• حریم ارتباطات: به امنیت پست‌های الکترونیکی، تلفن‌ها، پست و سایر اشکال ارتباطات توجه دارد.
  • حریم مکانی: به اِعمال مجموعه‌ای از محدودیت‌ها و نظارت‌ها در محیط کار و زندگی افراد و همچنین اماکن عمومی مربوط می‌شود. حریم مکانی، معمولاً توسط نظارت ویدئویی و یا چک کردن هویت افراد، مورد تجاوز قرار می‌گیرد.

  حریم خصوصی محرمانه و برای همه افراد حرمت دارد و انتشار آن منع قانونی دارد. تا پیش از این، بسیاری از مشاهیر، افراد سلطنتی، سیاست‌مداران، ستاره‌های ورزشی و عامه مردم چندان تمایل نداشتند تا خود را از طریق رسانه به دنیا بشناسانند، درحالی‌که امروزه بسیاری از همین افراد، برای کسب شهرت، به دنبال انتشار بخش‌هایی از زندگی خصوصی خود هستند. ستاره‌های ورزشی، سینمایی و… به نویسنده‌ها پول می‌دهند تا سرگذشتشان را به رشته تحریر درآورند و همه این نوشته‌ها، سرشار از جزئیات زندگی خصوصی است. یا بسیاری از سیاست‌مداران و شخصیت‌های سیاسی، با راه‌اندازی وبلاگ‌های شخصی، صحنه‌ها و تصاویر زندگی خود را به نمایش می‌گذارند. اینجا به ظاهر تناقضی مطرح می‌شود مبنی بر اینکه از یک‌سو، افراد در دسترسی آزاد به اطلاعات ذی‌حق‌اند و از سوی دیگر، این حق با مانعی به نام حرمت حریم خصوصی افراد مواجه است. حریم خصوصی، قلمرویی است که باید از تعرض هرگونه نظارت مداخله‌گرانه، از جمله گستره حق دسترسی آزادانه به اطلاعات، مصون بماند. به بیان دیگر، رعایت حریم خصوصی افراد و آزادی شهروندان در دسترسی به اطلاعات، که هر دو از موازین بنیادین حقوق بشر شناخته می‌شوند، در تخالف و تزاحم با یکدیگر نیستند. از این‌رو، همواره بر تبیین آزادی اطلاعات به عنوان دسترسی شهروندان به اطلاعاتی که نزد دولت است، تأکید می‌شود. در حقیقت، آزادی اطلاعات به طور طبیعی دسترسی شهروندان به اطلاعات پیرامون زندگی خصوصی افراد را شامل نمی‌شود. هرچند رعایت حریم خصوصی در بسیاری از فرهنگ‌ها و جوامع امری ضروری است، اما گاهی اوقات و در صورت تعارض، امکان نقض آن وجود دارد. بنابراین، پارادوکس وجود حق آزادی اطلاعات و حرمت حریم خصوصی بدین صورت قابل حل است که اولاً، حق برخورداری از آزادی اطلاعات مطلق نیست، بلکه مقیّد به قیودی از جمله رعایت حریم خصوصی با شرایط خاص خود است. ثانیاً، این حق خاص افراد، در تعارض با منافع عمومی می‌باشد و هنگام تعارض، منافع عمومی مقدّم است. ثالثاً، نباید این آزادی گرفتن اطلاعات در یک جامعه دینی، با ارزش‌ها و هنجارهای دینی در تضاد باشد؛ به عبارت دیگر، خطوط قرمز جامعه باید مراعات شود. فصل 2 رسالت و ضمانت اجرای رسالت مطبوعات 2-1 وظایف رسانه‌ها رسانه‌های گروهی از ابزارهای مهمی به شمار می رود که بشر برای ادامه حیات سخت بدان محتاج است. اگر تا دیروز وسایل ارتباطی جمعی به دلیل عدم پیشرفت، جایگاه حقیقی خود را نتوانست در میان اعضای جامعه پیدا کند؛ امروز با برخورداری از پیشرفته‌ترین و مجهزترین دستگاه‌های خبری، امکان دسترسی به وقایع جهان را در کوتاه‌ترین زمان ممکن فراهم ساخته است. در عصر حاضر که عصر ارتباطات نیز نام گرفته، نزدیک است بشر مرزهای ناشناخته علوم را یکی پس از دیگری به تصرف خود درآورد و به تبع آن با افزایش توانمندی‌های علمی و فنی خود مسیر رشد را با سرعتی فزاینده طی می‌کند. اگر این اصل را بپذیریم که رسانه‌های عمومی در جامعه، برای افراد حکم دانشگاه را دارند پس هر یک از آن‌ها می‌توانند از قداست خاصی برخوردار باشند و نقش حساسی را در پویایی و یا ایستایی جوامع ایفا نمایند و اگر به شکل مثبت و سازنده حرکت کنند قطعاً منشأ دگرگونی‌های شگرف در ساختار تربیتی جوامع خواهند بود. از وظایف رسانه‌ها با درک صحیح از نظام مقدس اسلامی، شناخت مفاهیم ارزشی نظام، شناخت موازین اصولی نظام، درک صحیح از جبهه حق و باطل، موضع‌گیری درست متناسب با دین مبین اسلام در مواقع و لحظات حساس تاریخی، برخورداری از استقلال رأی، عدم وابستگی به جریان­ها و قدرت­های سیاسی حاکم، اتکال به قوانین و احکام الهی، افشای به موقع جریان­های انحرافی و وابسته و بهره‌گیری از شیوه‌های قلمی موفق و تلاش در صدق کلام و انتقال درست اخبار