باناسکو 1999گروه های دانش ، نظارت بر محتوای دانش ، حمایت های ساختاری و تکنولوژی بهسازی فرایندهای ایجاد و توزیع دانش. 9باسی 2000یادگیری، توزیع ، اجرا و به کارگیری. جدول 1-2 عوامل کلیدی موفقیت در مدیریت سازمانی از نگاه صاحبنظران(نادی،1386 ،ص117) دانش فهمیده می شود و فرد دانش را از طریق تجربه،استدلال، بصیرت ، یادگیری،خواندن و شنیدن به دست می آورد .هنگامی که افراد، دانش خود را با دیگران تسهیم میکنند ،دانش آنان گسترش می یابد و هنگامی که دانش فرد با دانش دیگران ترکیب میشود ،دانشی جدید ایجاد می شود( وید،2002) . با توجه به رویکردهای مختلف می توان اذعان داشت که مدیریت دانش همچون یک نظام یا تیم عمل کند. عبدالله سلامت [26]، سایبوردین و الیاس[27](2005) نظام مدیریت دانش را واژه ای می دانند که به منظور توصیف خلق گنجینه های دانش ، افزایش دسترسی و اداره کردنش ، همچنین ارتباط از طریق مشارکت ، غنی سازی محیط دانش و همچنین اداره دانش به عنوان یک دارایی برای سازمان ، بکار گرفته شده است. ماهیت و چیستی مدیریت دانش در اصل به دانش و خلق آن باز می گردد. دانش عبارتست از اطلاعاتی که از پردازش داده ها بدست می آید همچنین شامل تجربه ها ، ارزش ها بینش ها و اطلاعات در زمینه ای است که در ارزشیابی و یکی کردن تجربیات جدید و خلق دانش نو به اعضای سازمان کمک می کند. دانش توسط دانشکاران ساخته و بوسیله آنهایی که در مشاغل و وظایف خاص در گیرند، بکار گرفته می شود. کارمندان از دانش خود در تصمیم گیری ها و همچنین در بسیاری از امور تخصصی استفاده می کنند. داونپورت و پروساک (1998) [28]دانش را بعنوان مخلوطی سیالی از تجربیات و ادغام تجربیات و اطلاعات جدید فراهم می کند این دو بحث می کنند که دانش ساخته می شود و در اذهان کارکنان بکار گرفته می شود. دانش در سازمانها ، در اسناد و خزائن ،در  روال عادی کار، در فرایند ها ، اعمال و هنجار ها جای گرفته است. دیدگاه دیگری که توسط علوی ولیدنر (1998) [29]ارائه شده، کمی متفاوت است. آنها دانش را به عنوان عقیده شخصی موجهی می دانند که ظرفیت کارکنان را افزایش می دهند. بر اساس متون انتقال دانش بطور کلی دو نوع دانش وجود دارد دانش ضمنی [30]و دانش آشکار[31]( نوناکو و یوچی ،1990)[32]، دانش فنی یاضمنی در حیطه ذهنی ادراکی (شناختی) و یادگیری تجربی می باشد و به مقدار زیادی شخصی بوده و شکل دادن آن دشوار است در حالی که دانش آشکار به دانش فنی ، واقعی تر و منطقی تر اطلاق می شود(مانند داده ها ،سیاستها، روشها و نرم افزار ها،اسناد و …) دانش آشکار دانشی است که بدون نیاز به روابط بین فردی به شکل قابل توزیع به دیگران مستند شده است و یا با یک فرایند با استراتژی منتقل شده است. همچنین دانش آشکار، دانش استراتژیک و دانش نفوذ کننده[33] نیز نامیده می شود (علوی 2001) برای اولین بار پولانی (1956)[34] بین این دو دانش تفاوت قایل شد. دانش آشکار در یک وسیله مکانیکی یا فن آورانه همچون اسناد و یا پایگاه داده ها ذخیره می شود. این دانش اگر بین گروهی که با یکدیگر کار می کنند با بهره گرفتن از فن آوری های یادگیری جمعی در هر زمان ، مکان و شرایطی (همانگونه که در نمودار 1-2 نشان داده شده است) تقسیم شود مفید تر است. دانش ضمنی انباشته ای از تجربیات ، ذهنیات،دانسته ها، بینش ها، تیز هوشی، تخصص، متون، مجموعه مهارت ها ، روشها و یادگیری است که سازمان داراست و مانند فرهنگ سازمانی تجربیات گذشته و حال افراد سازمان ، فرایند ها و ارزشها را در بر می گیرد . دانش ضمنی بطور نمونه، تخصص ها و مهارتهای سطح بالا را شامل می شود که بدون ساختار منتشر شده و شکل محسوسی دارد ، بنابراین این طبقه بندی و مستند سازی آن مشکل است. نمودار 1-2 فن آوری کامپیوتری گروهی ،(علوی 2000 ، 121) دانش ضمنی به دلیل مشکلات مربوط به جدا کردن آن از منبع اصلی اش، دانش چسبنده نامیده شده است. لئوناردو و اسپیر[35] (1998) عقیده دارند که بیشتر دانش در محدوده بین دانش ضمنی و دانش آشکار واقع می شود. بعضی از عناصر آن (اجزای آشکار) واقعی و منطقی است. و مابقی (اجزای ضمنی) ذهنی و تجربی بوده را به بصورت اینجا و اکنون به وجود آمده است. بنابراین آنهامی گویند که ضمنی بودن دانش به این معنی است که نمی تواند طبقه بندی شود. امروزه نوسانات آموزش عالی ، احتیاج به جمع آوری هر دو نوع آنان(ضمنی و آشکار) را در سیستم های اطلاعاتی رسمی مورد توجه قرار دادند. انتقال دانش ضمنی معمولا از طریق معاشرت ها، کارورزی، شاگردی، مکالمات،روش های دیگر اجتماعی، تعامل بین فردی یا حتی از طریق شبیه سازی انجام می شود(نادی، 1386 ، ص 123). بطور کلی دو نوع دانش ضمنی وجود دارد: الف-دانش ضمنی ظاهر شده

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...