“گرین” سرمایه اجتماعی را به صورت زیر تعریف می نماید: طیف کاملی از نهادها، اعمال، ابزارها و رفتارهای یاد گرفته شده که گروه ها و افراد را قادر می سازد تا فضاهای فیزیکی را بهره ور و فضاهای فرهنگی و اجتماعی را مساعد نمایند. (گرین 2001). بانک جهانی سرمایه اجتماعی را پدیده ای می داند که حاصل تاثیر نهادهای اجتماعی، روابط انسانی و هنجارها بر روی کمیت و کیفیت تعاملات اجتماعی است و تجارب این سازمان نشان داده است که این پدیده تاثیر قابل توجهی بر اقتصاد و توسعه کشورهای مختلف دارد. سرمایه اجتماعی به صورت فیزیکی وجود ندارد بلکه حاصل تعاملات و هنجارهای گروهی و اجتماعی بوده و از طرف دیگر افزایش آن می تواند موجب پایین آمدن جدی سطح هزینه های اداره جامعه و نیز هزینه های عملیاتی سازمان گردد. (الوانی و شیروانی، 1385، ص 12). سرمایه اجتماعی را می توان حاصل پدیده های ذیل در یک سیستم اجتماعی دانست: اعتماد متقابل، تعامل اجتماعی متقابل، گروه های اجتماعی، احساس هویت جمعی و گروهی، احساس وجود تصویر مشترک از آینده و کار گروهی (دولاف، 2004، ص 4). “پانتام” سرمایۀ اجتماعی را اعتماد، هنجارها و شبکه هایی که همکاری و تعاون را برای نیل به منافع متقابل آسان میسازد، تعریف می کند. تعریف “بوردیو” (1992) از سرمایه اجتماعی عبارتست از مجموع منابع، فیزیکی یا غیر فیزیکی در دسترس فرد یا گروهی که دارای شبکه نسبتاً بادوامی از ارتباطات نهادینه شده با آشنایی های دو جانبه و محترم هستند. (جان فیلد، 1385، ص 23). سرمایه اجتماعی یک واژه ای بین رشته ای بین علم اقتصاد و علوم اجتماعی است. سرمایه اجتماعی از دو واژه سرمایه که یک مفهوم اقتصادی است و واژه اجتماعی که یک مفهوم جامعه شناسی است تشکیل شده و بر شاخص های اجتماعی استوار است و کلمن بیان می کند واژه سرمایه دلالت می کند که سرمایه اجتماعی همانند سرمایه انسانی یا سرمایه اقتصادی ماهیتی زاینده و مولد دارد، یعنی ما را قادر می سازد ارزش ایجاد کنیم، کارها را انجام دهیم، به اهداف مان دست یابیم، ماموریت هایمان را در زندگی به اتمام رسانیم و به سهم خویش به دنیایی که در آن زندگی می کنیم کمک کنیم. (سعادت، 1384، ص 44). “کلمن” (1994) بیان داشته که سرمایه اجتماعی با کاربرد آن تعریف می شود. سرمایه اجتماعی یک موجودیت تنها نیست، بلکه مجموعه مختلفی از موجودیت ها است که دو مشخصه مشترک دارند: در همه آنها، جنبه ای از ساختار اجتماعی وجود دارد و همه آنها تسریع کننده اعمال خاص افرادی هستند که در داخل ساختار فعالند. (جان فیلد، 40، 1385) همانند بیشتر مفاهیم علوم انسانی و اجتماعی تعاریف متعددی از سرمایه اجتماعی موجود است اما در مجموع می توان گفت تعاریف فوق براساس رویکردهای مختلف ذیل بیان شده است براساس منشاء و خصوصیات سرمایه اجتماعی، شاخص های آن، کاربردها و نتایج حاصل از سرمایه اجتماعی تعریف گردیده اند. لذا می توان نتیجه گرفت که این مفهوم در بردارنده مفاهیمی همچون اعتماد، هنجارهای مشترک و. .. بوده به نحوی که جامعه و یا گروه را به سمت دستیابی به هدفی که بر مبنای ارزش ها و معیار رایج در جامعه مثبت تلقی شود هدایت می کند. تعریف بانک جهانی[2]: سازمان ها، ارتباطات و هنجارهایی که کمیت و کیفیت ارتباط اجتماعی را در یک جامعه شکل می دهد و پیوند بین نهادها مهم می باشد. “گوشال و ناهاپیت”[3]: جمع منابع بالفعل و بالقوه موجود در درون قالب در دسترس، از طریق و ناشی شده از شبکه روابط یک فرد یا یک واحد اجتماعی. “فوکویاما”[4]: وی مدعی است که بسیاری از تعاریف به جای خود سرمایه اجتماعی، اشاره به پدیده های ثانویه