مقاله مداخله بشر دوستانه، مداخله بشردوستانه |
فصل اول تعریف مداخله بشردوستانه وبررسی دیدگاههای موافق ومخالف در این فصل ابتدا تعریف هایی که ازمداخله بشر دوستانه وجود دارد گفته خواهد شد سپس دلایل و استدلال های حقوقدانان در موافقت و مخالفت با مداخله بشر دوستانه بررسی خواهد شد وپس از آن به دیدگاههاو عملکرد ها در رابطه با حاکمیت ومداخله بشر دوستانه در سازمان ملل ورویه قضایی پرداخته می شود و در آخر فصل نیز این مطلب را بررسی می کنیم که آیا می توان مداخله بشر دوستانه را از نظر اخلاقی توجیه کرد. الف ) تعریف مداخله بشردوستانه سابقه نظریه مداخله برای حمایت از حقوق بشر به قرن هفدهم بر میگردد. اندیشمندانی نظیر گروسیوس و واتل مداخله یک دولت در امور داخلی دولت دیگر جهت حمایت از حقوق بشر را مورد بحث قرار داداند . گروسیوس معتقد بود که نوع و سیستم یک دولت مربوط به خود آن دولت است اما در عین حال اقداماتی که توسط سایر حکام در امور کشورهای دیگر انجام شده را جهت حمایت از حقوق انسانها مورد حمایت قرار داده و میگوید: «اگر یک فرمانروای زورگو و مستبد اقدام به بیرحمی نسبت به اتباع خود کند که مورد تایید انسان منصف و عادل نباشد در چنین موردی حق رابطه اجتماعی انسان قطع نمیشود .کنستانتین سپاهی را علیه ماکزیتیوس و لوسیوس گسیل داشت و چندین امپراطور روم علیه ایرانیان لشگرکشی کردند و یا آنها را تهدید به این امر کردند که اگر از ظلم وستمی که نسبت به مسیحیان به خاطر دینشان اعمال میشود جلوگیری نگردد اقدام نظامی خواهند کرد.»1 واتل نوع دیگری از این نوع دخالت را مجاز شمرده است به اعتقاد وی: «اگر یک پرنس قوانین بنیادی را نقض کند، به اتباع خود بهانههایی داده است که در مقابل وی ایستادگی و مقاومت کنند. اگر به علت ظلم غیرقابل حمایتش سبب شورش ملی علیه خودش گردد هر قدرت خارجی میتواند به مردم تحت ستم که درخواست کمک نمایند کمک کند. ملتهای خارجی میتوانند به یکی از طرفین که محق باشد کمک کنند.»2 آدام رابرتز در تعریف مداخله بشر دوستانه میگوید: «اقدام قهریه و اجباری توسط یک یا چند دولت با بهره گرفتن از نیروی مسلح در کشور دیگر بدون رضایت مقامات آن کشور و با هدف جلوگیری از رنج یا کشتار گسترده ساکنان آن کشور.»3 استویل مداخله بشر دوستانه را کاربرد زور برای پشتیبانی از مردمان یک کشور در برابر حکومت آن کشور میداند که حاکمیت خود را بی توجه به اصولی همچون عدالت و بی توجه به محدودیتهای حاکمیت اعمال میکند.4 تعریف کنستانتین ابرادوویک از مداخله بشر دوستانه چنین است: «دخالتی که با کاربرد زور و برای جلوگیری از پایمال شدن حقوق افراد صورت گیرد. »5 با توجه به تعاریف فوق می توان به این نتیجه رسید که مداخله بشر دوستانه در مفهوم کلاسیک به معنای هر اقدام مسلحانه دولتی علیه دولت دیگر است که قادر یا مایل نیست حقوق بشر را رعایت کند . ولی میتوان تعریف کاملتری نیز داشت که شامل هم اقدامات مسلحانه و هم اقدامات غیر مسلحانه شامل تحریم ، بلوکه کردن اموال و سایر اقدامات باشد و یا به طور کلی هر اقدامی که باعث فشار بر دولت خاطی شود . به طور کلی شرایط مشروعیت مداخله بشردوستانه به شرح زیر می باشد: 1 – در مداخله بشردوستانه کشتار و رنج گستردهای اتفاق میافتد که یاتوسط حکومت صورت گرفته و یااینکه حکومت اقدامی جهت جلوگیری از آن انجام نداده باشد. اقداماتی مانند سرنگونی یک حکومت دموکراتیک و یا مواردی از نغض حقوق بشر که باعث رنج گسترده وهلاکت انسانها نشود موجب مشروعیت مداخله بشر دوستانه نمیشود. همچنین عوامل طبیعی نیز که باعث نابودی گسترده انسانها میشود ولی عوامل انسانی در آن نقشی ندارند شامل تعریف مداخله بشر دوستانه نمیشود.
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1398-12-14] [ 07:56:00 ب.ظ ]
|