مسئولیت مدنی و کیفری، حق مربوط به شخصیت، معامله اعضاء بدن |
این حقوق به حفظ ذات و عرض انسان برمیگردد و در واقع حقوق مربوط به شخصیت، از شخصیت جسمی و نیز از شخصیت معنوی و روحی انسان حمایت میکند و از این نظر میتوان آنها را به دو قسم تقسیم کرد: الف. حمایت از شخصیت جسمی انسان: قانونگذار از شخصیت جسمی انسان حمایت کرده و حقوقی را برای آن در نظر گرفته است. انسان بر تمامیت جسمی خود حق دارد و ایراد صدمه و ضرب و جرح و هرگونه تعرض جسمی به شخص ممنوع و موجب مسئولیت مدنی و کیفری است. [66] ب. حمایت از شخصیت معنوی و اخلاقی انسان: جنبههای غیرجسمی شخصیت آدمی نیز محترم و مورد حمایت قانونگذار هستند. برخی مصادیق شخصیت معنوی و اخلاقی عبارتند از آزادیهای فردی؛ حق نام، حق عکس و تصویر؛ آبرو و شرف و حیثیت؛ حق مربوط به آثار فکری و هنری؛ حق تمتع از زندگی خصوصی. [68]
3. اوصاف حقوق مربوط به شخصیت
ویژگی هایی برای حقوق مربوط به شخصیت ذکر شده است که در اینجا، به برخی اوصاف و ویژگیها آن توجه میشود که در معاملات راجع به اعضاء بدن انسان موثرند:
- موضوع این نوع حقوق مال یا شخص خارجی نیست. به عبارت دیگر، این حقوق نه بر عین خارجی و نه بر شخص دیگر تعلق نمیگیرند، بلکه موضوع حقوق مربوط به شخصیت، تمام عناصر سازنده شخصیت در تمام جنبههای مادی و اخلاقی و فردی و اجتماعی است.
- در حقوق مربوط به شخصیت، صاحب حق حاکم بر تصمیم و انتخاب خود شناخته شده است.
- این نوع حقوق، چهره حمایتی دارند و در قلمرو احکام و قوانین قرار میگیرند. هرچند حق مربوط به شخصیت، به جنبه اخلاقی و روحی و در یک کلام به شخصیت آدمی مربوط میشود، قانونگذار با وضع قانون از آن حمایت میکند. این نوع حقوق در عالم واقع، همانند حقوق مادی منشأ نزاع و کشمکش است و وضع قانون و اجرای آن به رفع اختلافات کمک میکند.
- حقوق مربوط به شخصیت، به گروه حقوق غیر مالی نزدیک است.
- این نوع حقوق اغلب قابل انتقال به ورثه نیستند و با پایان گرفتن شخصیت حقوقی انسان ساقط میگردند. هر چند در مواردی هم این حق به ورثه قانونی انتقال مییابند؛ مثلاً بر اساس ماده 12 «قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان»، حق معنوی مؤلف و هنرمند، پس از فوت او تا مدت سی سال به عهده ورثه اوست.
- برخی از حقوق شخصیتی قابل سلب و اسقاط نیستند. سلب شخصیت حقوقی به معنای مرگ حقوقی اوست؛ مانند اهلیت تمتع یا قابلیت دارا شدن حق. ماده 959 قانون مدنی در این باره میگوید: «هیچ کس نمیتواند به طور کلی، حق تمتع یا حق اجرای تمام یا قسمتی از حقوق مدنی را از خود سلب کند.» همچنین ماده 960 قانون مدنی میگوید: «هیچکس نمیتواند از خود سلب حریت کند و یا در حدودی که مخالف قوانین و یا اخلاق حسنه باشد، از استفاده از حریت خود صرفنظر نماید.»
گفتار سوم: معامله اعضاء بدن در قلمرو حقوق مربوط به شخصیت
مجرد از بحث مالیت و مالکیت، به نظر میرسد حق انسان بر اندامش از حقوق مربوط به شخصیت میباشد، چرا که موضوع آن «اندام انسان» یعنی یکی از عناصر تشکیل دهندهی شخصیت است. احترام به این حق اقتضاء میکند که قانون از این حق حمایت کرده و از هرگونه تعرض و صدمه به اندام شخص به جز در موارد تصریح شده جلوگیری کند. بالتبع، قراردادهای راجع به اعضاء بدن انسان نیز با حقوق مربوط به شخصیت جسمی انسان و هم با حقوق مربوط به شخصیت معنوی و اخلاقی مرتبط است. اعطاء عضو به دیگری، متضمن تعرض جسمی به شخص دهنده عضو و مداخله بر حق وی در مورد تمامیت جسمی او میباشد، از این رو با حقوق مربوط به شخصیت جسمی انسان منافات دارد. همچنین نظر به اینکه معامله اعضاء بدن انسان بر سلامت فرد زنده و کیفیت استمرار حیات وی، اثرگذار است، با حق تمتع از زندگی خصوصی، که از حقوقی است که از شخصیت معنوی انسان سر چشمه می گیرد، منافات دارد.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1398-12-15] [ 11:31:00 ق.ظ ]
|