منابع پایان نامه و مقاله با موضوع : لواط و مساحقه، سقوط مجازات |
براى اطمینان به درستى گواهى شهود احتیاطهاى دیگرى نیز به عمل مىآید. مثلا در اجراى کیفر رجم به فتواى بیشتر فقیهان لازم است که گواهان، رجم را شروع کنند. همچنان که در مواردى که کیفر رجم با اقرار مرتکب ثابتشده باشد حاکم رجم را آغاز مىکند (62) .چنین تمهیدى بطور طبیعى سبب مىشود تا در اثبات جرم هر چه بیشتر دقتشود. معمولا گواهان و حاکم در صورتى حاضر مىشوند آغازگر اجراى مجازات باشند که به وقوع جرم کاملا اطمینان داشته باشند. اجراى حد زنا همچنین با چهار بار اقرار آگاهانه و همراه با اختیار مرتکب آن نیز امکانپذیر است. (63) بسیارى از فقیهان مانند شیخ طوسى معتقدند که چهار بار اقرار باید در چهار مجلس جداگانه باشد; بنابراین چهار بار اقرار در یک مجلس نمىتواند زنا را اثبات کند. (64) براى اخذ اقرار از متهم یا تکمیل عدد اقرارهاى او هیچ گونه تمهید و تحقیقى انجام نمىگیرد; سیره پیشوایان دین نشان مىدهد که آنان کسانى را که براى اقرار به زنا به حضورشان مىآمدند به پرهیز از اقرار توصیه مىنمودند، بلکه اقرار کنندگان را به شک و تردید مىافکندند. پیامبر صلى الله علیه وآله خطاب به ماعز که نزد آن حضرت به زنا اقرار کرده بود فرمود: شاید مقصودت این است که بوسیدهاى یا لمس نمودهاى یا نگاه کردهاى. (65) با توجه به همین روایات است که فقیهان با آن که دخالت قاضى در اقرار مقر را مکروه شمردهاند، اما در مورد حقوق الله تردید در اقرار او را روا دانستهاند. (66) بنابر نظریه مشهور، حاکم مىتواند در مورد حقوق الله – و از آن جمله زنا- به علم و اطمینان خود عمل کند، (67) اما حتى بر پایه این نظریه نیز براى اثبات جرم، تحقیقى از سوى حاکم صورت نمىگیرد. بلکه بر عکس براى پوشیدن جرم و اثبات نشدن آن تلاش مىشود. در خبرى از على علیه السلام آمده است که: «هرگاه مؤمنى را در حال ارتکاب فحشا ببینم با پارچه روى او را مىپوشانم; زیرا راه توبه میان او و خداوند باز است. (68) »فتواى مشهور در میان فقیهان شیعى و سنى آن است که حتى اگر زن بىشوهرى آبستن شود حد بر او جارى نمىشود; زیرا احتمال اشتباه، اکراه و مانند آن وجود دارد; بنابراین حاکم موظف به تحقیق و بررسى در این باره نیست. صاحب جواهر با نظریه شیخ طوسى در مبسوط که گفته استباید از زن آبستن تحقیق شود مخالفت نموده و آن را مغایر با اصول مقرر و مسلم در زمینه مجازات دانسته است. (69) درباره معتبر بودن علم امام در اثبات حدود این احتمال وجود دارد که مقصود، موارد جرم مشهود باشد. لحن روایات (70) و حتى لحن عباراتهاى فقیهان متقدم با این احتمال به خوبى سازگار است (71) . در اثبات لواط و مساحقه همچون زنا بلکه شدیدتر از آن سختگیرى شده است. این دو بزه با شهادت چهار مرد که آمیزش جنسى را آشکارا دیده باشند اثبات مىشود. در این باره حتى شهادت سه مرد و دو زن کافى نیست. (72) با چهار بار اقرار بزهکار که واجد شرایط لازم مانند بلوغ، عقل و اختیار باشد نیز لواط و مساحقه ثابت مىشود (73) .گرچه بر پایه نظریه مشهور، حاکم مىتواند در اثبات این گونه جرایم به علم خود عمل کند، (74) ولى سیره معصومان علیهم السلام نشان مىدهد که آنان براى اثبات جرم تلاشى نمىکرده اند، بلکه براى پوشیدن و تستر آن مىکوشیدهاند. در روایت معتبرى از امام صادق علیه السلام آمده است: در حالى که، على علیه السلام در میان گروهى از یارانش بود مردى آمد و گفت: اى امیرالمؤمنین من با غلامى آمیزش کردهام مرا پاک نما! على علیه السلام فرمود: به منزلتبرگرد، شاید صفرا بر تو غلبه کرده[که چنین مىگویى]! (75)
6 – فرآیند تشدید کیفر در جرایم جنسى مستوجب حد
در مواردى که کیفر جرم جنسى اعدام است جایى براى تشدید مجازات باقى نمىماند. در واقع سختترین درجه مجازات در اولین بارى که جرم ارتکاب مىیابد اجرا مىشود. اما در مواردى که کیفر جرم جنسى تازیانه است مانند زناى غیر محصن، مساحقه و لواط (به صورت تفخیذ) برخى از فقیهان برآنند که هرگاه کسى دوبار مرتکب شود و هر بار پس از ارتکاب جرم، تازیانه بخورد چنانچه براى بار سوم مرتکب شود کشته خواهد شد. (76) اما مشهور فقیهان حکم قتل را براى کسى که براى بار چهارم مرتکب جرم شده باشد قابل اجرا مىدانند. (77) این راى با اصل سهلگیرى در اجراى حدود و نیز اصل رعایت احتیاط نسبتبه خون و جان افراد سازگارتر است.
