قتل یا جرح یا نقص عضو که بطور خطاء شبیه عمد واقع می شود ، و آن در صورتی است که جانی قصد فعلی را که نوعا سبب جنایت نمی شود داشته باشد و قصد جنایت را نسبت به مجنی علیه نداشته باشد مانند آنکه کسی را به قصد تادیب بنحوی که نوعا سبب جنایت نمی شود بزند و اتفاقا موجب جنایت گردد یا طبیبی مباشرتا بیماری را بطور متعارف معالجه کند و اتفاقا سبب جنایت بر او شود . عنصر مادی : همانطور که در قتل عمد مطرح شد وجود شخص قاتل و شخص مجنی علیه زنده و نیز وجود رابطه علیت بین فعل ارتکابی و قتل عناصر مادی این جرم به حساب می آیند لذا به دلیل تکرار از توضیح تفصیلی می پرهیزیم . عنصر معنوی : در واقع ملاک اصلی تمایز در قتل عمدی و غیر عمدی همانطور که در مطالب فوق ذکر شد ، تفاوت در عنصر معنوی می باشد ، لذا در این قسم که قتل در حکم شبه عمد می باشد و از مصادیق جرائم غیر عمدی است ، عنصر معنوی از نظر روانی به معنی عدم تفکر ، بی دقتی و یا عدم توجه در اقدام و اموری است که مخاطره آمیز می باشد .[127] بنابر ماده 145 ق .م . ا سال 92 تحقق جرائم غیر عمدی، منوط به احراز تقصیر مرتکب است . و نیز در تبصره همین ماده مقرر می دارد : « تقصیر اعم از بی احتیاطی و بی مبالاتی است. مسامحه، غفلت، عدم مهارت و عدم رعایت نظامات دولتی و مانند آنها، حسب مورد، از مصادیق بی احتیاطی یا بی مبالاتی محسوب می شود. » لذا در اینجا عنصر معنوی ، تقصیر می باشد که اعم از بی احتیاطی ، بی مبالاتی و امثال آن است که در ذیل به تعریف اجمالی این مفاهیم می پردازیم : بی احتیاطی : بی احتیاطی یعنی فعلی توام با خطا که شخص محتاط و عاقبت اندیش مرتکب آن نمی شود . بی احتیاطی به معنای اقدام به امری است که باید از آن دوری شود بنابراین حالت ایجابی دارد . مانند راننده وانت بار که مسافر بر روی بارها سوار می کند .[128] بی احتیاط آنچنان کسی است که بدون پیش بینی های لازم و متعارف اقدام به عملی می کند که منجر به صدمه بدنی یا تضرر شخص دیگر می شود ، پس شخص بی احتیاط در یک حالت خلا ذهنی محض و در یک عالم بی خبری و نادانی اقدام به عمل ضرری ارادی می کند .[129] بی مبالاتی : بی مبالاتی به معنای ترک کاری است که باید انجام شود بنابراین حالت سلبی دارد . [130]در اصطلاح حقوقی بنا به مشهور ، بی احتیاطی به صورت ترک فعل است ، بعضی ها فراموش کردن یا ترک احتیاط لازم را بی مبالاتی گویند . در واقع بی مبالاتی از اهمال ، و مسامحه و سهل انگاری و فراموشی حاصل می شود ؛ مانند بی احتیاطی در جلوگیری از سرایت بیماری مسری . برخی از حقوقدانان مانند گارسون معتقدند بی مبالاتی همان بی احتیاطی به صورت ترک فعل و خودداری از انجام فعلی است که به جا آوردن آن شرط احتیاط بوده است . بی مبالاتی ممکن است به دو صورت محقق شود : 1 – مرتکب نتیجه وعواقب عمل خود را که صرفا و با توجه به اوضاع و احوال موجود قابل پیش بینی بوده است پیش بینی نمی کند و احتیاطات لازم را به عمل نمی آورد . 2 – با آنکه مرتکب ، آن عواقب را پیش بینی می کند ، به جهتی از جهات به آنها توجه نمی نماید و یا اشتباه و مسامحه می کند یا به علت عدم مهارت و نظایر آن چنین می انگارد که آن نتیجه قابل پیش بینی ، بوجود نخواهد آمد .[131] خطا : خطا عبارت است از انجام یا خودداری از انجام کاری است که در ارتکاب آن ، احتمال ایراد صدمه یا زیان به غیر و یا اختلال در امری از امور اجتماعی وجود دارد . خطا دارای دو جنبه مادی و معنوی است . جنبه مادی خطا ، همان بی احتیاطی ، بی مبالاتی ، عدم مهارت و عدم رعایت نظامات دولتی است ولی جنبه معنوی خطا عدم تفکر و کوتاهی در تفکر است . غفلت : غفلت یا فراموشی ، سهل انگاری و بی توجهی را مترادف می دانند . دید عرفی غفلت را ترک فعل می داند . حقوقدانان نیز غفلت را نوعی تخطی از جنس ترک فعل می دانند . مسامحه و اهمال : این دو واژه به معانی آسان گرفتن ، سهل انگاری ، کوتاهی کردن و سستی آمده است و در قوانین بسیاری در کنار هم به کار برده شده اند ( مواد 543 . 544 . 548. 550 ق . م . ا مصو

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...