سیستم ارزیابی متوازن نباید به عنوان فرایندی جدا در سازمان راه­اندازی شود. ارزیابی متوازن یک سیستم مدیریت است و باید به فرایندهای سازمان یکپارچه شود و با کارکنان سازمان مرتبط باشد. مرحله یکپارچه سازی سازمانی شامل وظایف زیر می‎شود:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:59:00 ب.ظ ]





تحقق مسئولیت کیفری و اعمال مجازات نسبت به معاون جرم مستلزم آن است که جرم اصلی کاملا ارتکاب یافته و یا شروع به اجرای آن شده باشد.در صورتی که شروع به اجرای جرم تحقق نیافته باشد به نحوی که عملیات و اقدامات مباشر جرم فقط مقدمه جرم بوده و ارتباط مستقیم با وقوع جرم نداشته  معاون جرم به تبع مباشر ، مسئولیت کیفری نداشته و مستوجب مجازات نیست.بنابراین شروع به ارتکاب جرم، زمانی جرم و مرتکب قابل مجازات است که اقدامات انجام شده خود عنوان مجرمانه داشته باشد و الا مرتکب قابل مجازات نخواهد بود،که دراین حالت معاون نیز قابل مجازات نخواهد بود.(سبزواری نژاد،1392،392)بنابراین در صورتی که اقدامات انجام گرفته از سوی مباشر جرم باشد،جرم معاون محقق و وی به مجازات خواهد رسید ولو اینکه عنوان شروع به جرم را داشته باشد.برای مسئول شناختن مباشر و معاون وی همین مقدار که رفتار ارتکابی جرم باشد اعم از جرم تام و یا شروع به جرم تفاوتی از نظر مسئولیت کیفری برای مباشر و معاون جرم نخواهد داشت. 3- موقعیت معاون جرم در جرایم مشمول علل موجهه جرم عوامل موجهه جرم، عبارت از شرایط و اوضاع و احوالی عینی است که وصف مجرمانه را از رفتاری که در شرایط عادی جرم است، برداشته ، صورتی غیر قابل سرزنش به آن می‌دهد. به عبارت دیگر ، همان فعلی که در شرایط متعارف، جرم است و طبق قانون، قابل مجازات محسوب می‌شود با پیش آمدن اوضاع و احوال خاص و استثنایی که اختصاص به فاعل جرم ندارند، ممنوعیت خود را از دست می‌دهد؛ به طوری که انجام آن برای قانونگذار مطلوب است یا حداقل از نظر او مباح و جایز محسوب می‌گردد. عوامل موجهه جرم به شرایطی عینی اطلاق می‌شود که به عمل مجرمانه صورتی موجهه می‌دهند یا آن را مباح می‌سازند.(گلدوزیان،1384،107) پس چون علل موجهه جنبه عینی دارد و عمومیت دارد یعنی هم مباشر و هم معاون می توانند از مقوله علل موجهه بهره مند شوند و در علل موجهه زوال عنصر قانونی هستیم یعنی عنصر قانونی مفقود یعنی رفتار اساسا جرم نیست و مباح تلقی می شودچنانچه علل موجهه جرم که کیفیاتی است عینی و خارجی و موجب زائل شدن عنصر قانونی می گردد، مطرح باشد و بدین لحاظ عمل مباشر اصولا جرم تلقی نشود  رفتار معاون نیز جرم نبوده و مجازاتی نخواهد داشت . به طور مثال ، در موارد دفاع مشروع حکم قانون و امر آمر قانونی با زوال عنصرقانونی ، معاون یا معاونین جرم به تبع مرتکب اصلی جرم مستوجب تعقیب یا مجازات نیستند. 4– موقعیت معاون جرم در جرایم مشمول علل رافع مسئولیت کیفری عوامل رافع مسؤولیت کیفری به شرایط شخصی و ذهنی در مرتکب گفته می‌شود. که به رغم وقوع جرم، موجب رفع مسؤولیت کیفری از فاعل آن می‌شوند. شرایط و خصوصیاتی در شخص فاعل جرم که مانع از قابلیت انتساب رفتار مجرمانه به وی شده، به عدم مسؤولیت و مجازات او منجر می‌شود. در عوامل رافع مسؤولیت جزایی، رفتار مجرمانه همچنان وصف مجرمانه خود را حفظ می‌کند، اما به دلیل عدم امکان اسناد جرم به اراده خود آگاه مجرم، او را نمی‌توان مسؤول شناخت و از مجازات او انتظار اصلاح یا اجرای عدالت را بر آورده کرد.(صانعی،1374،145) در مواردی که جرم ارتکابی به علت عدم قابلیت انتساب رفتار مجرمانه به شخص معین ، مسئولیت کیفری مرتکب جرم زائل می شود، شرکا ومعاونین جرم کماکان قابل مجازات و تعقیب می باشند . بدین ترتیب اگر به مرتکب جرم اصلی دسترسی نبود یا در صورت فوت یا به علل شخصی معاف از مجازات بود و یا اصولا ناشناخته ماند ، این امر تاثیری در حق معاون جرم ندارد. در صورتی که در علل رافع مسئولیت کیفری که مسئولیت کیفری مرتکب زایل می شود ،معاونان جرم قابل تعقیب هستند.