• آموزش و غنی­سازی ایده­ها
  • مقایسه و ارزیابی عملکرد بازار
  • عمل­کردن به کاتالیزور تغییر

بسیاری از شرکت­های یادگیرنده همانند ویرل­پول، کاترپیلار، نشنال سمیکانداکتور و اندرسن فایننشیال، الگوبرداری را به عنوان یکی از مؤثرترین ابزارهای خود برای کسب دانش با کیفیت و روایی بالا استفاده می­ کنند. دو نکته مهم در رابطه با کسب دانش وجود دارد که می­باید به خاطر سپرد. اول اینکه، اطلاعات، خواه کسب شده از منبع داخلی یا منبع بیرونی، از پالاینده­های ادراکی، هنجارها، ارزش­ها و رویه­های سازمان می‌گذرد. این پالاینده­ها بر تصمیمات سازمان در مورد مفید و مربوط بودن اطلاعات حاصله تاثیر می­گذارند. دوم اینکه، دانش حاصله همیشه آگاهانه نیست؛ بخشی از آن تصادفی یا نتیجه­ی اقدامات سازمانی است. سازمان­های یادگیرنده تمایل آگاهانه بودن کسب دانش دارند. 2-4-6-4- دسته ‏بندی دانش یکی از مهمترین مراحل چرخه مدیریت دانش دسته‌بندی دانش است. هنگامی دانش‌های مورد نیاز گرداوری می‌شوند لازم است آنها با توجه به اهداف تعیین شده و کاربردهای آنها در مراحل بعدی توسط دانشکارانی که در حوزه‌های مختلف مشغول به کار هستند دسته‌بندی گردند. دسته‌بندی دانش‌ها توسط افراد خبره و متخصص موجب می‌گردد که کاربران و یا استفاده‌کنندگان از دانش از نظر هزینه و زمان صرفه‌جویی داشته باشند؛ زیرا با دسته‌بندی و طبقه‌بندی دانش سرعت دسترسی به آنها افزایش یافته و کاربران در کوتاهترین زمان به دانش‌های مورد نیاز خود دست می‌یابند (نیومن و کنارد، 1993). 2-4-6-5- ذخیره دانش سازمان­ها پیش از آنکه به منظور بازیابی بعدی، اقدام به ذخیره­ دانش کنند، باید اطلاعات مهم را شناسایی کرده، بهترین روش حفظ آن را تعیین نمایند. سازمان­ها از طریق ارزیابی، تحقیق و آزمایش به اطلاعات معنی می­بخشند. ذخیره دانش، سیستم­های فنی را از قبیل رکوردها و بانک اطلاعاتی و فرایندهای انسانی را مانند حافظه جمعی و فردی و اجماع نظرات، به کار می­گیرد. سیستم ذخیره دانش باید دارای موارد ذیل باشد:

  • ساختاری که اجازه می­دهد سیستم، اطلاعات را به طور سریع و صحیح یافته­کرده و ارائه کند.
  • طبقه ­بندی (اطلاعات) از قبیل رویدادها، سیاست­ها یا رویه­ ها که بر پایه نیازهای یادگیری انجام می‌شود.
  • توانایی ارائه­ اطلاعات مورد نیاز به صورت روشن و دقیق
  • محتوایی که دقیق و به­موقع بوده و همواره در دسترس است.
سیستم­های ذخیره دانش، جدید نیستند. در واقع این مفهوم برای اولین بار در دهه­ی 1980 مطرح شد. تفکر بر این بود که پس از اینکه داده­ ها ایجاد و مرتب شدند، مدیران خودشان می­توانند در هر لحظه هر نوع داده­هایی را که نیاز دارند، طبقه ­بندی کنند. ایده خوبی به نظر می­رسید. (اما) به هر حال، در عمل اندازه و پیچیدگی داده­های حاصله به قدری زیاد بود که هزینه­ های نگهداری برای همه به جز چند بانک و شرکت‌های خطوط هواپیمایی، بسیار بالا بود.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...