|
|
2-2-6-7- چه کسانی بازاریابی اجتماعی را به کار می گیرند؟ اصول و تکنیک های بازاریابی اجتماعی، بیشتر توسط نهاد هایی به کار گرفته می شود که در خط مقدم ارتقای سلانت عمومی، پیشگیری و کاهش آسیب های اجتماعی، حفاظت از محیط زیست و فقر زدایی قرار دارند. البته، در بسیاری از موارد، از عنوان بازاریابی اجتماعی استفاده نمی شود. بسیاری از سازمانهای بین المللی، مانند بانک جهانی و برخی از واحد های سازمان ملل، از قبیل یونسکو و سازمان بهداشت جهانی، درگیر بازاریابی اجتماعی هستند. در بیشتر موارد مؤ سساتی که برنامه های بازاریابی اجتماعی را به اجرا می گذارند، وابسته به دولت هستند. سازمانهای غیره دولتی و غیره انتفاعی و بنیادهای خیریه نیز فراخور مأ موریتی که برای خود تعریف کرده اند، به ترویج رفتار های مطلوب اجتماعی می پردازند(نیازی و منتظری،1391). 2-2-6-8- تفاوت بازاریابی تجاری و بازاریابی اجتماعی 1- بازاریابی تجاری و اجتماعی در اصول و فنون مشابه ولی در هدف متفاوت هستند، لذا لازم است به تعدادی از تفاوت های این دو اشاره کنیم:( خیلاو رضویان ، 1387). 2- برای بازاریابی تجاری به دست آوردن پول و دستیابی به فروش بیشتر اهمیت دارد، در حالی که هدف بازاریابی اجتماعی انجام کارهای خوب و یا ترویج یک ایده اجتماعی مفید است. 3- بازاریابی تجاری از طرف سرمایه گذاران خصوصی پشتیبانی می شود ولی برنامه های بازاریابی اجتماعی با حمایت مالی دولت، بنیادها و موسسات عام المنفعه اجرا می شوند. 4- مسئولیت برنامه ها در بازاریابی تجاری با بخش خصوصی است ولی در بازاریابی اجتماعی این مسئولیت با بخش عمومی است. 5- در بازاریابی تجاری عملکردها بر اساس سود حاصله و سهم بازار سنجیده می شود ولی سنجش عملکرد در بازاریابی اجتماعی سخت است. 6- در بازاریابی تجاری اهداف رفتاری کوتاه مدت مدنظر است ولی در بازاریابی اجتماعی اهداف رفتاری بلندمدت. 7- در بازاریابی تجاری به طور مشخص محصول و خدماتی تولید می شود که بحث برانگیز نباشند ولی رفتارهای گروه هدف در بازاریابی اجتماعی اغلب محل مناقشه است. 8- در بازاریابی تجاری معمولا مخاطبین در دسترس مدنظر قرار می گیرند ولی در بازاریابی تجاری گروه های مخاطب پرخطر مورد توجه هستند. 9- بازاریابی تجاری با مدیران خطر پذیر سروکار دارد ولی مدیران بازاریابی اجتماعی از خطرات دوری می کنند. 10- تصمیم گیری در بازاریابی تجاری سلسله مراتبی است و در بازاریابی اجتماعی مشارکتی. 11- در بازاریابی تجاری روابط براساس رقابت است ولی در بازاریابی اجتماعی این روابط بر اساس اعتماد شکل گرفته است.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
[سه شنبه 1398-12-13] [ 12:54:00 ق.ظ ]
|
|
[381] . Sean Flynn, Bijan Madhani, “ACTA and Access to Medicines”. American University Washington College of Law, PIJIP Research Paper Series, Paper 22. Program on Information Justice and Intellectual Property, 10-6– 2011, P. 11. [382] . Article 61: “Members shall provide for criminal procedures and penalties to be applied at least in cases of wilful trademark counterfeiting or copyright piracy on a commercial scale…” [383] . Trademark counterfeiting. [384] . Trademark infringement. [385] . Peter Maybarduk, “ACTA and Public Health”. American University Washington College of Law, Pijip Research Paper No. 9, Washington, DC, 9-1-2010, P. 3. http://digitalcommons.wcl.american.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1011&context=research, last visited: 11/20/2014. [386] . Wipo. “The Enforcement of Intellectual Property Rights: A Case Book”. 