به عبارت دیگر هر گاه  مباشر جرم به علتی از علل رافع مسئولیت کیفری قابل مجازات نباشد ،تأثیری در معاونت ندارد و معاون به مجازات معاونت محکوم می شود.(گلدوزیان،1384،215) پس از تعیین حداقل و حداکثر مجازات معاون بر حسب قواعدی که شرح داده شد ،دادگاه این بار کیفیات شخصی معاون را بررسی خواهد کرد تا چنانچه او را قانوناً مستحق شناخت از همان معذوریت ها یا معافیت های معمول در حق مباشر جرم اصلی برخوردار سازد.همچنین دادگاه ملزم است کیفیات مشددی را که نسبت به معاون جرم است در همه موارد در نظر بگیرد و این کیفیات فقط نسبت به معاون جرم موثر خواهد بود. فصل دوم : معاونت در جرم در قوانین جزایی ایران در هر جامعه قانون جزا از مهمترین قوانین است که جایگاه مهم و اساسی در حفظ نظم و امنیت عمومی و نیز حفظ حقوق و آزادی های فردی دربرابر قدرت های دولتهاست.سابقه قانونگذاری کیفری در ایران ، قدمت زیادی ندارد وحقوق کیفری مدرن که مبتنی بر اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتهاست  صرفا از اوایل قرن چهاردهم هجری شمسی در ایران آغاز شد. تا قبل از ظهور اسلام به لحاظ عدم تشکیلات منظم حقوقی و عدم شناخت بنیادهای قضایی و مفاهیم جرم ، مجرم و مجازات هیچگونه تحول بنیادی در حقوق جزای ایران ایجاد نشده و جرایم و مجازات ها با معیارهای خصوصی سنجیده می شد.به عبارت دیگر ، اجرای عدالت وابسته به ضوابط شخصی بود و غالبا انتقام خصوصی و دادگستری خصوصی در ایران وجود داشته است و در نهایت ، جامعه با تفویض اختیار و قدرت به شاه ،اغلب از خود سلب اختیار کرده و آن را به شاه و ماموران او واگذار می کرد.(سلیمی،1392، 18) ظهور اسلام،آغاز تحول چشمگیری در حقوق جزای ایران است.مقررات حقوق جزای اسلامی انتقال خصوصی را تعدیل کرده و با ایجاد تحولاتی شگرف، موجب دگرگونی در بنیادهای کیفری ایران شد اما با وجود ظهور اسلام ،حکام وقت با جدایی از اندیشه های اسلامی و قدرت سیاسی آن قدرت تازه ای یافتند و مانع از رشد منطقی حقوق جزای اسلامی شدند تا زمان مشروطیت که خودکامگی در اجرای کلیه قوانین به خصوص قوانین جزایی با انقلاب مشروطه وتدوین قوانین جدید محدود گردید.( نوربها،1384، 94 ) بررسی تحولات تدوین قوانین کیفری جزایی در حقوق ایران و معاونت در جرم در قوانین جزایی قبل از انقلاب اسلامی ایران وپس از آن ، همچنین تصویب اولین قانون جزایی ایران در باب معاونت و تحلیل و بررسی قوانین مربوطه به بزه معاونت در قبل و پس از انقلاب و بیان مزایا و معایب آن ها و همچنین تحلیل و بررسی معاونت به عنوان جرم  مستقل درحدود و قصاص و معاونت به عنوان جرم مستقل مستوجب تعزیر موضوع بررسی در این فصل خواهد بود. بخش اول : معاونت در جرم در قوانین جزایی قبل از انقلاب اسلامی ایران از زمان ایران باستان که از سال 550 قبل ازمیلاد مسیح و تشکیل دولت یعنی انقراض سلسله ساسانیان که با تسلط اعراب پایان گرفته ، سه سلسله هخامنشی ، اشکانیان وساسانیان به ترتیب بر ایران حکومت کرده اند و مدارک زیادی از این دوران وجود ندارد و اسناد موجود نیز قابل توجه نیست .به عبارت دیگر دراین دوران قوانین مدونی در زمینه حقوق کیفری وجود نداشته وبا این که پادشاهانی چون داریوش و کوروش کبیر برای حکومتهای خود قانون وضع کردند اما با تحقیق در منابع این دوران می توان نتیجه گرفت که رسیدگی به جرایم قانون مشخصی نداشته و مجازات ها به طور کلی سخت وخشن بوده و تابع نظر شخص شاه یا قضات شاهی بوده است.در کشور ما قانونگذاری در اویل قرن حاضر هجری با الهام از قانون جزای فرانسه آغاز شد و قوانین مجازات عمومی و آیین دادرسی عیناً ازقانون جزای فرانسه ترجمه و با اندک تغییراتی به صورت مجموعه های مدون از تصویب مجالس قانونگزاری گذشت قانون مجازات عمومی مصوب 1304 تقریباً ترجمه قانون مجازات عموم1810 فرانسه بود.