تعاریف و اصطلاحات، ترمینولوژی حقوق، ویژگیهای خاص |
اهداف تحقیق: اهداف تحقیق این است که حراج و سابقه تحقیقی آن بیان، ماهیت حقوقی حراج تبین و توضیح داده شود و اعلام گردد که حراج با سایر نهادها مشابه است با متفاوت است و ویژگیهای خاص خود را دارد. سابقه: تاکنون هیچ تحقیقی خاص پیرامون حراج صورت نگرفته است.
بخش اول: تعاریف و اصطلاحات حراج
تعریف حراج حراج Auction در لغت: درباره اصل این واژه در میان زبانشناسان اتفاق نظر وجود ندارد. برخی ریشه آن را عربی دانستهاند، اما تحقیقات نگارنده این سطور نتوانست برای آن منشاء عربی معلوم بدارد. همچنین برخی ریشه آن را سامی دانسته، گویند نخستین بار مصریها این واژه را بکار بردهاند. در زبان عربی نیز از آن به مزایده و مزاد علنی تعبیر میشود. در حقوق: عبارت از بیعی است، با ندا در دادن برای فروش چیزی تا اینکه به آخرین قیمت پیشنهادی فروخته شود. به عبارت دیگر از در معرض فروش گذاشتن کالایی در میان جمعی تا هر کسی که بهای بیشتر بدهد به او بفروشند. حراج به تخفیف ثالث بر وزن هرات، فروش مال در حضور جمع به وسیله عرضه آن به جمعیت به این ترتیب که پیشنهاد کننده بالاترین قیمت مشتری محسوب است (ترمینولوژی حقوق) حراج و مزایده فرق دارند، ولی غالباً به غلط به جای هم بکار میروند. حراج har[r]j [عر:حراج] (اِمـ .) 1. فروختن چیزی با قیمت پایینتر از قیمت اصلی آن: اجناس را در فصل حراج که قیمتها پایینتر بوده خریده است. هنوز هم حراج منزل مرحوم وزیر دربار، کماکان باقی است (نظامالسلطنه 2/345). فرش دربار حراج است. حراج/کو خریدار؟ حراج است حراج (نسیم شمال: از صبا تا نیما 2/69). 2. (اِ.) نوعی مزایده حضوری به این صورت که فروشنده قیمتی برای کالا پیشنهاد میکند و خریداران به ترتیب، قیمت را بالا میبرند تا سرانجام کسی که بالاترین قیمت را پیشنهاد میکند، میخرد: نباید در آن حراج، بالاترین قیمت را پیشنهاد میکرد. حراج گاه مکانی که در آن چیزی را حراج میکند: اسم آن جا را بازار مکاره … و حراج گاه … گذاشت حراجی منسوب به حراج شده یا مورد حراج. حراج به معرض بیع گذاشتن مطاع در میان جماعتی، تا آنکه بها بیشتر دهد بدو فروشند و نام دیگر این نوع فروش مزایده است و لفظ حراج عربی نیست چه در عربی حرج به معنی گناه و تنگی است که با این معنی مناسبت ندارد. در اول این لفظ را مردم مصر اصطلاح کردند (از فرهنگ نظام) مزایده. بر من یزید فروختن بر من یزید گذاشتن. بر من مزایده گذاشتن. آب انستاس کرملی گوید: حراج کلمه است که فروشندگان چند بار بر زبان آرند پیش از آنکه کالا را به طور قطع بفروشند. پس حراج، باقیماندن کالاست بر قیمتی نزد دلال و چنین بازار را بازار حراج گویند نشوء اللغه العربیه. و گاه با تشدید راء تلفظ کنند. حراج چی حراج کننده دلال. حراج کردن: عرضه کردن رخت و کالا و متاع تا هرکس گرانتر خرد بدو فروشند (ناظم الاطباء) حراج. به مزایده گذاردن. حراج: مزایده: چیزی را به مزایده گذاشتن، حراجی: دکانی که در آن حراج کنند.
فصل دوم: بررسی تعاریف ارائه شده پیرامون حراج
تعاریفی که عیناً از فرهنگهای لغت آورده شده خود نشان از تفاوت در برداشت از حراج دارد، زیرا بعضیها از نوع رفتار در اعمال حقوقی حراج را تعریف نمودند و عدهای نیز با نوع اعمال عملی برداشت و به ارائه تعریف گام نهادند و برخی نیز آن را مشابه مزایده دانسته و برخی آن را با مزایده متفاوت دانستند. با این تهافت نظرات و اینکه در کتب بعضی از نویسندگان حقوقی نیز حراج را مشابه مزایده دانستند. از این جهت بعد از بیان مقررات و سابقه قانون و آییننامههای پیرامون حراج و عناوین مشابه آن به پذیرش یا رد تعاریفی بیان شده میپردازیم.
مبحث اول: حراج در قانون شهرداری
برای انتظام امور در شهر و رعایت حقوق شهروندان، تقسیمات حوزه شهری، حقوق متقابل شهروندان مقرراتی پیرامون مدنیت چه در سابق چه در حال حاضر در تمام دنیا تعیین و مصوب گردیده در مورخه 11/4/1334 قانون شهرداری به تصویب رسیده است. در این قانون از حراج نام برده نشده است.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1398-12-12] [ 02:04:00 ب.ظ ]
|