3rd Edition, 2012, P. 498, 499. http://www.wipo.int/edocs/pubdocs/en/intproperty/791/wipo_pub_791.pdf, last visited: 11/21/2014. [387] . “The Anti-Counterfeiting Trade Agreement (ACTA) and its Impact on Access to Medicines”. MSF Briefing document, MEDECINS SANS FRONTIERES, February 2012, P. 4. http://www.msfaccess.org/sites/default/files/MSF_assets/Access/Docs/Access_Briefing_ACTABlankCheque_ENG_2012.pdf, last visited: 11/19/2014. [388] . East African Community (EAC). [389] . Tenu Avafia, “The Potential Impact of TRIPS Plus IP enforcement Provisions on Access to Medicines in Africa”. UNDP, Midrand, South Africa, 26 February 2013. P. 8, 9. [390] . Michael Blakeney, “Guidebook On Enforcement Of Intellectual Property Rights”. Queen Mary Intellectual Property Research Institute, Queen Mary, University Of London, 2010, P. 12. http://trade.ec.europa.eu/doclib/html/122641.htm, last visited: 11/24/2014. [391] . Valentina Vadi, “Trade Mark Protection, Public Health and International Investment Law: Strains and Paradoxes”. The European Journal of International Law, Vol. 20 no. 3 © EJIL 2009, P. 773. [392] . WHO Framework Convention on Tobacco Control. WHO, Geneva, 2003. http://www.who.int/tobacco/framework/WHO_FCTC_english.pdf, last visited: 12/05/2014. [393] . کنوانسیون سازمان بهداشت جهانی در خصوص کنترل دخانیات اولین پیمان بین المللی مذاکره شده تحت نظارت سازمان بهداشت جهانی است. این کنوانسیون توسط مجمع بهداشت جهانی در پاسخ به فراگیر شدن مصرف دخانیات، در 21 ماه مه سال 2003 تصویب و در 25 فوریه 2005 لازم الاجرا شده است. این معاهده حق همه انسان ها نسبت به بالاترین استانداردهای بهداشتی را مورد تایید قرار داده است، همچنین یک استراتژی متفاوت در زمینه مواد اعتیاد آور ارائه کرده است و آن استراتژی کاهش تقاضا و مسائل مربوط به عرضه می باشد. [394] . C. Moodie, L. Bauld, “Evidence supports plain tobacco packaging to improve public health”. The pharmaceutical journal, vol 294, no 7843/4, 8 Jan 2015. http://www.pharmaceutical journal.com/opinion/comment/evidence-supports-plain-tobacco-packaging-to-improve-public health/20067505.article, last visited: 11/28/2014. [395] . David Hammond, “‘Plain packaging’ regulations for tobacco products: the impact of standardizing the color and design of cigarette packs”. Salud Pública Méx, vol. 52, suppl 2, 2010, P. 227. http://www.scielo.org.mx/pdf/spm/v52s2/a18v52s2.pdf. , last visited: 11/30/2014.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
7- با ادارات امور مالیاتی در تشخیص مالیات همکاری نمایند. 8- در مقابل دولت نیز باید به وظایف خود در قبال مودیان پایبند باشد (ذکوری،71:1385).
2-5- تمکین مالیاتی
تمکین مالیاتی، پایبندی داوطلبانه به متن و روح قانون مالیاتییا به عبارتی به مفهوم پایبندی مودیان به تکالیف مالیاتی و رعایت قوانین مالیاتی از سوی آنها میباشد. تمکین کامل مالیاتی از جمله اهدافی است که همه سیستمهای مالیاتی جهان در آرزوی دستیابی به آن هستند. در واقع میتوان گفت که درجه تمکین مالیاتی در هر کشوری معیار سنجش کارایی سیستم مالیاتی آن کشور است. در مقابل تمکین مالیاتی، مساله عدم تمکین مالیاتی از سوی مودیان مطرح است. میزان عدم تمکین مالیاتی را می توان با شکاف مالیاتی اندازهگیری نمود. فاصله مالیاتی عبارت است از میزان مالیات وصولی منهای مالیاتی که در صورت تمکین کامل مودیان قابل تحصیل بود. تمکین مالیاتی اثربخش (موثر، چشمگیر) نیاز به زمان و تلاش دارد و به وسیله برنامهریزی دقیق و کارآمد پایهریزی میگردد. با در نظر گرفتن سرمایهگذاری عظیمی که این بخش نیاز دارد، بهترین فرآیندهای تمکین باید فرصتهای مربوط به برنامهریزی مالیاتی را برجسته نمایند (کوزه گر کجالی،19:1383). مهمترین موانع تمکین داوطلبانه عبارت است از:
- احساس وجود نظام نابرابر مالیاتی
- پیچیدگی قوانین و مقررات مالیاتی
- منصفانه نبودن نظام جریمه
- برنامههای ضعیف آموزشی برای مودیان
- پایین بودن سطح درستکاری و حرفهای گری در کارکنان دستگاه مالیاتی
- عدم توانایی دستگاه مالیاتی برای اثبات بیطرفی خود در فرآیند تشخیص مالیات
- ممیزی ضعیف
- احساس وجود نداشتن عدالت مالیاتی
- دیدگاه منفی مردم نسبت به مالیات
- ضعف فرهنگسازی مالیاتی (قامتی آرانی،46:1384).
