روش شناسی، مطالعه­ منظم، منطقی و اصولی است که جستجوی علمی را راهبری می­ کند. از این دیدگاه روش شناسی به عنوان شاخه­ای از منطق و یا حتی فلسفه­ قلمداد می­شود. در دیدگاهی دیگر «روش شناسی با روش­های پژوهش تجربی نظیر آمار، موردکاوی، مصاحبه و غیره سروکار ندارد، بلکه توجه اصلی آن به زمینه ­های کلی برای معتبرسازی کار علمی است. پس روش شناسی دقیقاً نه یک رشته فلسفی و نه رشته­ای علمی است» و در نهایت، بعضی روش شناسی را مبحثی نظری و غیر علمی می­دانند که با تعلق، منطق و فلسفه مرتبط است. اگر از دیدگاه­های مختلف بگذریم، روش­شناسی (فارغ از ابعاد فلسفی آن) به مجموعه ­ای به هم پیوسته از قواعد، اصول و شیوه ­های معمول در یک رشته از دانش اطلاق می­شود (خاکی، 1388، ص 140). 3-2) روش تحقیق روش تحقیق علمی، فرآیند جستجوی منظور برای مشخص کردن یک موقعیت نامعین است (بازرگان و همکاران،1376، ص24). به عبارت دیگر روش علمی، شکل خاص و نظامداری از جستجو است که همواره به دنبال حقیقت است، حقیقتی که از طریق بررسی­های منطقی معین می­شود. چون آرمان علم، دستیابی به روابط درونی نظامدار بین واقعیت­ها با بهره گرفتن از روش «شک نظامدار» است، روش علمی نیز باید همین ایده­آل را از طریق آزمایش، مشاهده، بحث و تفسیرهای بر پایه­ی اصول موضوعه[11]قابل قبول (و ترکیبی از این عوامل) و روابط بین پدیده ­ها کشف کند (خاکی، 1388، ص 143). تحقیق به دو منظور متفاوت انجام می­گیرد. نخست مشکلاتی که در حال حاضر در شرکت­ها وجود دارد و دوم، افزودن به مجموعه­ی دانش بشری در زمینه­ خاصی که مورد علاقه­ محقق است. هنگامی که با هدف برخورداری از نتایج یافته­ها برای حل مسائل موجود در سازمان تحقیق صورت می­گیرد، آن را تحقیق کاربردی می­نامند. اما وقتی اساساً برای بهبود درک مسائل بخصوصی که به طور معمول در محیط­های سازمانی روی می دهند و نیز چگونگی حل آنها تحقیق می­شود، آن تحقیق بنیادی یا پایه­ای است که تحقیق محض نیز نامیده می شود. این تحقیق از نظر ماهیت و اهداف، از نوع کاربردی می­باشد و از نظر جمع­آوری داده­ ها و اطلاعات لازم از طریق مطالعات و طراحی و توزیع پرسشنامه برای آزمون فرضیه ­ها انجام خواهد شد. 3-3) متغیرهای پژوهش متغیر یک مفهوم است که بیش از دو یا چند ارزش یا عدد به آن اختصاص داده می­شود. ویژگی­هایی را که پژوهشگر مشاهده یا اندازه ­گیری می­ کند، متغیر نامیده می­شود (دلاور،1391، ص37). به طور کلی متغیرهای خروجی سامانه­های تحت مطالعه به دو دسته­ی عمده­ی کیفی و کمی تفکیک می­شوند. متغیر کیفی: این متغیر که متغیر اسمی یا مقوله­ای (طبقه­ای یا رسته­ای) نیز نامیده می­شود، صفتی است که به رسته­ها یا گروه­های مختلف تقسیم­بندی شده و فاقد واحد است. برای متغیر کیفی فقط دو مقیاس اسمی و ترتیبی می ­تواند بکار گرفته شود. کاربرد مقیاس اسمی در متغیر کیفی، آن را به متغیر مقوله­ای یا اسمی تبدیل می­ کند که بین ارزش­های مجزای آن در گروه­های آزمودنی هیچگونه ترتیبی وجود نداشته و در نتیجه می­توان آنرا متغیر مقوله­ای نامرتب خواند که متغیرهای جنسیت، وضعیت تأهل، رنگ چشم و …از آن جمله هستند. متغیر کمی: این متغیر، صفتی است که قابل اندازه ­گیری بوده و در نتیجه دارای واحد اندازه ­گیری است. برای متغیر کمی، سه مقیاس ترتیبی، فاصله­ای و نسبی می­توانند بکار گرفته شوند. در این متغیر، ارزش­های هریک از آزمودنی­ها با یکدیگر مقایسه می­شوند و به ترتیب معینی مثلاً از بهترین تا بدترین یا از بزرگ­ترین تا کوچک­ترین به آن­ها رتبه داده می­شود (بامنی مقدم،1390، ص7). طبقه ­بندی متغیرها متغیرها را می­توان به شکل­های مختلف و بر اساس معیارهای متفاوت دسته­بندی کرد. در برخی از این دسته­بندی­ها، گاه همپوشانی­هایی مشاهده می­شود که به علت عدم امکان تفکیک مطلق انواع متغیرها از همدیگر و ایجاد مرزهای مشخص بین طبقه ­بندی­ها ایجاد می­شود. الف) متغیر وابسته[12]. متغیری است که هدف محقق تشریح یا پیش ­بینی تغییرپذیری در آن است. به عبارت دیگر یک متغیر اصلی است که در قالب یک مسأله برای تحقیق مورد بررسی قرار می­گیرد. محقق به تعیین مقدار و اندازه ­گیری این متغیر و متغیرهای دیگری که روی این متغیر تأثیر می­گذارد علاقمند است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...