7 – فرآیند سقوط مجازاتها در جرایم جنسى مستوجب حد
توبه به اتفاق نظر همه فقیهان مسقط حد زنا، لواط و مساحقه است. (78) به نظر مىرسد حتى در مورد زناى به عنف نیز هرگاه بزهکار بتواند همراه با توبه، مجنى علیه را راضى کند و از طرح دعوا باز دارد به کیفر نمىرسد. توبه از ارتکاب جرم جنسى – همچون هر گناه دیگرى – نه تنها جایز که واجب است. (79) معصومان علیهم السلام کسانى را که به منظور تحمل مجازات و رهایى از کیفر اخروى نزد آنان به زنا اقرار مىکردند به توبه پنهانى تشویق مىکردند و صریحا به آنان توصیه مىنمودند تا به جاى اقرار به گناه، در پنهانى توبه کنند. (80) پیامبرصلى الله علیه وآله توبه چنین بزهکارانى را به آسانى مىپذیرفت. انس بن مالک گفته است: روزى نزد پیامبر صلى الله علیه وآله بودم، مردى آمد و گفت: اى رسول خدا! من مرتکب جرم مستوجب حدى شدهام، حد را بر من جارى نما; پیامبر صلى الله علیه وآله از او پرسشى نکرد، چون وقت نماز فرا رسید آن مرد با پیامبر صلى الله علیه وآله نمازگزارد. هنگامى که پیامبر صلى الله علیه وآله نماز را به پایان آورد مرد دوباره سخن خود را تکرار کرد و از پیامبر صلى الله علیه وآله خواست تا حکم خداوند را در مورد او اجرا کند. پیامبر صلى الله علیه وآله خطاب به وى فرمود: مگر با ما نماز نگزاردى؟ مرد گفت: آرى; پیامبر صلى الله علیه وآله فرمود: خداوند گناهت را بخشید.» (81) امیرالمؤمنین علیه السلام نیز در این زمینه کاملا از شیوه پیامبر صلى الله علیه وآله پیروى مىنمود. آن حضرت خطاب به مردى که براى چهارمین بار به منظور اقرار کردن به زنا نزد وى آمده بود فرمود: «اگر به سراغ ما نمىآمدى به دنبالت نمىآمدیم.» (82) آن حضرت خطاب به مرد دیگرى که در حضور وى به ارتکاب زنا اقرار کرده بود فرمود: «آیا هرگاه یکى از شما مرتکب این کار زشت مىشود ناتوان است چنان که خداوند گناهش را پوشیده، پرده پوشى کند؟» (83) بر پایه روایت معتبرى امیرالمؤمنین علیه السلام از اجراى کیفر نسبتبه کسى که اقرار به لواط کرده بود و ضمن تقاضاى اجراى حد به سختى از کرده خود پشیمان بود، چشمپوشى کرد. (84) از دیگر عوامل سقوط کیفر جرم جنسى، «عفو امام» است. از برخى متون فقهى چنین بر مىآید که حاکم مىتواند از به کیفر رسانیدن مرتکب جرم مستوجب حد چشمپوشى کند. در اصل این مساله در حقوق الله، اختلاف نظرى در میان فقیهان وجود ندارد. اما در میزان این اختیار، اختلاف نظرهایى وجود دارد. از برخى روایات چنین بر مىآید که هرگاه بینه بر وقوع جرمى قائم شود امام نمىتواند بزهکار را عفو کند; اما هرگاه جرمى با اقرار ثابتشده باشد حاکم مىتواند از اجراى کیفر خوددارى کند. (85) با این حال، برخى از فقیهان معتقدند حتى اگر زنا با بینه ثابتشده باشد در صورتى که زانى توبه کند امام در اجراى مجازات یا عدم آن مخیر است (86) . این مساله که آیا جواز عفو حاکم منحصر به مورد توبه بزهکار استیا اعم از آن; در کلمات فقیهان چندان روشن نیست. چنان که صاحب ریاض تصریح نموده است، از ظاهر عبارت جمعى از فقیهان چنین برمىآید که عفو حاکم الزاما مترتب بر توبه زانى نیست، چنان که مقتضاى برخى روایات نیز همین است. (87) از دیگر عوامل سقوط مجازات، «شبهه» است. بر پایه یک قاعده مسلم فقهى که «قاعده