پایان نامه ارشد:بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان دانشجویان دختر شهرستان نجفآباد |
(در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)
فهرست مطالب
عنوان صفحه
چکیده 1
فصل اول: چارچوب کلی پژوهش
1-1 مقدمه 3
1-2 بیان مسئله 5
1-3 اهمیت و ضرورت پژوهش 6
1-3-1 اهداف آموزش مهارتهای زندگی 8
1-4 فرضیات پژوهش 9
1-5 متغیرهای پژوهش 10
1-5-1 متغیرهای مستقل 10
1-5-2 متغیر وابسته 10
1-5-3 متغیرهای کنترل 10
1-5-4 متغیرهای مداخلهگر(تعدیلکننده) 10
1-6 تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش 11
1-6-1 تعریف مفهومی و عملیاتی مهارتهای زندگی 11
1-6-2 تعریف مفهومی و عملیاتی سلامت روان 11
فصل دوم: پیشینه تحقیقات پژوهش
2-1 مقدمه 14
2-2 تعریف سلامت روان 14
2-2-1 بنابر تحقیقات انجمن ملی بهداشت روانی 17
2-3 بررسی ویژگیهای افراد دارای سلامت روان از دیدگاه مکاتب مختلف روانشناسی 18
2-3-1 دیدگاه مکتب زیستگرایی 18
2-3-2 دیدگاه مکتب روانکاوی 18
2-3-3 از دیدگاه رفتارگرایی 20
2-3-4 دیدگاه انسانگرایی 20
2-3-5 دیدگاه شناختی 22
2-3-6 دیدگاه بومشناختی 22
2-4 تعریف مهارتهای زندگی 22
2-5 مبنای تئوریکی برنامه آموزش مهارتهای زندگی 23
2-6 اهمیت مهارتهای زندگی در سلامت روان 27
2-7 ابعاد مهارتهای زندگی 30
2-7-1 مهارتهای اجتماعی شامل 31
2-7-2 مهارت مقابله که شامل 31
2-7-3 مهارت حل مسئله که شامل 31
2-7-4 مهارتهای آموزش داده شده در کلاسهای مهارت های زندگی 32
2-7-5 برنامهریزی و محتوای برنامه آموزش مهارتهای زندگی 32
2-8 تحقیقات انجام شده در داخل و خارج کشور 32
2-8-1 پژوهشهای داخلی 37
2-9 جمعبندی 38
فصل سوم: روش پژوهش
3-1 مقدمه 40
3-2 روش پژوهش 40
3-3 جامعه آماری 40
3-4 نمونه و روش نمونهگیری 40
3-5 ابزار پژوهش و شیوه ی اجرای آن 41
3-6 روش تجزیه و تحلیل آماری 45
فصل چهارم: یافتههای آماری پژوهش
4-1 مقدمه 47
4-2 آمار توصیفی 47
4-3 آمار استنباطی 48
4-3-1 فرضیه اول 48
4-3-2 فرضیه دوم 49
4-3-3 فرضیه سوم 50
4-3-4 فرضیه چهارم 51
4-3-5 فرضیه پنجم 52
فصل پنجم: تبیین یافتهها
5-1 تبین یافتهها 54
5-2 محدودیتها 56
5-3 پیشنهادات 56
پیوست
پرسشنامه سلامت عمومی. 59
منابع
فهرست منابع فارسی 63
فهرست منابع انگلیسی 65
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول 4-1 اطلاعات جمعیت شناسی 47
جدول4-2 نتایج آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر سلامت روان 48
جدول4-3 نتایح آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه در متغییر نشانههای جسمانی 49
جدول4-4 نتایج آزمونt برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر نشانگان اضطراب 50
جدول4-5 نتایج آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر نارساکنش وری اجتماعی 51
جدول4-6 نتایج آزمون t برای مقایسه میانگین دو گروه در متغیر افسردگی 52
چکیده
انسان با توجه به پیچیدگیها و دشواریهای زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبههای گوناگون میبایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب بهمنظور پیشرفت همهجانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکاملیافته و دارای سلامتروانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره درصدد تغییر موقعیت خویش در جهت رشد و تکامل هستند.
