تحقیق رایگان درمورد درباره حفاظت از لایه اوزون، کنوانسیون حقوق دریاها |
- پروتکل راجع به آلودگی دریایی ناشی از اکتشاف و استخراج از فلات قاره
- پروتکل راجع به حمایت محیط زیست دریایی در برابر منابع آلودگی مستقر در خشکی
- پروتکل کنترل انتقالات برون مرزی مواد زائد خطرناک و دیگر ضایعات در دریا
- پروتکل حفاظت از تنوع زیستی و ایجاد منطقه حفاظت شده دریایی
همانطوری که اشاره شد، سازمان راپمی تا به حال 5 پروتکل در زمینه های مختلف در ارتباط با محیط زیست دریایی ارائه داده است که یکی از آنها، «پروتکل همکاری منطقه ای برای مبارزه با آلودگی ناشی از نفت و سایر مواد مضر در موارد اضطراری[39]» می باشد. مقصود از مورد اضطراری هر آسیب، رویداد و وضعیتی است که منجر به آلودگی مهم یا تهدید قریب الوقوع به آلودگی مهم در محیط زیست دریایی بوسیله مواد نفتی گردد و نیز شامل سایر حوادثی است که برای کشتیها، به ویژه نفتکشها رخ دهد و همچنین فورانهای ناشی از حفاری و سایر مواد مضر در آب که نقض تاسیسات صنعتی حاصل شود، می باشد. مبارزه با آلودگی، به هرگونه فعالیتی اطلاق می شود که هدف آن جلوگیری، تخفیف یا از میان بردن آلودگی یا تهدید به آلودگی با نفت یا سایر مواد مضر ناشی از مواد اضطراری است[28]. 2-2-2-11- کنوانسیون وین 1985 درباره حفاظت از لایه اوزون سازمان هواشناسی جهانی در سال 1975 اولین ارزیابی بین المللی از وضعیت ازون در سطح جهانی را انجام داد. نتایج این ارزیابی بین المللی به گونه ای شدید و هشدار دهنده بودند که نیاز برای اتخاذ تدابیر و واکنش سریع به این مشکل را ضروری می دانست. در نتیجه همکاری بین برنامه محیط زیست ملل متحد و سازمان هواشناسی برنامه عملی در مورد لایه ازون ایجاد شد. در سال 1981 برنامه محیط زیست ملل متحد مذاکراتی را برای یک کنوانسیون جهانی چهارچوب حفاظت از لایه ازون آغاز کرد. از آنجائیکه تاثیر مواد شکاف دهنده ازون، جهانی می باشد و همه کشورها را در بر می گیرد، به همین دلیل یک رژیم حقوقی در این خصوص فقط زمانی موثر خواهد بود که در مقیاس جهانی مطرح شود. به منظور پیروی جهانی کشورها از معاهده، منابع دولتهای مختلف باید در طی فرایند مذاکره در نظر گرفته و به نحوی به توافق و سازش برسند. در همین ارتباط در خلال مذاکرات، کشورهای در حال توسعه بیم آن داشتند که اعمال محدودیتها بر تولید مواد خاص که شکاف دهنده ازون هستند، ممکن است مانع توسعه صنعتی آنها شود. کشورهایی که صنایع آنها متکی به این مواد (شکاف دهنده) بود همانند برخی کشورهای جامعه اروپایی نسبت به پذیرش هزینه های بالا برای اتخاذ تدابیر کنترلی برای تولید و مصرف این مواد تمایل چندانی نداشتند. برخی دولتها بر تدابیر و اقدامات کنترلی هر چند هزینه بر، تاکید داشتند. دلیل این کشورها بر اتخاذ این چنین تدابیری، اثبات خطرات آنها و تاثیرات ناشی از آنها بود. کشورهایی که تاکنون تولید و مصرف CFCs را کاهش داده بودند، خواستار این بودند که کشورهایی دیگر نیز تدابیری در خصوص کاهش استفاده از این مواد اتخاذ کنند و این مواد را در یخچالها و اسپری ها استفاده نکنند. کنوانسیون وین1985 برای حفاظت لایه ازون، بعد از اجماعی که در 22 مارس 1985 حاصل شد، شکل گرفت و تصویب شد. هدف کلی کنوانسیون وین حفظ سلامت انسانی و محیط زیست در مقابل تاثیرات شکاف ازون است. این کنوانسیون هیچ گونه کنترل خاصی بر روی مواد شکاف دهنده اوزن ایجاد نمی کند. در مقابل این کنوانسیون تعهدی را برای طرفین کنوانسیون در حفاظت از لایه ازون (ماده2) ایجاد کرد. این کنوانسیون بر همکاری بین المللی در این خصوص تاکید دارد و آن را ضروری می