آلگوریتم 1 ـ نمایش مدل تحلیلی بررسی عوامل موثر بر بزهکاری اطفال

 

2-5-پیشگیری از بزهکاری پیچیدگی ماهیت بزهکاری پیشگیری را نیز مشکل می‌کند و رهیافت های چندگانه ای را که­می‌طلبد­که کلیه عوامل خطرزا را در نظر بگیرد. از دیدگاه بهداشت عمومی در پیشگیری بزه، استراتژی ها و مداخله ها در سه سطح کلی همانند سایر مسائل بهداشتی و اجتماعی طبقه بندی می‌شود. این سه سطح شامل پیشگیری نوع اول یا اوّلیه پیشگیری نوع دوم یا ثانویه و پیشگیری نوع سوم یا ثالثیه است که بر اساس سطوح مختلف برای هر جامعه ای متغیر است. 2-5-1-پیشگیری اوّلیه (سطح اول) : ایجاد یک محیط سالم در پیشگیری اوّلیه به ریشه مسئله و عوامل خطرزای محیطی توجه می‌شود. این نوع پیشگیری سعی بر آن دارد که امکان درگیر شدن با مسئله طوری پیش برود که هرگز محلی برای رشد مسئله وجود نداشته باشد. به همین علت استراتژی های برنامه ضرورتاً طوری انتخاب می‌شوند که بتوانند عوامل مخاطره آمیز را کاهش دهند، وضع قوانین که بعضی از محدودیت­ها را ایجاب می‌کنند از آن جمله اند. برای مثال در جامعه ای که حمل اسلحه آزاد است،  این آزادی خود یک عامل خطرزای امکان درگیر شدن با مسئله بزه است . بنابراین منع حمل اسلحه یکی از استراتژی ها در آن جامعه خواهد بود.­در جدول شماره 1 نمونه ای از استراتژی های پیشگیری نوع اول معرفی شده اند. اگر چه تناقضاتی در بعضی از یافته های پژوهش در مورد کنترل بزه وجود دارد لیکن اکثر یافته ها بیانگر آنند که برنامه های پیشگیری مستقیماً تأثیر زیادی در کاهش رفتار های بزهکارانه نداشته اند در مقابل به پژوهش هایی نیز بر می‌خوریم که نشان داده اند مداخله اوّلیه جامعه و خانواده متفقاً در کنترل بزهکاری تأثیر دارند. عمده برنامه ریزی های این مداخلات بر اساس یافته هایی است که نشان می‌دهند عوامل خانوادگی مانند : طلاق، مرگ والدین، کثرت اولاد، فقدان حمایت های روانی و بی توجهی به نیاز های عاطفی فرزندان بی انضباطی در خانواده، وجود فرد بزهکار یا ناسازگار اجتماعی، خیانت زن یا شوهر، اختلافات خانوادگی، طرد از خانواده، فقدان زمینه های تربیتی مناسب در خانواده، مسکن نامناسب از نظر فضای فیزیکی و فقر در تقویت و یا کنترل بزهکاری نقش دارند. عوامل اجتماعی مانند، بی سوادی، رشد بی رویه جمعیت، صنعتی شدن، اختلافات طبقاتی، قوانین تحمیلی، بی عدالتی اجتماعی، بیکاری، جنگ، محیط اجتماعی نامناسب (زندگی در جوار بزهکاران)، فقدان امکانات تفریحی سالم و قابل دسترس همه طبقات جامعه، زاغه نشینی، زورمداری سیاسی، در کنترل و رشد بزه مؤثرند. به همین جهت استراتژی های مداخله ای خانواده گرا  و جامعه گرا در پیشگیری نوع اول اهمیت پیدا می‌کنند. خلاصه اینکه در سطح اول پیشگیری عمده مسئولیت به عهده خانواده و جامعه است. بسیاری از دیدگاه های روانشناختی، سن مناسب برای سطح پیشگیری نوع اول را قبل از 8 سالگی می‌دانند. 2-5-2-پیشگیری ثانویه (سطح دوم) : کاهش عوامل خطرزا در پیشگیری ثانویه هدف کلی دور نگهداشتن فرد از فعالیت هایی است که خطر بر چسب بزه را در فرد تقویت می‌کند. مثل کنترل خشم و خشونت، کنترل های خانواده بر رفتار های ضد اجتماعی و دوری از دوستان بزهکار. پیشگیری نوع دوم نیز مانند پیشگیری نوع اول استراتژی های برنامه ریزی خود را بر اساس یافته های پژوهش ها طرح می‌کند و تأکید زیادی بر فرد و یا ارتباطات فرد دارد. به همین جهت استراتژی های پیشگیری نوع دوم از طریق یادگیری­مهارت های زندگی­اجتماعی­از یک طرف­و محیط اجتماعی و ارتباطات فردی از طرف دیگر تأکید می‌کند. اهمیت این سطح به عنوان سطح پیشگیری کمک به افراد در معرض خطر است. 2-5-3-پیشگیری ثالثیه (سطح سوم) : کنترل موقعیت خطر پیشگیری سطح سوم سعی می‌کند موقعیت مسئله را اصلاح و یا در آن مداخله کند و هدف آن پیشگیری از تکرار فعالیت هایی است که جرم شناخته می‌شود.  برای این نوع پیشگیری لازم است درگیر مسائلی مانند تنبیه، جریمه و بازتوانی از طریق نظام حقوقی و قضا­شود.­پیشگیری­نوع­سوم­برنامه ­ریزی­مداخله­ای­و­اداره موقعیت های خطرناک (Management Crisis

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...