پایان نامه قانون مدنی، فرانسه |
ماده 52 – داده پیام درمقام دعوی یا دفاع قابل استناد است و در هیچ محکمه یا اداره دولتی نمیتوان بر اساس قواعد ادله موجود ارزش اثباتی داده پیام را صرفا به دلیل شکل و قالب آنان کار کرد. ماده 53- داده پیام در مقام دعوی یا دفاع قابل استناد است و ارزش اثباتی داده پیام مشابه با اسناد موضوع کتاب دوم قانون مدنی از جلد سوم در ادله اثبات دعوی (مصوب 13 مهر و 18 آبان 1314 است). ماده 54- ارزش اثباتی داده پیام با توجه به شرایط ایمنی برای تولید، ذخیره و ارسال و نیز شرایط ایمنی که برای اطمینان از حفظ تمامیت داده پیام به کار گرفته شده و سایر عوامل مربوط تعیین میشود. قانون تجارت الکترونیکی راجع به داده پیامی که دارای ارزش اثباتی است سخن میگوید و دو استفاده از آن میشود: نخست اینکه داده پیام ممکن است دارای ارزش اثباتی باشد، چنانچه ظاهر ماده حکایت دارد و مقرر میکند که به طور کلی ارزش اثباتی داده پیامها با توجه به عوامل مطمئنه از جمله تناسب روشهای ایمنی به کار گرفته شده با موضوع و منظور مبادله داده پیام تعیین میشود و در این راستا رویه ایمن نیز تعریف شده است دوم اینکه اگر داده پیام فاقد شروط ایمنی یا عوامل مطمئن باشد از ارزش اثباتی برخوردار نخواهد بود این امر مفهوم مخالف ماده 54 میباشد. برای توضیحات بیشتر در خصوص ارزش اثباتی داده پیامها به چند نمونه خارجی آن نیز استناد میکنیم. قانون مدنی فرانسه پذیرش ارزش اثباتی معادل اسناد کاغذی برای اسناد الکترونیکی را به تحقق دو شرط منوط نموده است:
- شخصی که سند از عمل او ناشی شده به صورت مطلوبی قابل شناسایی باشد؛
- سند الکترونیکی تحت شرایطی تولید و نگهداری شود که تمامیت آن را تضمین نماید.
پاراگراف دوم از ماده 9 قانون نمونه آنسیترال معیارهایی را جهت تعیین ارزش اثباتی داده پیام ارائه نموده نموده است: «میزان اعتبار روش تولید، ذخیره و یا مبادله داده پیام، روش حفاظت از تمامیت داده، روش شناساندن اصل ساز داده پیام و هر عامل مرتبط دیگر». بدیهی است که با توجه به مقررات فوقالذکر گاه ممکن است داده پیام از هیچ ارزش اثباتی برخوردار نباشد (و درنتیجه دلیلی معتبر تلقی نگردد). همچنین ممکن است کسانی با استناد به ماده 1284 قانون مدنی که میگوید: «سند عبارت است از هر نوشته که در مقام دعوی یا دفاع قابل استناد باشد»، با پذیرش پیغامهای الکترونیکی به عنوان سند مخالف نمایند زیرا در این ماده نوشته بودن از شرایط اصلی سند، معرفی شده در حالی که پیغامهای الکترونیکی نوشته نیستند و نوشته حتماً باید از ثبت جوهر یا … بر روی کاغذ و… به وجودآید. این مسأله درگذشته در فرانسه هم مطرح بوده و (همانطورکه گفتیم) تاپیش ازتصویب قانون 13 مارس 2000 و اصلاح قانون مدنی، به دلیل غلبه نوشتههای کاغذی، نسبت به پذیرش اسناد الکترونیکی به عنوان ادله کتبی تردید وجود داشت. با اینحال رویه قضایی در این کشور پیش از تصویب قانون مذکور، ادله الکترونیکی را منوط به تحقق شرایطی به رسمیت شناخته و برای آنها همان قدرت اثباتی اسناد عادی را قایل شده بود: دیوان تمیز فرانسه در رأی صادره در تاریخ دوم دسامبر 1997 بیان داشته بود که نوشته ممکن است بر روی هر حاملی (واسط یا قالبی) از جمله از طریق تلهکپی، ایجاد و نگهداری شود مشروط بر آنکه تمامیت و انتساب آن به نویسنده مشخص شده در نوشته تأیید شده و یا مورد اعتراض واقع نشود». اقدام قانونگذار