پایان نامه درباره راهبردهای مقابله، سبکهای مقابله |
دانلود یک نمونه فایل پایان نامه ارشد رشته مدیریت دانلود رایگان متن کامل یک نمونه فایل پایان نامه ارشد رشته حقوق دانلود رایگان یک نمونه فایل متن کامل پایان نامه ارشد رشته روانشناسی طرحوارههای ناکارآمد اولیه بهصورت مستقیم و غیر مستقیم باعث بروز مشکلات و ناراحتیهایی نظیر افسردگی، تنهایی، روابطزناشویی وبین فردی مخرب، بی کفایتی و ….. میشوند. همه طرحوارههای ناکارآمد اولیه مخرب هستند و موجب تجارب منفی بعدی میشوند. طرحوارههای ناکارآمد اولیه معمولا توسط وقایعی در محیط فعال میشوند که به آن طرحوارههای خاص مربوط هستند. طرحوارههای ناکارآمد اولیهاز تعاملخلق و خوی خطری کودک با تجارب ناکارآمد اوبا والدین، خواهر و برادران و همسالان در طی سالهای اولیه رشد به وجود میآیند. طرحوارهها در اوایل کودکی و به عنوان واقعیتی که مبتنی بر تصویر محیط دوران کودکی است، شکل میگیرند. به تجربه ثابت شده است که طرحوارههای افراد به طور دقیق منعکس کننده فضای محیط اولیه آنهاست. طرحوارههای ناکارآمد اولیهالگوهای هیجانی و شناختی خود آسیب رسانی هستند که رفتارهای ناکارآمد به عنوان پاسخهایی به طرحوارهها به وجود میآیند. طرحوارههای ناکارآمد اولیه طرح و نقشه یا محتوایی نافذ و گسترده دارد. طرحوارهها متشکل از خاطرات، هیجانات، شناختها و احساسات بدنی هستند. طرحوارههای ناکارآمد اولیه در سطح هوشیاری یا نیمه هوشیاری قرار دارند (استالارد، 2007؛ یانگ و همکاران، 2003؛ یانگ، 1992؛ ترجمه صاحبی و حمید پور، 1384). 2-5-11. سبکهای مقابلهای ناکارآمد تجارب بالینی پیشنهاد میکنند که طرحوارههای محوری آسیب پذیر غالبا طی سالهای اولیه زندگی یک فرد و به عنوان نتیجهای از شکست مراقبان بزرگسال در تایید و پذیرش احساسات و تجارب فرد به خصوص در ارتباط با نیازهای محوریاش مانند دلبستگی، به وجود آمدهاند (بالبی، 1969؛ به نقل از داتیلیو، 2006). این طرحوارههای محوری آسیب پذیر ممکن است از طریق رویدادهای فشار زا را در زندگی فرد بزرگسال ایجاد شده باشند. فردی که آسیب پذیری طرحوارهها را تحمل میکند تا حد امکان به راهبردهای مقابلهای حمایتی یا راهبردهایی برای برخورد با موقیتهای دشوار و حیاتی زندگی که طرحوارههای آسیب پذیر را به وجود میآورند، نیاز خواهند داشت (داتیلیو، 2006). با اینوجود افراد در ابتدای زندگی خود برای انطباق با طرحوارهها، رفتار و سبکهای مقابلهیا ناکارآمدی را میسازند تا هیجانات شدید و ناراحت کنندهای را تجزیه نکنند. سبکهای مقابلهای در اغلب موارد به تداوم طرحوارهها کمک میکنند. در طرحواره درمانی (که در قسمت بعد در مورد آن توضیح داده خواهد شد) بین طرحوارههای ناکارآمد و سبکهای مقابلهای تفاوت وجود دارد. طرحواره شامل خاطرات، هیجانات و احساسات بدنی و شناختها هستند و پاسخهای رفتاری را شامل نمیشوند. در واقع رفتار جزء طرحواره به حساب نمیآید، بلکه بخشی از سبکهای مقابلهای است که از طرحوارهها نشات میگیرد. مهمترین سبکهای مقابلهای ناکارآمد عبارتنداز: تسلیم طرحواره افراد چون میپذیرند که طرحواره درست است، تسلیم طرحواره خود میشوند و هیچ گاه سعی نمیکنند که آن را تغییر داده و یا از آن اجتناب کنند. آنها با رفتارهای ناشی از طرحواره سعی میکنند آن را تداوم ببخشند و حفظ نمایند و به اعمالی دست میزنند که طرحوارههای آنان را تقویت نماید و به آن طرحواره صحه بگذارد. اجتناب از طرحواره افرادی که از این سبک استفاده میکنند سعی دارند زندگی خود را بگونهای سازمان دهند که طرحواره هیچ گاه فعال نشود. آنها سعی میکنند با ناآگاهی زندگی کنند به طوری که انگاراصلا این طرحواره را ندارند. از تفکر درباره طرحواره اجتناب میکنند. تصاویر ذهنی ناشی از طرحواره را بلوکه کرده و در صورت ظهور تصاویر ذهنی سعی دارند آنها را از ذهن خارج کنند. اصلا نمیخواهند طرحواره را احساس یا درک کنند. آنهامعمولا از موقعیتهای برانگیزانندهطرحواره اجتنابکنند. ازاکثر موقعیتهایی که نسبت به آن احساس آسیب پذیری دارند، دوری میکنند. برای مثال ممکن است فراموش کنند تکالیف خانگی خود را انجام دهند یا عواطف خود را ابراز نمیکنند و در جلسههای درمان فقط مسائل کم اهمیت را مطرح میکنند.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1398-12-12] [ 10:48:00 ب.ظ ]
|