پایان نامه ارشد با موضوع رفتار شهروندی سازمانی، رفتارهای شهروندی |
دانلود یک نمونه فایل پایان نامه ارشد رشته مدیریت دانلود رایگان متن کامل یک نمونه فایل پایان نامه ارشد رشته حقوق دانلود رایگان یک نمونه فایل متن کامل پایان نامه ارشد رشته روانشناسی سازمانها ممکن است رفتار شهروندی را تا حد زیادی تسهیل بکنند در صورتی که آنها از رفتارهایی نظیر، ارائه پاداشها به کارکنان و امثال آن به صورت سیستمی منظم و منطقی حمایت کنند. تحقیقات پیشین خاطر نشان میسازد که کارکنان احتمالاً در رفتارهایی که احساس میکنند که پاداشهایی را دریافت و کسب میکنند بیشتر درگیر میشوند. به نظر میرسد انواع سیستمهای پاداش در شکل دهی مستقیم شهروندان خوب مؤثر باشند و سازمانها برای اینگونه رفتارها ارزش زیادی قائل هستند. برای نمونه شرکت ASDS که تحت مالکیت دولت میباشد بیان می کند در صورتی که کارکنان تمایل داشته باشند به دیگران بر اساس رویکردهایی که فراتر و ماورای آنچه وظایف رسمی نامیده میشود، کمک بکنند پاداشهای بیشتری دریافت میکنند. در کشتزارها، کارخانهها و مؤسسات حسابداری پاداش های سالیانه به کارکنانی که بهترین ضرب المثل را از روحیه تیمی و رفتارهای صادقانه ارائه کنند داده میشود. بنابراین اکثر سازمانها پاداشهای سالیانه را به کارکنانی میدهند تا حدی که در این گونه رفتارها درگیر شوند به جای این که ویژگیهای مثبت شخصیت را داشته باشند (مانند علاقه توجه به دیگران). ارزیابی عملکرد نشان میدهد که این گونه سیستمها کاملاً قابل رؤیت بوده و در برابر ویژگیهای شخصیت بیشتر دقیق و واضح هستند پاداشهای نظیر: ارتقاء، افزایش دستمزد اغلب با ارزیابی عملکرد پیوند قوی ایجاد میکنند و ارائه پاداشها به کارکنان بر اساس این رویکردها امکانپذیر میباشد. هرچند امروزه ارائه پاداشها برای درگیری مستقیم در رفتار شهروندی سازمانی از طرف سازمانها به طور بالقوهای در حال نزول میباشد و به طور سطحی کارکنانی که رفتارهای شهروندی را انجام میدهند ممکن است به لحاظ فردی توجه و رغبت کمتری به مقررات و رویههای مسئولیت وظایف و مشاغل شان داشته باشند یعنی در صوتی که سازمانها اهمیت برابر و یکنواختی برای عملکرد شهروندی قائل باشند کارکنان احتمالاً برای درگیر شدن بیشتر در رفتارهای شهروندی انگیزش پیدا میکنند و در همان حال حمایت از هنجارهای طبیعی وظایف شان کاهش پیدا میکند. ارزیابی پاداشهای سیستمی از طرف سازمان برای سنجش و ارزیابی برنامههای جبران خدمت بر اهمیت بروز رفتارهای شهروندی تأکید میکند. در نهایت سازمانها پی بردند که اهداف و پاداش پولی که با پیامدهای فردی مرتبط هستد به شدت رفتار شهروندی را دلسرد و مانع می گردند و در عوض پادشهایی که مرتبط با پیامدهای سطوح سازمانی یا گروهی هستند تمایل بیشتری به تشویق رفتار شهروندی دارند. دست کم سازمانها باید این اطمینان را ایجاد کنند که تنبیه و مجازات برای ایجاد تمایل در افراد جهت کمک و همیاری به همکاران در وظایف یا پروژههای خاص که منافعی برای کل سازمان در بر دارد، غیر مؤثر و غیر کارآمد است و در همان حال مدیران بایستی این اطمینان را ایجاد کنند که دادن پاداشها به کارکنانی که در رفتارهای رقابتی و فاقد همکاری درگیر میشوند (یعنی عدم قبول کمک به همکاران و عدم اقدام جهت مشارکت در پروژههای خاص) با مفاهیم رفتار شهروندی خوب ناسازگار است. البته