2-1. مقدمه: بررسی مبانی نظری و چارچوب تئوریک یکی از لازمه­های انجام هر گونه تحقیق و پژوهش می­باشد. در واقع با بررسی ادبیات و پیشینه تحقیق زمینه ­های پژوهش پیشرو، شناسایی و مطالعه می­شود، جان دیوئی معتقد است که انجام این مطالعه به پژوهشگر کمک می­ کند تا بینش عمیقی در زمینه موضوع مورد پژوهش و حوزه­های که به طور مستقیم و یا غیرمستقیم با موضوع پژوهش در رابطه است کسب نماید(دلاور، 1392؛ 51). از آن جهت که هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین اخلاق مدیریتی و سلامت سازمانی شرکت توزیع نیروی برق جنوب استان کرمان می­باشد، در فصل حاضر برای دست­یابی به مبانی نظری موضوع و تدوین چارچوب مفهومی انجام تحقیق، مطالبی پیرامون مفاهیم اخلاق مدیریتی، سلامت سازمانی و در پایان پیشینه داخلی و خارجی پژوهش بیان می­شود.

2-2. اخلاق مدیریتی

2-2-1 معنا و مفهوم اخلاق

اخلاق جمع «خلق» است و در لغت «خلق» و «خلق» از یک ماده «خ ل ق» است. خلق ناظر به شکل ظاهری انسان است، و خلق به شکل باطنی و نفسانی انسان نظر دارد. همانطوری که شکل ظاهری انسان متصف به صفت نیک و بد و زشت و زیبا است، شکل باطنی و نفسانی انسان نیز دارای اوصاف خوب و بد و زشت و زیبا است (واثقی، 13:1388). اخلاق جمع خلق و به معنای نیرو و سرشت باطنی انسان است که تنها با دیده بصیرت و غیر ظاهر قابل درک است. در مقابل «خلق» به شکل و صورت محسوس و قابل درک با چشم ظاهر گفته می شود. همچنین «خلق» را صفت نفسانی راسخ نیز می گویند که انسان، افعال متناسب با آن صفت را بی درنگ انجام می دهد. مثلا فردی که دارای خلق شجاعت است در رویارویی با دشمن تردید به خود راه نمی دهد. این حالت استوار درونی ممکن است در فردی به طور طبیعی، ذاتی و فطری وجود داشته باشد. منشاهای دیگر خلق، وراثت و تمرین و تکرار است. صفت راسخ درونی،ممکن است «فضیلت» و منشا رفتار خوب باشد و یا «رذیلت» و منشا کردار زشت، به هر روی بدان «خلق» گفته می شود (دیلمی و آذربایجانی، 15:1391). خلاق بنا به تعریف عبارت است از مجموعه ملکات نفسانی و صفات و خصایص روحی، اخلاق دراین معنا یکی از ثمرات تربیت بلکه مهمترین ثمره آن است (سادات، 1390؛ 18). از دیدگاه مدیریتی، رابینز اخلاق را چنین تعریف می­ کند «مقررات و اصول که اشاره بر درست یا نادرست بودن رفتار و عملکرد کارکنان با مردم دارد» (نجف بیگی، 320:1392). اخلاق الگوی رفتار ارتباطی مبتنی بر رعایت حقوق طرف ارتباط است. به دیگر سخن، اخلاق مسئولی پذیری در قبال حقوق افراد است (قراملکی، 26:1388). استونر[1] اخلاق را چنین تعریف کرده است «مطالعه یا بررسی حقوق و وظایف مردم، قوانین معنوی که مردم هنگام تصمیم گیری رعایت می کنند و ماهیت روابطی که بین مردم حاکم است» (نجف بیگی، 1392؛ 320). هلریگل[2] اخلاق را به عنوان سیستمی از ارزش ها و بایدها و نبایدها تعریف می کند که بر اساس آن نیک و بدهای سازمان مشخص می­گردد و عمل خوب از بد متمایز می­شود(الوانی، 1383). کوناک و جونز[3] اخلاق را این گونه تعریف می­ کنند، «اخلاق به انصاف و راستی و درستی مربوط می­گردد، به تصمیم ­گیری در خصوص این که چه چیز خوب است و چه چیز بد است و به فعالیت­ها و قواعدی که رفتار پاسخ گویانه را بین افراد و گروه ها پی­ریزی می­ کند» (ابزری و یزدان شناس، 1386). گوردون معتقد است «مجموعه ای از اصول و ارزش های معنوی که درستی یا نادرستی رفتار فرد یا گروه تعیین می کنند اخلاق نامیده می شود» (زاهدی، 212:1388).

2-2-2 پیشینه تاریخی مطالعه اخلاق

اگر چه عده­ای بر این باورند که اخلاق در چارچوب اعتقادات دینی دوام و قوام یافته است باید گفت که در تمام ادوار زندگی انسان­ها همواره اخلاق در قالب اصطلاحات مختلف انسان دوستی، انسانیت، عدالت و … به عنوان خصیصه­های عالی بکار برده می شد به عنوان مثال در یونان باستان بحث های فراوانی در زمینه اخلاق ارائه شد که از جمله می توان به مباحثات بقراط و افلاطون و دیگران اشاره کرد. همچنین در مورد سوسیالیسم گفته می شود که در قرن 18 بر پایه عاطفی و اخلاقی و به منظور نجات رنجبران استثمار شده به وجود آمد. همینطور می توان از مکاتبی مثل هیومانیسم یاد کرد که بعد از جنگ جهانی دوم با گرایش مجدد به انسان دوستی و مبانی اخلاق شکل گرفت. با اینکه سابقه اقدامات و کارهای اخلاقی به تاریخ تمدن بشری برمی گردد اما این سوال چرا یک کار، اخلاقی است و راز و معیار و بنیاد اخلاقی بودن چیست؟ همچنان باقی مانده است و پاسخ آن یکی از مشکل ترین مسائل فکری و پیچیده ترین مسائل فلسفی بشرتا به امروز بوده است که هنوز فلاسفه جهان توافق نظری عام در موردآن پیدا نکرده اند. ساده ترین تعریف از کار اخلاقی با کار عادی در این است که قابل ستایش و تحسین است. به عبارت دیگر این گونه کارها در درون هر بشری دارای ارزش است ارزشمند و گرانبها و این ارزش مافوق ارزشهایی است که با پول و کالای مادی قابل تقویم باشد (ابزری و یزدان شناس، 1386).

2-2-3. نظریه های اخلاق

در باب اینکه چگونه کارها ارزشمندند یا ارزش خود را از کجا کسب می کنندنظریه های مختلفی وجود دارد که در ذیل به مهمترین آنها اشاره می گردد:

2-2-3-1 نظریه عاطفی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...