١.معادل بودن گواهی دو زن با گواهی دادن یک مرد در بعضی از جرائم و دعاوی. ۲.نپذیرفتن شهادت زن به طور کلی در برخی جرایم. ما در این فصل هر دو تفاوت را تحلیل خواهیم کرد و پاسخ خواهیم داد. معمول است وقتی از حقوق زنان بحث می­شود راجع به شهادت دادن آنها نیز سخن به میان می­آید البته باید دانسته شود که شهادت جزء حقوق نیست بلکه تکلیف محسوب می­شود گاهی اوقات همین عدم تفکیک حقوق و تکالیف باعث بروز سوء تعبیرهایی می­شود که در این فصل به آنها اشاره می­شود. ما باید در عدم قبول شهادت زنان مطلقا و یا قبولی شهادتشان به شرط ضمیمه شدن با مردان در برخی موارد و این که شهادت دو نفرشان به جای یکی مورد قبول است، تبیین و اثبات کنیم که حقی از آنها از بین نرفته است و تبعیض از نظر حقوقی وجود ندارد چرا که اگر این عدم تساوی به خاطر خصوصیت زن بودن باشد، می ­تواند منشا اشکال باشد و گفته شود که نسبت به زنان در این مورد ظلم شده و حق آنها ضایع گردیده است و ما اثبات خواهیم کرد که این عدم تساوی بخاطر خصوصیت زن نیست بخاطر عوامل و اسباب دیگر سبب شده است. در بررسی حقوق زن در بسیاری از موارد، منتقدین احکام نورانی اسلام به جهت عدم اطلاع کافی، تکالیف را با حقوق خلط نموده ­اند یعنی در بسیاری از موارد که شارع مقدس به هدف صیانت و حمایت از زنان ، تکالیفی را که موجب بروز مشکلاتی برای آنان شود، مرتفع نموده است این رفع تکلیف را محرومیت از حق تلقی نموده است.

شهادت در لغت:

لفظ شهادت اسم است و مصدر شهد یشهد می­باشد اهل لغت برای آن معناهایی چون خبر قاطع ، حضور، احلاف. سوگند و قسم خوردن، مرگ در راه خدا، معاینه، آگاهی، گواهی دادن در دادگاه و… را نقل نموده ­اند. لفظ شهد به سکون هاء نیز نقل شده است اسم فاعل آن شاهد است و لفظ شهید که از اسماء الهی نیز می­باشد بر وزن فعیل و مبالغه در فاعل است یعنی کسی که آگاه بر همه چیز است و بر کشته شدن در راه خدا نیز اطلاق می­شود.[374] فخرالدین طریحی در مجمع البحرین در ذیل احادیث و آیاتی که ذکر می­ کند ﴿شهد﴾را در معانی: بَیَّنَ، عَلِمَ، حَضَرَ، عَایَنَ و اَدرَکَ معنی نموده است و می­گوید: شَهِدَاللَّهُ أَنَّهُ لاإِله إِلاَّهُو.[375]شهد در این آیه به معنی بَیَّنَ و اعلم بکار رفته چنانکه وقتی گفته می­شود شهد فلان عند القاضی ای بین و اعلم لمن الحق و علی من هو.[376] در لسان العرب آمده است اشهدته علی کذا فشهد علیه ای صار شاهدا علیه. او را شاهد گرفتم آنگاه او شاهد آن مطلب قرارگرفت.[377]

شهادت در اصطلاح:

ابن فهد حلی در تعریف شهادت می­نویسد : خبر دادن مخبر است به آنچه که علم دارد، از ثبوت یا نفی امری، برای اثبات آن امر نزد حاکم ، که موجب الزام دیگری برای غیر او شود. در توضیح قیود مذکور در تعریف می­فرماید : الزام دیگری آورده شده تا الزام خودش که اقرار است از تعریف خارج شود، قید برای غیر آورده شده تا الزام به نفع خودش که دعوا است خارج شود و قید ثبوت امر آورده شد تا شامل اموال و حقوق مانند قصاص و قذف و شفعه و ولایت وغیر این­ها باشد و قید نفی امری آورده شده چون شهادت همان طور که برای اثبات است، برای اسقاط نیز است و قید برای اثبات نزد حاکم  آورده شد تا بیانگر این نکته باشد که این خبر دادن، همراه جزم و به دور از تسامح است.[378] فقهاء هر یک با عبارات مختلفی به تعریف شهادت پرداخته­اند لکن با دقت در تعاریف می­توان نتیجه گرفت که مقصود واحدی با تعابیر گوناگون بیان شده است. صاحب جواهر  می­فرماید: وهی لغه: الحضور…أوالعلم الذی عبربعضهم عنه بالاخبارعن الیقین،وشرعاإخبار جازم عن حق لازم للغیرواقع من غیرحاکم‏.[379] شهادت در لغت به معنای حضور یا علمی است که بعضی از آن تعبیر به اخبار از روی یقین می­ کند و شرعا اخبار تواَم با قطع و جزم است از وجود حقی برای غیر که از سوی غیر قاضی به عمل می­آید. به نظر می­رسد تعریف فوق کامل باشد به شرط اینکه قید مستند بودن شهادت به یکی از حواس را نیز به آن اضافه کنیم زیرا در پذیرش شهادت شرط استناد به حس لازم و ضروری است. البته بسیاری از فقهاء در مقام بیان تعریف شهادت بر نیامده­اند بدلیل اینکه شارع تعریف خاصی ارائه نکرده است و همان معنای عرفی مورد نظر شارع بوده چنانکه صاحب جواهر می­فرماید :الأصوب إیکال ذلک إلى العرف،للقطع بعدم معنى شرعی مخصوص لها.[380]

تعریف شهادت نزد حقوقدانان:

برخی از حقوقدانان در تعریف شهادت گفته­اند: شهادت عبارت است از اخبار شخصی از امری به نفع یکی از طرفین دعوی و به زیان دیگری.[381] برخی دیگر این گونه تعریف نموده ­اند : شهادت یا گواهی عبارت است از بیان اطلاعاتی که شخص بطور مستقیم از واقعه­ای دارد.[382] البته مقصود ایشان از قید بطور مستقیم همان طور که خود بیان کرده است این است که شهادت در صورتی پذیرفته است که گواه ناظر واقعه مورد نزاع باشد و آنچه را که خود دریافته است بگوید و اطلاعات او متکی بر گواهی دیگران وشیاع بین مردم نباشد.[383]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...