2-6- خود تشخیصی
محیط مالیاتی صراحتا رو به تحول و تغییر و پیچیدگی میرود. برهمین اساس حرکت مدیریت مالیاتی در دوران معاصر به سوی سیستم خودتشخیصی است. سیستم خودتشخیصی بر این برهان استوار است که مودی بیش از هر کس دیگری به اوضاع و احوال مالی و درآمدی خویش آگاه است.
2-7- اطلاع رسانی
یکی از وظایف مدیریت مالیاتی آگاهی رساندن به مودیان برای سهولت بیشتر کار و مطلع نمودن مردم در مقابل قوانین مالیاتی است. آگاهی مردم از آییننامهها و بخشنامهها و تصمیمات سازمان مالیاتی از مشکلات آتی میکاهد و موجب تمکین و فرمانبرداری مودیان میشود. از طرف دیگر ارائه خدمات و کمک به مودیان موجب اعتماد مودیان به سیستم مالیاتی میشود. هرکس به راحتی میتواند بفهمد که کمک خوب، میزان اعتماد به سیستم مالیاتی را بالا میبرد، اما عوامل زیاد دیگری وجود دارد که به بالا بردن میزان اعتماد مودیان کمک میکند (طیب نیا،18:1384).
2-8- مدیریت و بهبود تمکین
هدف اصلی مراجع مالیاتی، ضمن حفظ اعتماد و اطمینان جامعه نسبت به سازمان و سیستم مالیاتی، وصول مالیاتها و عوارض قابل پرداخت است. اقدامات مؤدیان (رفتارهای ناشی از سهل انگاری، بیدقتی، بیتوجهی یا فرارهای تعمدی) و نیز نقاط ضعف موجود در سازمان مالیاتی حاکی از اجتناب ناپذیر بودن قصور در تمکین از قوانین مالیاتی است. بنابراین سازمان امور مالیاتی باید در مواقع مقتضی ساختارها و راهبردهایی را در جهت حصول اطمینان از به حداقل رساندن موارد عدم تمکین از قوانین مالیاتی بکار گیرد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
حاکمیت شرکتی: مگینسون(1993) حاکمیت شرکتی را چنین تعریف کرده است: “سیستم حاکمیت شرکتی را میتوان مجموعه ای از قوانین، مقررات، نهادها و روشهایی تعریف کرد که تعیین می کنند شرکت ها چگونه و به نفع چه کسانی اداره می شوند”. همچنین در سال (1999) در فایننشیال تایمز در تعریف حاکمیت شرکتی آمده: “حاکمیت شرکتی را می توان در تعریف محدود آن رابطه شرکت با سهامدارانش و در تعریف گسترده آن، رابصه شرکت با جامعه دانست”. سود مشمول مالیات ابرازی : منظور درآمد مشمول مالیاتی است که شرکت طی اظهارنامه مالیاتی موضوع ماده 110 ق.م.م ابراز می کند. سود مشمول مالیات ابرازی، پس از کسر هرگونه معافیت مالیاتی و سود مشمول مالیات مقطوع از سود ابرازی مطابق با قوانین مالیاتی حاصل می شود. (سود ابرازی، همان سود مندرج در صورت حساب سود و زیان که بهمراه اظهارنامه مالیاتی تسلیم واحد مالیاتی شده است) درآمد مشمول مالیات قطعی شده: منظور درآمد مشمول مالیاتی است که سازمان امور مالیاتی کشور بعد از رسیدگی به اظهارنامه مالیاتی موضوع ماده 110ق.م.م توسط ماموران تشخیص مالیات نسبت به سود مشمول مالیات ابرازی مودی اظهارنظر میگردد و ماخذ مالیات قرار میگیرد. که این ماخذ مالیات تشخیصی را درآمدد مشمول مالیات مینامند. 