وجود خط مشیهای کاری منعطف، خانوادگی و دوستانه ابزار دیگری است که میتواند رفتار شهروندی را سبب گردد و این گونه خط مشیها رفتار شهروندی را براساس دو رویکرد تسهیل میکنند: سازمانها را تشویق میکنند تا کارکنانی که میخواهند به آنها توجه و رغبت نشان دهند و ضمناً برای آنها ارزش قائل باشند، شناسایی کنند. این خط مشیها برای کارکنان حمایتهای مورد نیاز جهت اجرای رفتار شهروندی را فراهم می کند. برای مثال کارکنانی که برای درگیری طولانی مدت و فشرده در رفتار شهروندی سازمانی مستعدتر هستند کارفرمایان شان لازم است برای آنها تسهیلات پزشکی، بهداشتی و مراقبتی روز مره را ایجاد کنند. 6-2-2 سیستمهای غیر رسمی رفتار شهروندی را تشویق و ترغیب میکنند علاوه بر اقدامات و عملکردهای رسمی سازمان که کوشش های آنان در جهت تقویت رفتار شهروندی مؤثر میباشد سازمانها میتوانند فرآیندهای غیر رسمی که اینگونه رفتارها را بیشتر توسعه و پرورش میدهند، ایجاد کنند. شماری از روانشناسان اجتماعی استدلال میکنند که فشارهای اجتماعی و هنجارهای گروهی غالباً بیانگر تعیین کنندههای قویتر رفتار فردی در برابر مکانیسمهای رسمی میباشند و به همین علت توسعه مکانیسمهای غیر رسمی نظیر، فرهنگ مشارکتی یک رکن اساسی و محوری در تقویت رفتار شهروندی در محیط کار است. فرهنگ مشارکتی نرمها، اعتقادات و ارزشهای یک سازمان راتوصیف میکنند و سازمانهای اثربخش بایستی اعتبار و روایی لازم را برای فرهنگ مشارکتی پدید آورند به این جهت که به رفتارهای شهروندی ارزش میبخشد. بنابراین تأکیدات بیشتر بر اجرای تلاشها و کمک های فوق العاده یعنی extramile (پیمودن فاصلههای اضافی) نسبت به شرکت، مشتریان و دیگر کارکنان احتمالاً شهروندی خوب را در محیط کاری پرورش میدهند. ظهور و ترویج فرهنگ مشارکتی از طریق فرآیند جامعهپذیری مؤثر صورت میگیرد. جامعهپذیری فرآیندی است که اعضای تازه سازمانها در مورد آنچه که از نظر دیگر اعضای سازمان، پسندیده و مورد قبول است یاد میگیرند و آموزشهای لازم را در این خصوص طی میکنند. مدیران و رهبران در رفتارهای کمکی درگیر میشوند تا نمونه و الگویی برای زیردستانشان باشند، مدیران از کارکنانشان انتظار رفتارهای فراتر و ماورای آنچه که وظایف رسمی نامیده میشود، دارند. برای نمونه در شرکت Jetblue CEO دیوید نیلیمن اغلب به عنوان خلبان هواپیمایی پی برد که بایستی به همکارانش و مشتریان در تمیز کردن هواپیما کمک کنند تا زمان پرواز را کاهش دهند. در صورتی که سازمانها رفتارهای فداکارانه و ایثارگرانه را از کارکنان شان انتظار داشته باشند آنها بایستی طرقها و رویههایی که متناسب با ارتقا دهنده اینگونه مشارکتها است، به وجود آورند. که در واقع اینگونه رویهها روابط قراردادی نامیده میشود براساس روابط قراردادی تعهدات دوجانبهای بین مدیران و کارکنان وجود دارد (مارک بولینو[41]، ویلیام ترنلی[42]، به نقل از (توره، 1383). 7-2-2 عوامل کلیدی تأثیرگذار بر رفتار شهروندی سازمانی یا OCB اخیراً محققان برخی از عوامل نهفته و پنهانی که تأثیراتی کلیدی بر روی OCBدارند را شناسایی کردهاند و درک و شناسایی این عوامل مؤسسات را قادر به بهبود و ارتقاء همیاری و کمکهای داوطلبانه میسازد. اولین عامل کلیدی تأثیرگذار بر OCBفرهنگ سازمانی است.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1398-12-12] [ 11:31:00 ب.ظ ]
|