مقنن ایران تحت تاثیر تحولات در سال 1352 دست به اصلاح قانون مجازات عمومی و آیین دادرسی کیفری زد. بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی اولین قانونی که به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید قانون مجازات اعم از قانون راجع به مجازات اسلامی تعزیرات، حدود و قصاص و دیات بود در تدوین قانون راجع به مجازات اسلامی و تعزیرات شکل و محتوای آن دقیقا با اصلاحاتی از قانون مجازات عمومی الهام گرفت و در سال1370 که قانون مجازات اسلامی به تصویب رسید، مواد عمومی آن و مباحث مربوط به حقوق جزای عمومی مانند مباحث مربوط به حقوق جزای عمومی مانند شروع به جرم و معاونت و کیفیات مخففه و تعلیق مجازات و آزادی مشروط و غیره با اندکی اختلاف از قانون 1352 اقتباس شد و قانونگذار در تصویب بخش دوم قانون مجازات اسلامی (تعزیرات ) ضمن حفظ شکل طرح مباحث و عناوین سابق از تجربیات قانونگذار سابق بیشتر استفاده کرده است. گفتار اول : خلاء وجود قوانین مدون کیفری تا قبل از مشروطه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:58:00 ب.ظ ]





گفتار اول: تبیین ویژگیهای آمر امری که مأمور مکلف به اجرای آن می باشد ممکن است از سوی آمر قانونی یا حسب قانون صادر شده و اجرای آن الزامی باشد مانند اینکه به استناد ماده 61 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری که مقرر شده است: «ضابطین دادگستری مکلفند دستورات مقام قضایی را اجرا کنند در صورت تخلف به سه ماه تا یک سال انفصال در خدمت دولت و یا از یک تا شش ماه حبس محکوم خواهند شد.» در این حالت، امر قانونی محسوب می گردد و گاهی نیز دستور توسط مقام مافوق مأمور صادر می شود که در تشکیلات اداری، عدم اجرای دستور صادره به استناد ماده 8 قانون رسیدگی به تخلفات اداری مصوب 7/9/1372 .تخلف اداری لحاظ می شود لکن در تشکیلات نظامی عدم اجرای دستور، بسته به مورد آن جرم یا تخلف انضباتی قلمداد شده است که در این راستا می توان به ماده (37) و (38) قانون مجازات اسلامی مصوب 1/2/1392 مراجعه نمود. بنابرین قانون یا امر آمر قانونی که از مباحث حقوق جزای عمومی است که اگر آمر و مأمور دارای شرایط مندرج در قوانین و مقررات بوده و از چهارچوب امر صادره مأمور تخطی نکند. از عوامل موجهه جرم می باشد که موجب زوال عنصر قانونی جرم می گردد و موجب عدم مسئولیت کیفری و مدنی مأمور می گردد و صرفاً عوامل موجهه توسط نصوص قانونی مشخص می شود. در این راستا دو نکته قابل توجه است: اول آنکه اجرای دستور رئیس یک مؤسسه خصوصی توسط کارکنان آن مؤسسه که منجر به ارتکاب جرم گردد، نمی تواند از عوامل موجهه جرم باشد. دوم آنکه یک مقام مافوق نظامی مثلاً سرهنگ ناجا نسبت به نظامی درجه پایین تر مانند سروان ارتش چون در راستای سلسله مراتب اداری و فرماندهی نمی باشد، آمر و مأمور تلقی نمی شوند و هر چند که رعایت احترامات نظامی ضروری است، چنانکه مثلاً یک افسر ارشد سپاه در معاونت نیروی انسانی نسبت به یک افسر جزء سپاه در معاونت عملیات نیز تحت عنوان آمر و مأمور لحاظ نمی شوند. گفتار دوم: اقسام مأمورین موضوع قانون و ویژگی های آنها: در صدر ماده یک قانون عبارت کلی (مأمورین مسلح موضوع این قانون) ذکرشده است که با توجه به سایر مواد این مأمورین عبارتند از: 1-مأمورین مسلح وزارت اطلاعات(مستند به تبصره ذیل ماده 1 قانون) 2- مأمورین انتظامی (مستند به مواد 3و 4و5و11 قانون) 3-مأمورین نظامی (مستند به تبصره 2 و مادتین 5 و 11 قانون ) 4- نیروهای امنیتی (مستند به ماده 11 قانون) مطابق ماده 2 قانون، مأمورین مسلح موضوع قانون باید واجد شرایط ذیل باشند: 1- داشتن سلامت جسمانی و روانی متناسب با مأموریت محوله. 2- داشتن آموزشهای لازم در راستای مأموریتهای محوله. 3- تسلط کامل در بکارگیری سلاحی که در اختیار آنها گذارده می شود. 4- آشنایی کامل به قانون و مقررات مربوط به استفاده از سلاح. در موارد زیر مأمورین (صرفاً انتظامی) حق استفاده از سلاح را دارند:   فرض اول: مأمورین انتظامی به نحو کلی در اوضاع و احوال ذیل الذکر (وفق ماده 3 قانون) 1- برای دفاع از خود در برابر کسی که با سلاح سرد یا گرم به آنان حمله نماید.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 07:58:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم