1. درون گرایی / برون گرایی
  2. موافقت و سازگاری
  3. با وجدانی
  4. ثبات عاطفی
  5. گشودگی یا باهوشی

بر این اساس آکر ضمن الهام گرفتن از مدل پنج بزرگ، اقدام به ایجاد مدلی برای سنجش شخصیت برند کرد که ابعاد آن عبارتند از : صداقت (واقع بین، راست گو، سودمند، خوش رو)، شور و هیجان (جسور، پر انرژی، خیال پرداز، به روز)، صلاحیت (قابل اعتماد، باهوش، موفق)، مهارت و کمال (باکلاس، دلربا) و خشونت (مردانه، خشن) (عزیزی و همکاران، 1391، ص 76). در حالت کلی اشکال های وارد شده بر مدل آکر عبارتند از: 1) تعریف بی قاعده ی شخصیت برند که شامل مشخصات دیگر از جمله سن، جنسیت و … علاوه بر شخصیت می شود. 2) عمومیت نداشتن ساختار برای تحلیل در سطح مربوط به آن (برای یک برند مشخص یا دسته ای از محصولات مشخص). 3) تکرار ناپذیری پنج عامل معرفی شده در فرهنگ های مختلف (عزیزی و همکاران، 1391، ص 108). جونز و همکارانش در پاسخ به انتقادات وارد بر شاخص های آکر، اقدام به برطرف نمودن این انتقادات نموده و ابعاد شخصیت برند را طی تحقیقات خود این گونه معرفی می کنند: مسؤولیت پذیری ، عاطفی بودن ، جسارت ، ساده و بی آلایشی ، فعال و پویا بودن (حمیدزاده و همکاران، 1391، ص 38). 2-1-7-2) رویکرد شخصیت برند – در این رویکرد، برند مانند انسان دارای یک شخصیت است. پیش فرض این رویکرد این است که خصیصه های شخصیتی، محرک های اصلی در ایجاد رابطه ی نزدیک و دوستانه ی برند و مصرف کننده به شمار می آیند. مبنای نظری این رویکرد از نظریه ی دسته بندی شخصیتی انسان ها در روان شناسی گرفته شده است و از ترکیبی از روش های کمّی و کیفی استفاده می شود. تمرکز اصلی این رویکرد بر ایجاد شخصیتی جذاب و مرتبط از برند برای تداوم رابطه ی بلند مدت مصرف کننده با برند می باشد. پیش نیاز ایجاد یک شخصیت مناسب برای برند، دانستن این موضوع است که چگونه مصرف کنندگان از برندها برای ابراز ویژگی های شخصیتی خود استفاده می کنند (فولادوند، 1390، ص 29). 2-1-7-3) همخوانی شخصیتی برندو مشتری – محصولاتی که مصرف کنندگان می خرند دربردارنده ی مفاهیم فردی و اجتماعی است. همخوانی تصویری که فرد از خود دارد با برند مورد نظر، نقش مهم و مؤثری در شکل دهی به رفتار مصرف کننده بازی می کند. این همخوانی همچنین بر اثربخشی تبلیغات اثرگذار است و موجب تسهیل در ایجاد نگرش های مثبت نسبت به محصولات و برندها می شود. همخوانی ویژگی های شخصیتی برند و مشتری می تواند موجب اعتماد و حس تعلق مشتری به برند گردد که این خود منجر به تکرار خرید و تعهد و وفاداری مشتری به برند می گردد (عزیزی و همکاران، 1391، ص ص 81-78). آکر در سال 1997 متذکر می شود که وجود همخوانی و تجانس بین ویژگی های شخصیتی مصرف کننده و برند در فرآیند خرید، ترجیحات مصرف کنندگان را تحت تأثیر قرار داده و آن را بهبود می بخشد (حمیدزاده و همکاران، 391 ، ص 38). 2-1-7-4) شخصیت برند و هویت برند – شخصیت برند یکی از اجزای اصلی تشکیل دهنده ی هویت برند است (عزیزی و همکاران، 1391، ص 107). آکر، شخصیت برند را یکی از ابعاد اصلی هویت برند و به عنوان نزدیک ترین مفهومی که بر فرآیند تصمیم گیری خرید اثر می گذارد معرفی می کند (حمیدزاده و همکاران، 1391، ص 38). هویت برند قبل از تصویر برند می آید و شامل تمامی عناصر تشکیل دهنده ی وجود برند می باشد (Louis et.al, 2010, P 114). عناصر اصلی هویت یک برند شامل دو جزء می باشد؛ موقع یابی و شخصیت برند. هویت برند از تلاقی موقعیت و شخصیت استراتژیک آن شکل می گیرد که این تنها راهی است که در آن دو جزء اصلی و جنبه های ظاهری آن با همدیگر جریان می یابند. دیگر عناصر اصلی، نتیجه ی عملکرد هستند، اسم برند، نماد آن و نظام گرافیکی، ارتباطات بازاریابی برند و دیگر راه هایی که در آن، برند با مخاطبان تعیین شده اش تماس برقرار می کند (جلیلوند، 1391، ص 56). محقق ها هویت برند را به عنوان یک مفهوم چند بعدی می شناسند که در آن، شخصیت برند یک عنصر مهم است (Geuens et.al, 2009, P 98). نقطه ی مشترک در تمامی تحقیقات این است که هویت برند و شخصیت برند از طرف فرستنده بهتر درک می شوند (عزیزی و همکاران، 1391، ص 107). ایجاد تمایز بین فرستنده و گیرنده، نه تنها از نظر مفهومی اهمیت دارد بلکه در محاسبه ی عملی نیز مهم است. در غیر این صورت، برند و شخصیت مصرف کننده با هم ترکیب شده و منجر به بی ثباتی در مورد چگونگی اقدام به عمل در فاصله ی بین شخصیت مطلوب و شخصیت درک شده می شود (Geuens et.al, 2009, P 98).   2-1-7-5) شخصیت برند و تصویر برند – شخصیت و تصویر برند دو مفهوم متفاوت هستند. شخصیت برند حاصل ارتباطات شرکت با مشتریان است ولی تصویر برند به عنوان ادراکات مصرف کنندگان از شخصیت برند معرفی شده است (مؤتمنی و همکاران، 1389، ص 91). منظور از شخصیت برند، جنبه ی احساسی تصویر برند در ذهن افراد است، این تصویر از تمام تجربیاتی که مصرف کننده از یک برند دارد شکل گرفته است (جلیلوند، 1391، ص 60). تصویر برند یک مفهوم پذیرش است و نتیجه ی این است که مصرف کنندگان تمام علائم منتشر شده توسط برند از قبیل نمادهای بصری، ارتباطات، منابع خارجی و … را تفسیر می کند (Louis et.al, 2010, P 114). لوی در سال 1959 نشان داد شخصیت برند شامل ویژگی های جمعیت شناختی نظیر جنسیت، سن و طبقه ی اجتماعی است که ممکن است به طور مستقیم بر تصویر برند، سخنگویان محصول و افراد و به طور غیر مستقیم بر خصوصیات افراد تأثیر گذار باشند (Lin, 2010, P 6). 2-1-7-6) شخصیت برند و ارزش ویژه ی برند  – شخصیت و ارزش، دو مفهوم مرتبط با هم هستند که در آن شخصیت زیر مجموعه ای از ارزش است و مصرف کنندگان از ابعاد شخصیت برند به عنوان عوامل تعیین کننده ی مرتبط با ارزش افزوده ی برند استفاده می کنند (مؤتمنی و همکاران، 1389، ص 91). در زمانی که مشتریان به کیفیت محصولات توجه خاصی می کنند رقبا به راحتی می توانند ویژگی های محصولات را تقلید کنند، لذا شخصیت و هویت قوی برای ایجاد ارزش ویژه ی برند ارزشمند است (Geuens et.al, 2009, P 97). مفهوم ارزش ویژه ی برند، ارزش افزوده ای است که یک برند برای یک محصول به ارمغان می آورد. اثر دیگری از واکنش مصرف کننده به یک برند است که فراتر از خود محصول و ویژگی های آن عمل می کند (Louis et.al, 2010, P 115).  شخصیت برند، یکی از ابعاد اصلی ارزش ویژه ی برند است، زیرا به جنبه ی احساسی تصویر برند اشاره می کند. شخصیت برند یک مفهوم مهم برای ایجاد تمایز و همچنین توسعه ی بلند مدت ارزش ویژه ی برند است. بنابراین، شخصیت برند، یک عامل مهم برای موفقیت برند محسوب می شود، زیرا یک شخصیت برند منحصر به فرد به خلق یک مجموعه ای از پیوندهای مطلوب و منحصر به فرد در ذهن مشتریان کمک می کند که به ارزش ویژه ی برند منجر می شود (حمیدزاده و همکاران، 1391، ص 39).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...