پایان نامه اثربخشی تیمی، تصمیم گیری |
![]() |
- مشارکت: همه باید با هم مشارکت داشته باشند و به گفتگوهای یکدیگر گوش دهند.
- احساسات و عواطف: در گروه افراد باید احساسات و عواطف خود را ابراز نموده و این احساسات مورد توجه قرار گیرند.
- رهبری: هر فرد در گروه با توجه به نیاز گروه که خود تشخیص داده، داوطلبانه اقدام میکند. در گروه وابستگی به فرد خاص وجود ندارد.
- تصمیمات: تصمیمات در گروه نتیجه اجماع اعضا است. تصمیمات مورد آزمایش قرار میگیرند و انحرافات، مشخص شده و بهبود مییابند.
- اعتماد: اعضاء به هم اعتماد دارند و به یکدیگر احترام میگذارند. افراد آزادانه تعاملات و ارتباطات منفی خود را بیان میکنند بدون اینکه از تلافی آن ترس داشته باشند.
- شناسایی مشکلات گروه: در هنگام بروز مشکل، قبل از این که عملی انجام شود، وضعیت مشکل به دقت شناسایی میشود و راه حلها ریشههای اساسی مشکل را مورد توجه قرار میدهند.
- خلاقیت و رشد: گروه قابل انعطاف است و اعضای آن به دنبال راههای جدید هستند. افراد در حال تغییر و رشد هستند و به صورت فردی تقویت میشوند(ابزری و همکاران، 1389، ص 27).
2-3-13) تیمسازی یا شکل گیری گروه براساس گفته توکمان[69](1965) شکل گیری گروه وتوسعهی آن شامل 5 مرحله است: شکلگیری، درگیری، انسجام، اجرا و فروپاشی یا خاتمه(Tuckman,1965). از طرفی لاو[70](1996) مدل توکمان را در 4 مرحله ارائه داده است: شکلگیری، درگیری، انسجام و اجرا. در موافقت با اصل موضوع که یک تیم نوعی گروه است، لاو (1996) تصریح میکند که یک تیم همان مراحل توسعهی یک گروه را طی میکند. چهار مرحلهی توسعهی تیم به قرار زیر میتواند توصیف شود. شکلگیری، مرحلهی آغازین یک تیم است و افراد را برای انجام یک هدف مشترک گرد هم میآورد. درگیری مرحلهی برخورد وتضاد، جاییکه اعضای تیم به سبب تفاوتهایشان با یکدیگر کشمکش پیدا میکنند(Love, 1996). انسجام زمانی است که تیم پیوند یا بهمپیوستگی و هنجارهای خود را در جهت حل مسایل، تصمیمگیریها و انجام وظایف توسعه میبخشد. اجرا زمانی است که اعضای تیم واقعا وظایف مقرر را برای پیگیری اهداف یا وظایف نهایی برعهده میگیرند (Green te al, 2004). همچنانکه پیشتر اشاره شد، مرحلهی ابتدایی توسعهی تیم مرحلهی شکلگیری است. در طی این مرحله افراد عضوتیم برای تعریف ماموریت وایجاد اهداف گرد هم میآیند. این ماموریت و اهداف ، باید توسط همهی اعضاء درک شده و مورد موافقت قرار گیرد. درنتیجه، مرکز عمدهی فعالیتها در طی مرحلهی ابتدایی میتواند تیمسازی نامیده شود. در حالیکه ممکن است هدف تیمسازی خوب درک شده و پذیرفته شود، اما اگر اعضای تیم، نقشها ، حوزههای مشارکت ، تواناییها یا محدودیتهای درون تیم خود را درک نکرده باشند، انجام وظیفه محوله سخت شود. بنابراین اهمیت تیمسازی براساس این واقعیت است که هرعضو تیم باید نقش تعریف شدهی روشنی داشته و براساس تواناییهای ویژه و محدودیتهای خود در موفقیت تیم مشارکت داشته باشد و در نهایت نقش خود را در افزایش سودآوری سازمان ایفا کنند (Levinson,1993). بنابراین، ساختار تیم که شامل عناصر عمده همچون نقشهای عمدهاییکه هر عضو تیم ایفا میکند و رهبری تیم، از عوامل کلیدی اثربخشی تیم یا گروه است (Lennox, 2001). ادگارشاین ویژگیهای تیم های اثربخش را اینطور معرفی کرده است: اعضاء تیم برای رسیدن به اهداف مشترک و روشن تلاش می کنند. تمامی اعضاء تیم در میان نظراتشان احساس آزادی می کنند و در تصمیم گیری ها و مباحث تیمی مشارکت می کنند. اعضاء به یکدیگر اعتماد دارند. رهبری تیم در موقعیتهای مختلف تغییر می کند. وقتی نیاز به رهبر احساس می شود، هر فرد آزاد است برای اینکار داوطلب شود. تصمیمات بوسیله اجماع اتخاذ می شود. وقتی مشکلاتی بوجود میآید، اعضاء تیم بر روی حل مساله تمرکز متمرکز می شوند و نه علائم و عوارض مساله. اعضاء تیم در مواقع حل مساله و انجام فرآیندهای کاری منعطف هستند.اعضاء تیم رشد می کنند و از اقداماتی که منجر به رشد افراد می شود حمایت می کنند. تامپسون[71] (2000) اظهار میدارد که در یک مدل کامل کارتیمی، با توجه به وضعیت تیم، شرایط اساسی متعدد ضروری وجود دارند که به عملکرد موفقیتآمیز و دستیابی به هدف تیم کمک میکند. تامپسون این عوامل را توانایی، انگیزش و ویژگی فرهنگی ،استراتژی می نامد (Thompson ,2000). 2-3-14) هوش هیجانی و نقش اثربخشی تیمی مدیریت اثربخش یک تیم چالشی ترین وظیفه است از زمانی که درگیر فرایندهای پیچیده هستیم. عوامل زیادی ممکن است بر اثربخشی تیم حتی در مراحل اولیه بسط آن تاثیر گذار باشد. به عنوان مثال، مطالعات زیادی در خصوص نقش مثبت و منفی هیجانات بر تیم انجام شده است. مطالعات نشان داده است هوش هیجانی بر عملکرد تیم و گروه اثر میگذارد.
فرم در حال بارگذاری ...
[یکشنبه 1398-12-11] [ 03:42:00 ب.ظ ]
|