داند. کنوانسیون وین طرفین عضو را ملزم به اتخاذ تدابیر مناسب در ارتباط با تاثیرات نامطلوب ناشی از فعالیتهای انسانی بر شکاف اوزون کرد. این تدابیر شامل تصویب تدابیر اجرایی و قانونی، همکاری در مورد تحقیق و ارزیابی علمی، توسعه و تبادل اطلاعات و انتقال تکنولوژی بود. چارچوب سازمانی در نظر گرفته شده در این کنوانسیون متشکل از یک کنفرانس اعضا، نشست دوره ای منظم و یک دبیرخانه است. کنفرانس اعضا بر اجرای مقررات این کنوانسیون نظارت می کند و برنامه ها و سیاستهای مورد نیاز را اتخاذ می کند. این نهاد اختیار اصلاح کنوانسیون و تصویب ضمایم و پروتکل های جدید را دارد. خدمات رسانی و سازمان دهی جلسات، آماده سازی وانتقال گزارشات کشورها و تدابیر اجرای تعهدات کشورها را دبیرخانه انجام می دهد و همکاری با دیگر بخشهای بین المللی مرتبط، به عهده دبیرخانه است. این کنوانسیون ایجاد کننده تعهدات خاص برای طرفین عضو یا مشخص کننده مواد شکاف دهنده ازون که باید نسبت به آنها تدابیر کنترلی اتخاذ شود، نیست، بلکه این کنوانسیون یک چهارچوب پایه ای ایجاد می کند که نیازمند اقدامات بیشتر برای تکمیل این چهارچوب است. این اولین کنوانسیونی است که اتخاذ اقدام پیشگیرانه قبل از وجود دلایل محکم بر اثبات وجود خسارت ناشی از مواد شکاف دهنده ازون را در نظر گرفته است. از این رو، تاکید بر اقدامات پیشگیرانه نشانه مهمی از ظهور اصل یا رویکرد احتیاطی را یادآور می شود. این کنوانسیون در سال 1368 در ایران توسط مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده است[41]. 2-2-2-12- پروتکل مونترال 1987 بر مواد شکاف دهنده لایه اوزن به دنبال احساس نیاز به انجام اقدامات جدی و محکم بر اساس کنوانسیون وین، کشورها در سال 1987 در مونترال دوبار گرد هم جمع شدند تا پروتکلی را در ارتباط با حذف تدریجی مواد شکاف دهنده اوزن (پروتکل مونترال) تصویب کنند. در طی مذاکرات پروتکل مونترال، سه موضوع از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود. نخست اینکه پیروی وسیع از پروتکل مونترال بسیار اهمیت داشت و در همین خصوص نگرانی قابل توجهی وجود داشت که آیا کشورهای در حال توسعه توانایی مورد نیاز مالی برای اجرای پروتکل مونترال و تعهدات ناشی از آن را دارند یا خیر. مساله مهم دیگر این بود که پروتکل مونترال نیازمند این بود که قواعد به گونه ای نوشته شود که در کنار در نظر گرفتن شواهد علمی موجود، نیازهای متغیر اعضای پروتکل را در نظر بگیرد. سومین مساله مهم در این مذاکرات، تعیین یک برنامه زمانی مفصل و به لحاظ اقتصادی قابل انجام برای حذف تدریجی مواد شکاف دهنده ازون بود. بعد از انجام مذاکرات فشرده در دوازدهمین نشست اعضا در پکن 1999 اعضا بر کنترل تولید HCFCsدر کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه توافق کردند (اصلاحیه پکن). یک ماده جدید شکاف دهنده ازون که بروموکلرومتان بود به این پروتکل اضافه شد و قرار شد تولید این ماده به تدریج تا سال 2002 حذف شود. اصلاحیه پکن ممنوعیتی بر تجارت واردات و صادرات HCFCs با کشورهایی که تاکنون اصلاحیه کپنهاک به پروتکل مونترال را تصویب نکرده اند، ایجاد کرد (تاکنون 166 کشور اصلاحیه پکن را تصویب کرده اند). برای تضمین اجرای موثر این پروتکل چندین نهاد براساس پروتکل مونترال ایجاد شدند. نشست اعضا یکی از نهادهای ایجاد شده به گونه ای است که باید اجرای پروتکل را به طور مداوم تحت نظارت قرار دهند. نشست اعضاء ارگانی است که اصلاحات مورد نیاز بر پروتکل را مورد بررسی و تطبیق قرار می دهد. از دیگر کارکردهای نشست اعضاء این است که برنامه های زمانی و موادی که قرار است به ضمیمه پروتکل اضافه شوند یا حذف شوند، تصمیم گیری می کند. نشست اعضاء باید هر گونه اقدامی که در رسیدن به اهداف پروتکل ضروری باشد را بررسی و اتخاذ کند [29]. این کنوانسیون درسال 1368 توسط مجلس شورای اسلامی در ایران تصویب شده است[43]. 