1-8) خلاصه و نحوه فصل بندی پایان نامه در فصل اول پس از بیان کلیات تحقیق به طور مختصر، به بیان مسئله، اهمیت موضوع، سئوالات تحقیق، فرضیه ها و بررسی اجمالی پیشینه داخلی و خارجی اشاره شده است. در فصل دوم ابتدا مبانی نظری در زمینه تحقیق به صورت جامع تشریح خواهد شد و در ادامه آن نتایج تحقیقات قبلی(داخلی و خارجی) انجام شده پیرامون موضوع تحقیق به اختصار بیان می شود. در فصل سوم به روش تحقیق پرداخته می شود که در آن فرضیه های تحقیق، متغیرهای مورد مطالعه، قلمرو تحقیق، جامعه و نمونه آماری تحقیق و چگونگی جمع آوری داده ها تشریح می شود. در فصل چهارم چگونگی آزمون فرضیه های تحقیق و نتایج حاصل از این آزمونها ارائه می شود. در فصل پنجم تجزیه و تحلیلی از نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها بیان می شود و در پایان محدودیت ها و پیشنهادات تحقیق مطرح خواهد شد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
شکل متفاوت این موضوع آن است که در برخی مواقع بکارگیری قانون، نتایج و پیامدهای ناخواستهای را از نظر چشمانداز اداری به دنبال دارد، مثال بارز این امر، نمونههایی از قانون است که بر مرزهای اقتصادی تأثیر میگذارد. بکارگیری و هدف این قانون از وضوح کافی برخوردار است، اما هنوز هم شاهد آن هستیم که بخشی از جامعه قانون را دشوار و طاقتفرسا میبینند و سعی در اجتناب از شمول آن دارند و برخی دیگر نیز وقتی آن را مطلوب میبینند، سعی میکنند مشمول آن شوند. مثال در اول آوریل سال 2000، نرخ نهایی مالیات بر اشخاص حقیقی نیوزیلند با سطح آستانه 60000 دلار از 33% به 39% افزایش یافت. در مقایسه، درآمد صاحبان تراست و شرکتها با نرخ ثابت 33% مشمول مالیات گردید. در واکنش به این تغییر، برخی مشاغل کوچک به شکل شرکت تأسیس گردیده و برای خود، حقوق مستخدم سهامدار به مبلغ 60000 دلار پرداخت می کنند. سپس بابت درآمد باقیمانده با نرخ 33% مالیات پرداخت نموده و آن را به تراست منتقل می کنند و به مدت یک یا دو سال آن را به صورت درآمد تراست حفظ مینمایند (با اسناد اعتباری) و بعد آن را بعنوان توزیع مالیات پرداختی از حالت تراست خارج میکنند. در نیوزیلند نیز الزام کارفرما برای پرداخت مالیات تکلیفی بشکل ماهانه یا دو بار در ماه توسط سطح آستانه تعیین میگردد. برای پرداختهای ماهانه سطح آستانه کسورات سالانه ناخالص کمتر از 100000 دلار است و برای پرداختهای دوبار در ماه، سطح آستانه 100000 دلار یا بیشتر در نظر گرفته میشود. سازمان در آمد داخلی نیوزیلند در حال بررسی این موضوع است که آیا این سطح آستانه ممکن است کار فرما را بجای استخدام پرسنل جدید به استخدام پیمانکاران ترغیب کند یا خیر. اجرا اجرا، با وضع قانون آغاز میشود. قانون بیانگر جزیی از بافت یا محیطی است که مراجع مالیاتی در آن فعالیت میکنند و از این ناحیه، ریسکهای تمکین مربوط به اجرای قوانین تشخیص داده میشوند. یکی از چالشهای سازمان مالیاتی، اجرای قوانین به روشی است که اعتماد جامعه به این سازمان را نیز حفظ نماید. در نهایت شیوه اجرا باید متناسب با سطح وضعیت ریسک تمکین باشد و تحمیل هر گونه تمکینی به جامعه یا بخشهای فرعی آن، باید طبق استانداردهای قابل قبول جامعه باشد. در حالت کلی، هزینههای تمکین مؤدی در رابطه با اجرا باید متناسب باشد. درک بالا بودن هزینه های مربوط به ریسک فرضی میتواند به طور ناخواسته به افزایش نارضایتی اجتماع و بنابراین کاهش تمکین مؤدی منجر شود. [1]
2-12- خوداظهاری و تمکین مالیاتی
