کاربرد مکرر خشونت یا انگیزه سیاسی به همراه قصد ارعاب به وسیله عاملان غیر دولتی که بر بیش از یک دولت اثر گذارد.[4] در این تعریف نیز ایرادهای ذیل وارد است:

  1. با توجه به قید «عاملان غیر دولتی» این تعریف شامل تروریسم دولتی نمی‌شود طبق این تعریف، هیچ گاه یک دولت نمی‌تواند در سطح بین المللی تروریسم شناخته شود، در حالیکه یک دولت هم می‌تواند به عنوان تروریسم بین المللی شناخته شود؛
  2. قید «بیش از یک دولت» برای تروریسم بین الملل ضرورتی ندارد؛ زیرا کافی است یک عمل تروریستی، تنها بر یک دولت اثر گذارد؛ البته ممکن است در عملیات بعدی، دولت دیگری مورد هدف قرار گیرد؛ بنابراین لازم نیست که در یک عملیات بیش از یک کشور تحت تاثیر قرار گیرد؛ بلکه مهم قابلیت تاثیر گذاری بر چند کشور است؛، از این جهت که مثلا مرتکب جرم از کشوری باشد که داوری بین المللی کافی باشد؛ یعنی مجرم از یک کشور باشد و محل ارتکاب جرم کشور دیگر؛ بنابراین، لازم نیست که عمل تروریستی لزوما بر دو کشور اثر بگذارد، مگر این که منظور از اثر گذاری همین مقدار باشدکه بیان شد؛ یعنی مجرم از یک کشور دیگری باشد که دست کم این مقدار بر دو کشور تاثیر دارد؛ زیرا ممکن است بر روی پرونده رسیدگی به این دسته از جرایم میان دو کشور موجب اختلاف گردد.

اما اگر بر اساس قوانین داخلی کشور مجرم، در باره مجازات مجرم، صلاحیت کشور محل وقوع جرم به رسمیت شناخته شده باشد، در ا ین فرض، دیگر اثری بر دو کشور نخواهد داشت؛ بنابراین، در تحقق یک جرم بین المللی، معیار تفاوت و تغایر مجرم و محل وقوع؛ جرم است و نه فعلیت اثر گذاری بر دو کشور. موسسه تحقیقاتی رند (RAND) در برخی تحقیقات خود تروریسم را به عنوان «خشونت یا تهدید خشونت آمیز برای ایجاد فضای ترس و هشدار که معمولا در حمایت از موضوعات سیاسی و سیستماتیک انجام میشود» تعریف کرده است.[5] در این تعریف، قید «معمولا» در بر گیرنده چنین پیامی است که تروریسم می‌تواند به انگیزه غیر سیاسی هم صورت م‌گیرد. برخی حقوق دانان تروریسم را چنین تعریف نموده اند: قصد ایجاد رعب و وحشت و برای رسیدن به مقاصد خاص[6] سپس در توضیح قصد ایجاد رعب و وحشت وتفاوت آن با قصد ایجاد وحشت در سایر جرایم این گونه نوشته‌اند: این قصد با قصد ارتکاب جرایم مشخصی که در حقوق جزای داخلی تعریف شده، باهم عنصر روانی افعال تروریستی را تشکیل میدهند؛ بنابراین، خشونت بعضی افعال مجرمانه را ـ که ذاتی افعال مذکور قلمداد میگردند و ممکن است به ایجاد رعب و هراس بینجامد ، باید از قصد ایجاد آن تفکیک نمود. افزون بر آن رعب و هراس ناشی از اعمال تروریستی، افراد غیر قربانیان را نشانه میگیرد؛ زیرا تروریسم عموما علیه کسانی سازمان می‌یابد که به آنها دسترسی ندارند[7] برخی نیز تروریسم را چنین تعریف کرده اند: تروریسم در اصطلاح به فرد یا گروهی اطلاق می‌شود که با توسل به شیوه‌های خشن، غیر متعارف و غافل کننده، جان، مال و امنیت عمومی را در معرض تهدیدهای جدی قرار داده و موجب ایجاد ترس و وحشت عمومی می‌شود[8] بر این تعریف اشکال های ذیل طرح شده است:

  1. به جای واژه ی «و» از کمله ی «ما» استفاده شوده بهتر است؛
  2. قید «غیر متعارف» مبهم است و ضرورت آن معلوم نیست؛
  3. قید «غافلگیر کننده» ضرورتی ندارد، زیرا اگر از پیش هم اعلان کند، ولی به دلیل عدم آکاهی برخی قربانیان موجب خسارت جدی شود، در تحقق تروریسم کافی است.
  4. افزون بر این، به کار گیری خشونت بر اساس این تعریف لازم نیست، بلکه تهدید هم کافی است. در تهدید به خشونت، اساسا غافل گیری معنا ندارد؛ بلکه اصولا تهدید وقتی محقق میشود که از پیش به قربانیان اطلاع داده شود که مورد حمله واقع خواهند شد و این با قید غافلگیری سازگار نیست. در بکار گیری خشونت هم که با تمهید مقدماتی، این خبر را به قربانیان برساند و نه غافل گیرانه، باز هم ماهیت تروریستی عمل را تغییر نمیدهد؛ بنا.بر این، قید غافل گیرانه که در برخی تعاریف، از جمله تعریف اخیر بر آن تاکید شده ا ست، لزومی ندارد؛
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...