ای دارند که به عنوان نتیجه سرمایه اجتماعی، نه به عنوان عناصر تشکل دهنده خود سرمایه اجتماعی، مطرح می شوند. او سرمایه اجتماعی را مجموعه هنجارهای موجود در سیستم های اجتماعی می داند که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه گردیده و موجب پایین آمدن سطح هزینه تبادلات و ارتباطات می گردد. هم چنین او بیان می کند که سرمایه اجتماعی را به سادگی می توان به عنوان وجود مجموعه معینی دارایی از هنجارها یا ارزشهای غیررسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میانشان مجاز است، در آن هم سهیم هستند. هنجارهایی که تولید سرمایه اجتماعی می کنند اساساً باید شامل سجایایی از قبیل صداقت، ادای تعهدات و ارتباطات دو جانبه باشد. “بوردیو”[5]: سرمایه اجتماعی حاصل انباشت منابع بالقوه و یا بالفعلی است که مربوط به مالکیت یک شبکه با دوام از روابط کم و بیش نهادینه شده در بین افرادی است که با عضویت در یک گروه ایجاد می شود. “کلمن”:[6] از دیدگاه او سرمایه اجتماعی نشان دهنده آن است که چگونه ساختار اجتماعی یک گروه می تواند به عنوان منبعی برای افراد آن گروه عمل نماید. او شاخص های پیچیده ای پیشنهاد می کند که شامل تعهدات ایجاد شده، دسترسی اطلاعاتی، استقرار در مکان هنجارهای اجتماعی، کسب اقتدار، کسب هویت سازمانی می باشند. کلمن به کارکرد سرمایه اجتماعی توجه دارد. به نظر او سرمایه اجتماعی بخشی از ساختار اجتماعی است که به کنش گر اجازه می دهد تا با بهره گرفتن از آن به منابع خود دست یابد. این بعد از ساختار اجتماعی شامل تکالیف و انتظارات، مجاری اطلاع رسانی، هنجارها و ضمانت اجرایی است که انواع خاصی از رفتار را تشویق کرد و یا منع می شوند. “پورتس”[7]: منظور از سرمایه اجتماعی، هنجارها و شبکه هایی است که مردم را قادر می سازد تا دست به کنش جمعی بزنند. این تعریف بر منابع سرمایه اجتماعی متمرکز شده است. برت[8]:سرمایه اجتماعی، دوستان، همکاران و تماس های کلی تری است که از طریق آنها فرصت های استفاده از سرمایه مالی و انسانی به دست می آید. “کوهن و پروساک”[9]: از پیوندهای موثر موجود بین مردم ترکیب یافته است. پیوندهایی که مبتنی بر اعتماد، فهم متقابل ارزش های مشترک و رفتارهای است که اعضای اجتماعات و شبکه های انسانی را به یکدیگر پیوند می دهد و عمل همیاری را ممکن می سازد. “پالدام”[10]: وی سرمایه اجتماعی را به عنوان چسبی که جامعه را در کنار هم نگه می دارد توصیف کرده و رویکردهای تئوریک به این موضوع را به سه گروه اصلی اعتماد، تمایل به همکاری و شبکه ها تقسیم بندی می کند. وی نشان می دهد که تمایل به همکاری و شبکه ها را می توان برحسب میزان اعتماد بیان نمود و لذا کل موضوع را به اعتماد متقابل بین اعضای گروه ها تقلیل می دهد. به این ترتیب سرمایه اجتماعی بیان می کند که افراد تا چه حد می توانند به راحتی با هم همکاری کنند. “ریچارد رز”[11]: مجموعه ای از شبکه های رسمی و غیررسمی است که افراد از آن استفاده می کنند تا کالاها و خدمات را به مصارف مختلف تخصیص دهند. “گرین”[12]: طیف کاملی از نهادها، اعمال، ابزارها و رفتارهای یاد گرفته شده که گروه ها و افراد را قادر می سازند تا فضاهای فیزیکی را بهره وری و فضاهای فرهنگی و اجتماعی را مساعد نمایند. گروه جامعه شناسی آمریکایی[13]: روابط دو جانبه، تعاملات و شبکه هایی که در میان گروه های انسانی پدیدار می گردند و سطح اعتمادی که در میان گروه و جماعت خاصی، به عنوان پیامد تعهدات و هنجارهایی پیوسته با ساختار اجتماعی یافت می شود.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...