درء» نامیده مىشود هرگونه شبههاى مانع اجراى حدود و از آن جمله حد در جرایم جنسى مىشود. از همین رو هرگاه زناکارى ادعا کند پس از ارتکاب زنا توبه کرده، گفتارش بى آن که نیازى به سوگند داشته باشد پذیرفته مىشود. (88) حتى بزهکارى که با چهار بار اقرار به زنا محکوم به رجم شده، هرگاه پیش از اجراى کیفر یا در اثناى آن منکر زنا شود، مجازات نمىشود. (89) بسیارى از فقیهان با توجه به لزوم احتیاط در خون افراد واین که در حدود بنا بر سختگیرى نیست، مواردى که زنا مستوجب اعدام است را نیز به رجم ملحق نمودهاند. ضمن این که روایتى هم در اینباره وجود دارد. (90) همچنین هرگاه کسى که در معرض تحمل کیفر قرار گرفته، ادعایى بکند که موجب سقوط کیفر است، ادعاى او مورد پذیرش قرار مىگیرد. امیرالمؤمنین علیه السلام ادعاى زنى که مدعى شد از روى اکراه با وى زنا کرده اند، را پذیرفت. (91) آن حضرت هرگاه متوجه مىشد که زناکارى عذرى دارد که با استناد به آن، کیفر وى منتفى مىشود یا تخفیف مىیابد شادمان مىشد (92) .على علیه السلام توصیه مىکرد تا از زناکارانى که آماده تحمل مجازات بودند، به خوبى پرسش به عمل آید، شاید آنان عذرى داشته باشند که موجب انتفاى کیفر یا تخفیف آن باشد (93) . در مورد تاثیر مرور زمان بر اجراى مجازات جرایم جنسى مستوجب حد باید گفت که: فقیهان مساله تاثیر مرور زمان در چگونگى حدود و از آن جمله حد در جرایم جنسى را مورد بحث قرار ندادهاند. تا آن جا که نگارنده تتبع نمود این مساله تنها در مورد حد زنا مطرح شده است. محقق حلى گفته است: در برخى روایات آمده است که هرگاه از وقوع زنا ششماه گذشته باشد، گواهى بر آن پذیرفته نمىشود، اما فقیهان به این اخبار عمل نکردهاند. (94) از عبارت صاحب جواهر چنین بر مىآید که این راى در میان فقیهان اهل سنت داراى طرفداران قابل توجهى است. (95) با این حال صاحب جواهر معتقد است این اخبار به دلایل گوناگون نمىتواند عمومات ادلهاى که گواهى شهود را براى اثبات زنا معتبر مىداند، تقیید نماید. او آن گاه این اخبار را به قرینه روایات دیگر ناظر به مواردى دانسته، که مرتکب، توبه کرده و راه صواب در پیش گرفته باشد. (96)
8 – اهداف مجازاتها در جرایم جنسى مستوجب حد
اکنون تلاش مىکنیم با تحلیل موارد پیش گفته به اهداف مجازاتها در جرایم جنسى مستوجب حد پىببریم. 1-8 – حفظ جامعه از فساد و پاسدارى از ارزشهاى اخلاقى: گرچه در متون دینى بر مفاسد اجتماعى جرایم جنسى مانند اختلاط نسلها، اختلال در نظام توارث، و تولد اطفال بىسرپرست تاکید شده، اما تاکید اصلى آموزههاى دینى بر قبح ذاتى و فاحشه بودن این گونه اعمال است. بنابراین تعلیمات دینى به هیچ رو با نفى زشتى انحرافهاى جنسى و حتى کاستن از قبح آن موافق نیست، بلکه در صدد اثبات قبح ذاتى آنها و تاکید بر مسؤولیت اخلاقى مرتکبان جرایم جنسى است. در واقع، مبناى جرمانگارى و در نتیجه مجازات، تنها نظم اجتماعى نیست; از این رو حتى اگر فرض شود بتوان همه آثار منفى جرایم جنسى در عرصههاى اجتماعى، بهداشتى، اختلال نسلها و… را از میان برداشت، اما قبح ذاتى و غیر اخلاقى بودن این گونه اعمال را نمىتوان از آنها گرفت و جرایم
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1398-12-14] [ 05:43:00 ب.ظ ]
|