با روی کار آمدن اوباما در سال 2008 و ارائه­ تحلیل­های مبنی بر آسیب­پذیری راهبردی امنیت ملی آمریکا از وابستگی فزاینده به نفت خام خارجی توسعه­ی اکتشافات نفتی و تقویت منابع انرژی­های تجدیدپذیر بیش از پیش در دستور کار دولت آمریکا قرار گرفت. این روند موجب شد که ایالات متحده­ی امریکا نیاز کمتری به واردات نفت خام از کشورهای نفت خیز خاورمیانه داشته باشد و به نوعی امنیت انرژی این کشور تا حدود نه چندان قابل توجهی تأمین نماید. اما این افزایش تولید هرگز نباید به قطع وابستگی ایالات متحده از نفت و بازارهای جهانی ترجمه شود. همانطور که در ذیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت هر دو راهبرد اصلی آمریکا برای کاهش وابستگی به نفت وارداتی با چالش­های جدی روبرو است که در چشم انداز، امنیت انرژی این کشور را با فراز و نشیب های متعددی روبرو خواهد ساخت. همچنین به نظر می­رسد اوج مشکلات امنیت انرژی آمریکا به سال های باز خواهد گشت که منابع غیر متعارف نفتی این کشور نیز به پایان برسد. -1-3-11 گسترش کاوش­های نفتی استحصال منابع نفتی غیر متعارف که دوران باراک اوباما گسترش یافته اگر چه بتواند برای مدتی واردات نفت این کشور را کاهش دهد، اما اولاً این افزایش موقتی بوده و ثانیاً این افزایش تولید نمی­تواند تأثیر بسزایی در قیمت جهانی نفت داشته باشد. در واقع تا پیش از سال 2010 آمریکا بیش از 50% از نفت مورد نیاز خود را وارد می­نموده است. این امر بدین معناست که در حال حاضر نیز آمریکا بیش از 40% از نفت مورد نیاز خویش را از کشورهای دیگر وارد می­ کند. در واقع با رشد بسیار سریع بازار انرژی آسیا و افزایش روز افزون نیاز کشورهای همچون هند و چین به نفت خام، در نهایت قیمت جهانی نفت به وسیله­ی مصرف­کنند­گان عمده تعیین خواهد شد. چه اینکه 49% از افزایش تقاضای جهانی نفت و گاز مربوط به دو کشور هند و چین خواهد بود. همان­طور که در بالا بدان اشاره شد افزایش تولید نفت خام در آمریکا دوره­ای کوتاه مدت را سپری خواهد نمود. چه اینکه بر اساس گزارش آژانس انرژی آمریکا اگر چه تولیدات نفت خام غیر اوپک تا سال 2020 روند صعودی را طی می­ کند و 55 میلیون بشکه در روز نیز خواهد رسید، اما این روند از 2020 تا 2025 ثابت و از آن پس سیر نزولی را طی خواهد نمود. تولید نفت خام در ایالات متحده­ی آمریکا اگر چه تا سال 2025 روند مثبتی خواهد داشت، اما پس از نیمه­ی دوم دهه­ی آتی روند تولید به سراشیبی خواهد افتاد. لازم به ذکر است که در آنچه در مورد تولید نفت خام در آمریکا وجود دارد مبنی بر ذخایر غیر متعارف نفتی این کشور است که تا سالیان آتی با پایان این ذخایر، آمریکا بیش از هر زمانی دیگری به منابع نفتی وارداتی نیازمند خواهد شد. 2-3-1-1 منابع تجدیدپذیر اگر چه روی آوردن به انرژی های تجدیدپذیر به عنوان یکی از مؤلفه­های امنیت انرژی در دستور کار تمامی کشورها قرار خواهد شد، اما سهم این منابع حتی در بلند مدت نیز چندان قابل توجه نیست. پیش ­بینی می­شود تقاضای انرژی اولیه تا سال 2035 با رشد سالانه 2/1 درصد، در مجموع 33 % افزایش یابد و در این سال به 17387 میلیون تن معادل نفت برسد. در میان منابع انرژی موجود، 58% از رشد تقاضای انرژی تا سال 2035 مربوط به انرژی­های فسیلی خواهد بود. سهم سوخت­های فسیلی از تقاضای جهانی انرژی اولیه از ۸۲ درصد در سال ۲۰۱۱ به ۷۶ درصد در سال ۲۰۳۵ کاهش خواهد یافت، اما کماکان سهم غالب را دارا خواهند بود. به بیان بهتر صبحت از جهانی که در آن نفت و گاز و یا حتی زغال­سنگ جای خود را به انرژی­های تجدید­پذیری مانند انرژی خورشیدی و بادی بدهد هنوز عجولانه و غیر واقع بینانه است. دست کم تا چند دهه­ی آینده نفت و گاز به عنوان مهم­ترین حامل­های انرژی باقی خواهند ماند و سهم این سوخت­های فسیلی نه تنها کاهش پیدا نخواهد نمود بلکه طبق برآورد سازمان­های معتبر انرژی افزایش نیز خواهد یافت. نکته­ی جالب این که گاز طبیعی در حال ورود به یک عصر طلایی است وطی سه دهه­ی آینده مهم­ترین نقش را در تأمین انرژی مورد نیاز جهان ایفا خواهد کرد. پیش ­بینی می­شود روند صعودی تقاضا برای گاز طبیعی در سال­های آتی ادامه یابد و تقاضا با 587 میلیارد افزایش در سال 2020 به 3957 و در سال 2035 به 4976 میلیارد متر مکعب برسد. رشد تقاضا برای گاز طبیعی بین سال­های 2011 تا 2035 سالانه 6/1 درصد بوده و در مجموع 1606 میلیارد متر مکعب به تقاضای گاز طبیعی اضافه خواهد شد. افزایش تقاضا جهانی برای گاز طبیعی به معنای ارتقای جایگاه غول­های گازی جهان مانند ایران، روسیه خواهد شد. در واقع چشم­انداز جهانی انرژی به نفع کشورهای صادر کننده­ گاز طبیعی رقم خواهد خورد که می­توان به ارتقای جایگاه جهانی کشورهای همچون ایران بیش از امیدوار بود.  

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...