خوداظهاری در حقیقت عبارت است از شیوهای که مالیات به جای آنکه توسط سازمان مالیاتی تشخیص و وصول گردد توسط شخص مودی محاسبه و پرداخت میشود. به عبارتی مسئولیت تشخیص و وصول مالیات به مودیان واگذار میشود. خوداظهاری به عنوان یکی از شیوههای پرداخت مالیات عبارت است از تشخیص و محاسبه ماخذ مشمول مالیات و احتساب مالیات و پرداخت آن توسط مودی و همچنین به عنوان یکی از راهکارهای اساسی و در جهت جلب مشارکت مالیاتدهندگان و ترغیب و تشویق آنان به تمکین داوطلبانه و کاهش هزینههای تمکینو شیوه اخذ مالیات در حوزه توجه میباشد. خودتشخیصی سیستمی است که به موجب آن مودی موظف است مبنای تشخیص مالیات (فرضاً درآمد مشمول مالیات) خود را اعلام دارد. محاسبات مربوط بدان را ارائه دهد و معمولا همراه آن مالیاتی را که خود تشخیص داده است تسلیم کند. در این سیستم نقش ماموران مالیاتی کنترل و بررسی این مطلب خواهد بودکه آیا مودی درآمد خود را به درستی اعلام داشته یا خیر؟ معافیتها و کسور اعمال شده قانونی بوده است یا خیر؟ و اگر به درستی انجام نشده است رقم نادرست مالیات به حیطه وصول درآید. این کنترل و بررسی در همه موارد انجام نمیگیرد بلکه بصورت نمونه انتخاب و بدقت بررسی میشوند. نقطه مقابل این ترتیب، سیستم دیگری است که بر اساس آن مراجع مالیاتی خود مسئول تعیین مالیات و اخذ آن میباشند (توکل، 86:1379). به طور کلی شرایط لازم برای سیستم موثر خوداظهاری را میتوان به صورت زیر بیان کرد: – قوانین مالیاتی ساده: پیچیدهترین قوانین مالیاتی شاید موجب ارتقای شدید هزینههای تمکین گردد و این امر خود سبب کاهش تمکین مالیاتی میشود.در قانون مالیاتی ساده معافیتهای اندک، نرخ مثبت واحد، نرخ صفر محدود به کالاهای صادراتی، و آستانه بالا پیشبینی میشود. – خدمات به مشتریان: تشکیلات مالیاتی باید به مودیان در انجام تعهدات خود کمک کند.مودیان باید اطلاعات روشنی دریافت کنند که تعهدات آنها،مالیاتهای متعلقه ، تاریخ پرداخت مالیاتها، و غیره را برای آنها شرح دهد. همچنین باید از تغییرات قوانین آگاهی یافته و به اطلاعات و فرمهای مالیاتی دسترسی آسان داشته باشند. – رویههای ساده برای ثبتنام، تشکیل پرونده، پرداخت، و استرداد، فرمهای مالیاتی. باید به آسانی و با سرعت کافی در اختیار مودیان قرار گیرد و رویهها باید به آسانی قابل اجرا باشد. – وصول و اجرا: شناسایی سریع مودیانی که اظهارنامه مالیاتی خود را تسلیم نمیکنند، برای ارتقا تمکین مالیاتی، به ویژه در مورد مودیان بزرگ اهمیت بسیار دارد. – حسابرسی . مودیان باید بدانند که در صورت عدم رعایت قوانین مالیاتی، با خطر شناسایی روبرو میشوند. تشکیلات مالیاتی باید امکانات کافی را برای حسابرسی درصد قابل قبولی از مودیان دراختیار داشته باشد تا خطر شناسایی گریز از تمکین افزایش یابد. – مجازات. متخلفان باید بدانند که در صورت شناسایی، موکداً مجازات خواهند شد. به علاوه، تقلب مالیاتی باید از طریق نظام حقوقی کیفری پیگیری شود. -امکان تجدیدنظر مستقل در تصمیمها: باید رویه اعتراض و تجدیدنظر برای حمایت از حقوق مودیان فراهم گردد. در صورت عدم موافقت مودیان با نتیجه تشخیص مالیات، باید بتوانند از رسیدگی قضایی برای حل اختلاف خود با تشکیلات مالیاتی سود جویند (حدادی و میرزایی،121:1385). مزایای این روش را میتوان به صورت زیر خلاصه کرد: 1-استفاده بهینه از نیروی انسانی و امکانات سازمان امور مالیاتی با توجه به محدودیتها 2- بالا بردن کیفیت رسیدگی به پروندههای مودیان
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت
|
|
|
|