منابع پایان نامه ارشد درمورد حد قطع، اختلاس |
2-2 مقایسه سرقت و مفاهیم مشابه همانگونه که ملاحظه گردید در مفهوم لغوى سرقت قیودى اخذ شده است، از جملهپنهانى بودن و گفته شد چنانچه یکى از قیود آن مثلا پنهانى بودن مفقود شود،عنوان سرقت به آن منطبق نخواهد شد و تحت عنوان دیگرى از آن نام برده مىشود کهدر کتابهاى لغت و نوشتههاى فقهى به آن اشاره شده است و در اینجا نیز اشارهمىشود. 1-2-2 استلاب یا اختطاف چنانچه مال پنهان ربوده نشود، صورتهاى گوناگونى دارد که در کتابهاى لغت ونوشتههاى فقهى به آن اشاره شده است، از آن جمله مىتوان استلاب را نام برد. استلاب از ریشه سلب و به معناى گرفتن شىء با قهر و غلبه است.«8» طریحى مستلب رااینگونه تعریف مىکند: والمستلب هو الذى یاخذه جهرا و یهرب; مستلب کسى است که به طور آشکار مال رامىگیرد و فرار مىکند.«9» به عنوان مثال کسى که دسته اسکناس را با زور از چنگ صاحبش خارج کرده و فرارمىکنند، طبق این تفسیر مستلب نامیده مىشود. مرحوم مقدس اردبیلى(ره) در اینباره مىگوید: والمستلب قیل: هو الذى یسلب المال من القدام; مستلب کسى است که مال را از پیشرو مىرباید.«10» مرحوم صاحب جواهر نیز مىفرماید: منظور از استلاب، نهب مال و فرار کردن است.«11» در برخى نوشتههاى فقهى اهلسنت به جاى استلاب از واژه«نهب» استفاده شده و چنینذکر کرده اند: المنتهب، هو الذى یاخذ المال جهره بمراى الناس منتهب، کسى است که در پیش روىمردم و به طور آشکار مال را اخذ مىکند.«12» واژه دیگرى که با استلاب هم معناست، اختطاف است.« خطفه»: استلبه بسرعه.«13» بنابراین اگر کسى مال دیگرى را به طور آشکار و با قهر و غلبه بگیرد، اصطلاحاسارق نیست، بلکه مستلب یا مختلس است. از این رو زبیدى مىگوید: السارق عند العرب من جاء مستترا الى حرز فاخذ مالا لغیره، فان اخذه من ظاهرفهو مختلس و مستلب و منتهب. سارق نزد عرب کسى است که به طور پنهانى به سوى حرزبیاید و مال دیگرى را بردارد، بنابراین اگر به طور آشکار مال را بردارد، وىمختلس و مستلب و منتهب است.«14» 2-2-2 اختلاس در فرهنگ لغت، اختلاس به معناى استلاب آمده است. «خلست الشىء: اذا استبلته،اختلاس کردم شئ را، هنگامى است که سلب کردهام آن را.»«15» اینگونه تفسیر اقتضامىکند، اختلاس همان معناى استلاب را داشته باشد و تفاوتى با یکدیگر نداشتهباشند. برخى نوشتههاى فقهى نیز هر دو را به یک معنا تفسیر کرده اند. ابن ادریس حلى دراینباره مىگوید: والمختلس، هو الذى یسلب الشىءظاهرا لاقاهرا من الطرقات والشوارع من غیر شهرلسلاح ولاقهرا، بل استلابا واختلاسا … ;مختلس، کسى است که بدون به کارگیرى اسلحهو بدون قهر، بلکه به صورت استلاب و اختلاس، مال را به طور آشکار در راهها وجادهها (از مردم) سلب مىنماید.«16» با این حال بیشتر نوشتههاى فقهى، آن دو را به یک معنا تفسیر نمىکنند و بینآنها تفاوت نهادهاند.«17» شهید ثانى در این باره مىگوید: … فلاقطع على المستلب وهوالذى یاخذ المال جهرا ویهرب ولاالمختلس وهو الذى یاخذالمال خفیه; حد قطع بر مستلب جارى نمىشود و او کسى است که به طور آشکار مال رامىگیرد و فرار مىکند و همینطور بر مختلس نیز جارى نمىشود و او کسى است که به طور پنهان مال را مىگیرد.«18»
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1398-12-12] [ 05:22:00 ب.ظ ]
|