وقایع به خوانندگان است که ارتباطی عمیق با مخاطبان خود برقرار می‌سازند و در نتیجه موجب افزایش آگاهی‌های عمومی افراد در جامعه می‌گردند. مطبوعات در جامعه از جایگاه خاصی برخوردارند و ممکن است دگرگونی‌های عظیمی در جامعه به وجود آورند. آنچه حیات و پویایی جامعه‌ای را تضمین می‌کند، حضور مطبوعاتی است که روح تحرک و تکامل را در کالبد جامعه می‌دمد. مطبوعات موجب رشد و شکوفایی افراد و جامعه می‌گردد و ممکن است انسان‌هایی را تعلیم دهد که آینده جوامع را از هر حیث تضمین نماید. مطبوعات اعضای جامعه را از حقایق جهان هستی، وقایع جهان پیرامون، منشأ تحولات اجتماعی و سیاسی ملت‌ها و… آگاه می‌سازد. نقش رسانه‌های گروهی به ویژه مطبوعات در تاریخ ملل تاکنون نقشی کلیدی و سرنوشت‌ساز بوده و با گذشت زمان و دگرگونی‌هایی که در عرصه مطبوعات از حیث امکانات و وسایل جدید و تکامل یافته در صنعت چاپ و نیز بهره‌گیری از ابزار مخابراتی پیشرفته؛ همچون ماهواره، تأثیر و نقش این رسانه به مراتب بیشتر شده است. حال چنانچه مطبوعات دارای انگیزه بوده و رسالت و جایگاه راستین خویش را در نظام‌های ارزشی و کشورهای مستقل و آزاد باز یابند ممکن است دگرگونی‌های اساسی در احیای فرهنگ ملل ایجاد کنند. در ایران پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، رسانه‌های گروهی خاصه مطبوعات، هویت اصلی خویش را بازیافتند. مطبوعات با مأنوس کردن مردم با مفاهیم و واژه‌های ارزشی، با انتقال درس‌های سازنده از حوادث و جریان‌های تاریخی همانند «حادثه عاشورا»، شناساندن فرهنگ ملت‌ها به یکدیگر و افشای چهره حقیقی متجاوزان به حقوق ملت‌های مظلوم، نقش بیداری ملت‌ها را ایفا می‌کنند و بدین ترتیب آنان را از بسیاری از حوادث و گرفتاری‌ها حفظ خواهند کرد. مطبوعات با بالا بردن آگاهی‌های عمومی جامعه، زدودن یأس و نومیدی و کاشتن جوانه‌های امید حیات موفق و پویای جوامع را تضمین می‌کنند. مطبوعات در حیات جدید باید همچون دانشگاه، مرکزی برای اشاعه و انتشار افکار و اندیشه‌های والای علمی، معنوی و اخلاقی و به بیانی دیگر، پالایش دهنده و بالنده اعضای جامعه باشند. در ذیل به بیان برخی از وظایف رسانه‌ها علی‌الخصوص مطبوعات می‌پردازیم: 1-حق‌جویی و حق­گویی: یکی از گرایش‌های اصیل که ریشه در سرشت انسان دارد، گرایش به سوی حقیقت است. آدمی به طور فطری جویای حقایق است و هر چه این جنبه بیشتر پرورش یابد، به همان اندازه برای ادراک حقایق، دفاع از حق و حق گرایی شوق بیشتری می‌یابد. این انگیزه نیرومند سبب می‌شود که بشر پرده‌های جهل را کنار بزند و از تاریکی نادانی، به روشنایی معرفت برسد و به رشد معنوی و فکری نایل آید. در تعالیم اسلامی به پرورش این میل مقدس درونی توجه شایانی شده است. جستجوی حقیقت، تسلیم و خضوع در برابر حق، پرهیز از جدال منفی، مراعات حق طلبان و حق جویان که در تعالیم اسلامی مورد تاکید قرار گرفته‌اند، همه نشان می­ دهند که اسلام به حقیقت­جویی و نقش آن در کمالات و فضایل انسانی تا چه حد اهمیت داده است. البته انسان‌هایی که با گناهان و خطاهای عمدی بر این بُعد از وجود اصیل خویش لایه‌ای دودآلود پوشانیده‌اند، دیگر نمی‌توانند از حق‌جویی و حق خواهی لذّت ببرند و به همین دلیل «حق» برای آنان تلخ است. در روایتی از حضرت عیسی (ع) نقل شده است: همان‌گونه که بیماران با مشاهده طعام‌های پاکیزه و مطبوع لذّتی نمی­برند، افراد دنیاپرست از خوراک­های معنوی و روحی چون حق خواهی و حلاوت معنویت، لذت نمی­برند.[41] رسانه‌های گروهی می‌توانند به گونه­ای عمل کنند که مردم به سوی حق رغبت پیدا کنند؛ مردمی که روح حقیقت‌جویی را از دست بدهند و به ظواهر و لایه‌های سطحی اکتفا کنند، در مسیر غلط قرار می­گیرند و دیگر نمی‌توانند زشتی و زیبایی و سود و زیان اشیا را بفهمند. رسالت مطبوعات در این زمینه، آن است که مردم را از اسارت هوس­ها، اوهام و خرافات برهانند و آنان را به آزادی واقعی برسانند. اگر این زنجیرها از خرد، دل و گرایش‌های فکری مردم باز شود، بهتر می‌توانند حقایق را درک کنند و به دنبال حق بروند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...