2-2-2-13- کنوانسیون آلودگی دریایی ناشی از اکتشافات و استخراج از فلات قاره اعضای کمیسیون منطقه ای کویت برای همکاری درباره حمایت از محیط زیست دریایی در برابر آلودگی و امضا کنندگان پروتکل همکاری منطقه ای برای مبارزه با آلودگی ناشی از نفت و مواد مضر، دولتهای متعاهد را تشکیل می دهند. کنوانسیون حقوق دریاها مقرر می دارد که دولتها باید به طور فردی یا جمعی تدابیری اتخاذ کنند تا آلودگی اجتماعی ناشی از تاسیسات و تجهیزات بکار رفته شده در اکتشافات و بهره برداری از منابع طبیعی بستر و زیر بستر دریاها به حداقل برسد[44]. آنها باید تدابیری اتخاذ می نمودند تا از تصادفات پیشگیری کرده و با برنامه ریزی برای وضعیت های اضطراری از ایمنی عملیات در دریا مطمئن شوند و طراحی، احداث تجهیز، عملیات و اداره چنین تاسیسات یا تجهیزاتی را قاعده مند نمایند. کلیه معاهدات دریاهای منطقه ای نیز این اصول را تصدیق کرده اند. مرجع نگهداری اسناد، دولت کویت می باشد. این کنوانسیون شامل یک مقدمه و پانزده ماده است که در سال 1370 به تصویب مجلس شورای اسلامی و تائید شورای نگهبان در ایران رسیده است[45]. 2-2-2-14- کنوانسیون بازل در کنترل حرکت فرامرزی زباله های خطرناک و دفع آنها کنوانسیون بازل در مورد کنترل جابجایی زباله های خطرناک و دفع آنها، مهمترین توافقنامه بین المللی مربوط به زباله های خطرناک است. ریشه کنوانسیون بازل به کنفرانس 1972 ملل متحد در محیط زیست بشری (کنفرانس 1972 استکهلم) بر می گردد. این کنوانسیون بیان می کند که آلودگی و دیگر مشکلات زیست محیطی، سلامت و رفاه مردم را در بسیاری از کشورها مورد تهدید قرار داده است. این مشکلات محیط زیستی، آسیب های جدی را به اکوسیستم ها و گونه هایی که برای حیات بشر مهم هستند، وارد کرده است. قبل از کنفرانس استکهلم، شماری از سازمانهای علمی داخلی و بین المللی مشغول به انجام تحقیقاتی بودند که موجب فهم بیشتری از روابط میان بهره وری اکولوژیکی و رفاه انسانی و تاثیرات منفی فعالیتهای انسانی بر محیط زیست می شد. این تحقیقات درنهایت نشان داد که مشکلات جهانی محیط زیستی می تواند از طریق همکاری بین المللی با موفقیت مورد بررسی قرار گیرند. فاکتور دیگری که نیاز برای برگزاری کنفرانس استکهلم را تقویت کرد، شمار آلودگی ها و فاجعه های زیست محیطی بود که در دهه های 50 و 60 اتفاق افتاده بود. از جمله این موارد، ظهور میناماتا بود که یک نوع اختلال عصبی بود. این بیماری در نتیجه خوردن ماهی های آلوده به زباله های جیوه متیل در بین جمعیت محلی در میتاماتای ژاپن رخ داد. مثال دیگر در این زمینه به کانال لاو در نزدیکی آبشار نیاگارا در آمریکا به خانه های ساخته شده بر روی محل سابق دفن زباله های خطرناک مربوط میشد که محتوی سموم و مواد شیمیایی استفاده شده در پلاستیکها و مواد پلاستیکی بودند. نفوذ آب باران به سرزمین های این منطقه منجر به ایجاد زباله های روان گردید و این زباله ها به بسیاری از این خانه ها رسید. محیط های دیگر در این منطقه از این طریق آلوده شدند. بر اساس آنچه ادعا شد، این آلودگی باعث حملات قلبی، معلولیت های ذهنی و دیگر بیماریها در بین ساکنان این منطقه شد و همچنین پرندگان و دیگر جانداران منطقه را از بین برده است.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1398-12-12] [ 09:15:00 ب.ظ ]
|