این ویژگیها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی میباشد. درحالی که افراد ناموفق و کسانی که به رشد و پیشرفت متعادل در جنبههای گوناگون زندگی دست نیافتهاند از سلامت روانی کمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشکلات و مسائل زندگی را ندارند میتوان گفت که فاقد مهارتهای زندگی کافی هستند وبدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و بهکارگیری آن جهت دستیابی به رشد و کمال میتواند بسیاری از مشکلات، ناکامیها و ناهنجاریها را رفع نماید و در عوض یک زندگی بانشاط، پرتلاش، روبه پیشرفت و کمال را به ارمغان آورد.
فصل اول:
چارچوب کلی پژوهش
1-1 مقدمه
پیشرفتهای علمی و تکنولوژی در سالهای اخیر، انسانها را با انبوهی فزاینده از مسائل گوناگون مواجه ساخته است. کار، تحصیل و فشارهای روانی- اجتماعی از جمله مسائلی هستند که اغلب نوجوانان و جوانان با آنها روبرو هستند. توانایی حل مؤثر مسائل مذکور و مشکلات مشابه از جمله مهارتهای مهم و مفیدی هستند که نقش تعیینکنندهای در تأمین سلامت روانی و موفقیت فرد و در نتیجه زندگی سالم و اثربخش دارند و همه انسانها بهطور فطری توانایی حل مشکلات زندگی را دارند، ولیکن این توانایی باید مطابق با شرایط و موقعیت فرد پرورش یابد بهطوری که به عنوان مهارتهای کارآمد در آنان درونی شود. متأسفانه طبق بررسیهای انجام شده تواناییها و مهارتهای علمی و سازشی بسیاری از نوجوانان و جوانان کشور ما برای حل مؤثر مسائل زندگی فردی و اجتماعی آنان کفایت نمیکند. بنابراین آموزش مهارتهای زندگی با تأکید بر مهمترین مسائل فردی و اجتماعی نوجوانان به عنوان اصل مهم و انکارناپذیر است که تاکنون علیرغم توجه خاص بسیاری از کشورهای جهان و تأکید خاص«سازمان بهداشت جهانی» جای آن در برنامههای تحصیلی مدارس کشورمان خالی مانده است. البته اخیراً گامهای برداشته شده است که نیازمند توجه علمی و تخصصی بیشتر میباشد.(سازمان بهداشت جهانی،1997)
روانشناسان در دهههای اخیر در بررسی اختلالات رفتاری و انحرافات به این نتیجه رسیدهاند که بسیاری از اختلالات و آسیبها در ناتوانی افراد در تحصیل صحیح و مناسب از خود و موقعیت خویش، عدم احساس کنترل و کفایت شخصی جهت رویارویی با موقعیتهای دشوار و عدم آمادگی برای حل مشکلات و مسائل زندگی به شیوه مناسب، ریشه دارد. بنابراین با توجه به تغییرات و پیچیدگیهای روزافزون جامعه و گسترش روابط اجتماعی،آمادهسازی افراد به خصوص نسل جوان جهت رویارویی با موقعیتهای دشوار امری ضروری به نظر میرسد. در همین راستا روانشناسان با حمایت سازمانهای ملی و بینالمللی، جهت پیشگیری از بیماریهای روانی و ناهنجاریهای اجتماعی آموزش مهارتهای زندگی را در سراسر جهان و در سطح مدارس آغاز نمودهاند.(طارمیان و همکاران، 1378)
آنچه امروزه تحت عنوان مهارتهای زندگی مشهود است تنها حاصل کار پژوهشگران عصر حاضر نیست بلکه از این مهارتها در لابلای تعالیم الهی بخصوص در قرآن و احادیث معصومین بیان شده است. بهطوری که تلاش برای برقراری ارتباط مفید و مؤثر با دیگران، خودشناسی و توجه به ارزشها که از فصول اساسی درس مهارتهای زندگی است به کرات در قرآن، نهجالبلاغه، و صحیفه سجادیه و احادیث منقول از سایر معصومین مورد تأکید قرار گرفته است.(طارمیان و همکاران،1378)
هدف اصلی سازمان بهداشت جهانی از ایجاد طرح مهارتهای زندگی در زمینه بهداشت روانی این است که جوامع مختلف در سطوح جهان نسبت به گسترش، به
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1398-12-06] [ 02:50:00 ب.ظ ]
|