ب ) مفهوم بیع در اصطلاح

  1. مفهوم بیع در فقه

اهل لغت در این که مفهوم بیع ((مبادله دو مال بر اساس تراضی))  است اختلاف اساسی ندارند . اما برای این مفهوم تعاریف گوناگونی توسط فقیهان و حقوقدانان مطرح شده است . در دانشنامه جهان اسلام [44]نآ به چندین دیدگاه در رابطه با این مفهوم پرداخته شده است : ((‌در حالی که فقهای عامه ( ابن قدامه ؛ جزیری ) بیع را به ))  مبادله دو مال به نحو تملیک و تملک یا بر وجه مخصوص  یا(( مبادله دو شی ء مورد رغبت ))  و نظایر آن تعریف می کنند ( کاشانی؛ ابن عابدین ) ، فقهای امامیه با وسواس بسیار سعی کرده اند تا تعریفی جامع و مانع عرضه کنند . شیخ انصاری از نام آورترین این فقیهان ، تعریف بیع را به (( انتقال عین به عوض معلوم بر وجه تراضی))  که بعضی از فقها ( طوسی ؛ شهید ثانی ) مطرح کرده اند به این دلیل که اطلاق مسبّب بر سبب تسامحی آشکار است ، مردود شمرده است ؛ او همچنین از تعریف بیع به ((ایجاب و قبولی که مفید نقل ملک به عوض معلوم است ))  بدین علت که بیع از مقوله معنی است انتقاد کرده و نیز تعریف بیع به نقل عین به صیغه مخصوص ((را از آن رو که نقل )) مترادف بیع نیست بلکه از لوازم آن است مقبول ندانسته و برای رفع ایراد ، (( انشاء تملیک عین در برابر مال))  را پیشنهاد کرده است . تعریف اخیر ازبیع که همانا ” ان البیع انشاء تملیک عین بمال” است از نظر مرحوم شیخ انصاری اولی و احسن می باشد [45]. بیع در اصطلاح شافعیه عبارت است از : ((عقد معاوضه مالی که مفید ملک عین یا منفعت به طور موبد است )) و در کتاب المجموع آن را چنین تعریف کرده است : ((و فی الشرع مقابله المال بمال أو نحوه تملیکا . )) بیع در اصطلاح حنابله به عبارت است از : (( ابن قدام در کتاب المغنی تعریف مزبور را با اندک اختلافی ذکر کرده است : ))  بدین تعبیر (( البیع مبادله المال بالمال تملیکا و تملکا )) و در کتاب الاقناع می نویسد : ((و هو مبادله المال و او فی الذمه او منفعه مباحه … بمثل احد هما علی التایید غیر ربا و قرض )) همچنین در تعریف فقهای مالکیه و در کتاب بلغه المسالک آمده : ((ببیع عقدی است معاوضه ای که بر غیر منافع ( اعیان ) تعلق می گیرد . )) بیع در اصطلاح فقهای حنفیه عبارت است از : (( مبادله مالی به مالی با تراضی))  و در کتاب الاختیار چنین افاده می کند : (( و فی الشرع مبادله المال المقتوم بالمال المقتوم تملیکا و تملکا[46])) همچنین از تعاریف دیگر در مورد بیع می توان به تعریف شهید اول در لمعه اشاره کرد که بیان می دارند : (( عقد بیع عبارت است از ایجاب و قبولی که بر نقل ملک در برابر عوض معلوم دلالت کند[47] . )) که به نظر از نزدیک ترین تعاریف فقهی به قانون مدنی می باشد . مفهوم بیع در حقوق عقد بیع نمونه و مصداق بارز عقود معین و لازم است که قانونگذار شرایط خاص و آثار آن را در قانون معین کرده است . م 338 قانون مدنی ایران در رابطه با تعریف بیع مقرر می دارد : (( بیع عبارت است از تملیک عین به عوض معلوم ))  که این تعریف از فقها گرفته شده است . در رابطه با تعریف بیع در قوانین مدنی سایر کشورهای اسلامی نیز آمده است ؛ این کشورها مانند سوریه ، عراق ، لیبی ، لبنان و قانون مدنی سابق مصر نیز کم و پیش از همین تعریف متاثر می باشند .

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...