و- روش تحقیق: در این مساله در روش کتابخانه ای و مراجعه به مطالب و مقالات موجود در این زمینه و مطالعه کتب و مطالب و پایان نامه ها و سایت های  حقوقی، مشاوره با افراد صاحب نظر استفاده شده است و نوع ‌تحقیق، تحلیلی می باشد.   فصل اول شناخت وصیت مقدمه اراده موصی (وصیت کننده) در هیچ حال به طرف خطاب او به عنوان موصی له (کسی که به نفع او وصیت شده است) تحمیل نمی شود و او اختیار دارد وصیت را قبول یا رد کند اجرای اختیار رد و قبول در مرحله نخست با شخص موصی له است ولی اگر اهلیت نداشته باشد با ولی یا قیم اوست. در مورد ورشکسته، علی رغم اینکه از ماده 418 قانون تجارت برمی آید که چون ورشکسته از دخالت در امور مالی خود ممنوع است. مدیر تصفیه باید به قائم مقامی او درباره قبول یا رد وصیت تصمیم بگیرد ولی باید گفت موصی له در این زمینه اختیار شخصی دارد و حق قبول یا رد وصیت با خود اوست. برای اعلام رد یا قبول وصیت مهلت خاصی پیش بینی نشده است. پس هر زمان که وصیت قبول شود تملک تحقق می یابد و رد وصیت نیز آن را منحل می کند ولی اگر تاخیر در این اعلام (اعلام قبول یا رد وصیت از جانب موصی له) موجب تضرر ورثه باشد (چرا که ورثه حق ندارند پیش از اعلام این اراده در موصی به (مالی که نسبت به آن وصیت شده است) تصرف کنند) دادگاه می تواند موصی له را مجبور کند که تصمیم خود را معین کند مثلا مدت یک ماه را جهت اعلام این مطلب برای موصی له معین می کنند. قبول وصیت شکل و تشریفات خاصی ندارد و ممکن است به طور ضمنی بیان شود مانند اینکه موصی له به عنوان مالک در مورد وصیت تصرف کند. همچنین قبول وصیت ممکن است ناظر به بخشی از موصی به باشد. وصیت برای بعد از فوت مقرر می شود و جای طبیعی قبول نیز همان زمان است ولی نباید چنین پنداشت که قبول در زمان حیات موصی هیچ اثری ندارد و در واقع قبول زمان حیات، موصی له را از تکرار آن پس از فوت موصی بی نیاز می کند (یعنی اگر قبل از فوت موصی قبول اعلام شود و تا زمان فوت وصیت به قوت خودش باقی باشد و موصی از آن رجوع نکرده باشد بعد از فوت دیگر نیازی نیست که موصی له مجددا قبول خودش را اعلام کند)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...