فرانسوی در اصلاح قانون مدنی این کشور تحت تأثیر نظریه نوینی است با عنوان نظریه «معادلهای کارکردی». این نظریه نوشته را به شکل و قالب خاصی محدود نمیکند بلکه در عوض کارکردهای اساسی نوشته را بیان میکند و هر مدرکی را که این کارکردها را ارائه دهد به عنوان نوشته تلقی می کند. با توجه به آثار منتشر شده از سوی آنسیترال (که تأثیر قابل توجهی بر شکلگیری و رواج این نظریه داشته) میتوان کارکردهای اساسی نوشته را بدین صورت خلاصه کرد: عدم قابلیت تغییر، قابلیت خوانده شدن و ثبات و دوام. قانونگذار فرانسه و دیوان تمیز این کشور کارکرد «شناسایی شخص منشأ نوشته» و یا به عبارت دیگر «قابلیت انتساب نوشته به شخص معین شده در آن» را نیز به مجموعه مذکور افزودهاند.[81] 1) کارکردهای نوشته عدم قابلیت تغییر: نوشته باید به صورتی باشد که طرفین یا اشخاص ثالث نتوانند در آن تغییری ایجاد کنند. امکان تغییر دادن آنچه بر روی کاغذ نوشته شده بسیار کم است زیرا هرگاه مطلبی افزوده، حذف و یا جایگزین شود این امر در نخستین نگاه و به راحتی قابل کشف است. در مقابل، یک فایل الکترونیکی را به راحتی میتوان تغییر داد، مگر آنکه به خوبی از آن محافظت شده باشد. با این وجود، هر تغییری که در فایل الکترونیکی صورت گیرد آثاری از خود بر جا میگذارد (مثلاً تغییر تاریخ یا ساعت فایل). به علاوه، امروزه امکان مقابله با این مشکل از طریق به کارگیری امضاهای دیجیتال فراهم آمده است. 2) قابلیت خوانده شدن: آنچه را که بر روی کاغذ نوشته شده است باید بتوان براحتی و «بطور مستقیم» خواند. بنابراین، زبان به کار رفته جهت تهیه نوشته باید برای اشخاص ذینفع قابل فهم باشد، در غیر این صورت این اشخاص به مترجم مراجعه خواهند نمود؛ این واقعیت ما را بر آن میدارد تصدیق نماییم که نوشته الکترونیکی نیز، اگرچه به صورت غیر مستقیم، قابل خواندن است، زیرا با آنکه این نوع نوشته به زبان دودویی نگاشته شده که برای انسان قابل رؤیت و فهم نیست معذلک با به کارگیری ابزاری مناسب میتوان آن را خواند. 3) ثبات و دوام: نوشته کاغذی از ثبات و دوام کافی برخوردار است، معمولاً کاغذ با گذشت زمان از بین نمیرود. بدیهی است که این ویژگی در نوشتههای الکترونیکی نیز وجود دارد و این نوع نوشتهها را میتوان طی مدت زمان دلخواه نگهداری نمود. 4) قابلیت انتساب نوشته به فرد معین: در صورتی که نوشتهی موجود بر روی کاغذ، امضاء شده باشد براحتی میتوان نویسنده آن را شناسایی کرد و حتی در غیر اینصورت و در مواجهه با سند بدون امضاء نیز چنین امکانی فراهم است زیرا با مراجعه به کارشناس میتوان خط افراد را تشخیص داده و نوشته را به فرد معینی منسوب نمود، اما در خصوص اسناد الکترونیکی وضعیت به گونهای دیگر است زیرا ماهیت مجازی این نوع اسناد مانع از آن است که براحتی آنها را متعلق به فرد خاصی بدانیم. با این وجود، در حال حاضر با بهره گرفتن از انواع معینی از امضاهای الکترونیکی (از جمله امضای دیجیتال) امکان شناسایی نویسنده اسناد الکترونیکی نیز وجود دارد. ملاحظه میشود که نظریه «معادلهای کارکردی» در ضمن بیان کارکردهای اساسی نوشته استدلال میکند که اسناد الکترونیکی نیز قابلیت ارائه این کارکردها را دارند و نتیجتاً میتوان آنها را نیز به عنوان سند نوشته (مکتوب) تلقی نمود و به عنوان دلیل در دادرسیها پذیرفت.[82]
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1398-12-14] [ 10:56:00 ق.ظ ]
|