همچنین‌ با توجه‌ به‌ مطالب‌ ذکر شده‌ به‌ دست‌ می‌آید که‌ پرداخت‌ دیه‌ از طرف‌ عاقله‌ نیز تابع‌ عرف‌ است‌. بدین‌گونه‌ با بررسی‌ تاریخی‌ مسأله‌ دیات‌ می‌بینیم‌ که‌ در جاهلیت‌ عرف‌ قبیله‌ای‌ حاکم‌ بوده‌ است‌ بدین‌ معنا که‌ هر یک‌ از قبایل‌ دارای‌ رئیس‌ و یک‌ رشته‌ مقرراتی‌ بوده‌اند که‌ طبق‌ آن‌ مقررات‌ و عرف‌ قبیله‌ای‌ عمل‌ می‌کرده‌اند و مطابق‌ آن‌ عرف‌ دیه‌ بر عهده‌ عاقله‌ بوده‌ است‌ و چون‌ در زمان‌ ظهور اسلام‌ در منطقه‌ حجاز و بعضی‌ از مناطق‌ عربی‌ عرف‌ قبیله‌ای‌ حاکم‌ بود، اسلام‌ این‌ مسأله‌ را پذیرفت‌. در این‌ زمینه‌ هم‌ مانند سایر احکام‌، جعل‌ به‌ صورت‌ قضیه‌ حقیقیه‌ است‌. به‌ این‌ معنا که‌ در هر یک‌ از جوامع‌ که‌ عرف‌ قبیله‌ای‌ حکومت‌ می‌کند و قبایل‌ و عشایر آن‌ با هم‌ قرارداد و پیمان‌ می‌بندند تا در مواردی‌ که‌ یکی‌ از افراد مرتکب‌ جنایت‌ موجب‌ دیه‌ شود تمامی‌ افراد قبیله‌ عهده‌ دار دیه‌ بشوند این‌ حکم‌ در آن‌ جوامع‌ ثابت‌ است‌. اما در جوامعی‌ که‌ عرف‌ قبیله‌ای‌ حاکم‌ نیست‌ و افراد قبیله‌ و عشیره‌ و متفرق‌ می‌باشند و هیچ‏گونه‌ ارتباط‌ نزدیک‌ میان‌ آنها نیست‌. صرف‌ پسر عمو بودن‌ دو نفر با یکدیگر موجب‌ نمی‌شد که‌ ملتزم‌ به‌ مفهوم‌ شده‌ و بگوییم‌ که‌ آنها مسئول‌ پرداخت‌ دیه‌ می‌باشند زیرا اصلاً قرارداد و پیمانی‌ با هم‌ در این‌ زمینه‌ ندارند. پس‌ مسئولیت‌ پرداخت‌ دیه‌ بر عاقله‌ یک‌ حکم‌ تأسیس‌ اسلام‌ نیست‌. اسلام‌ یک‌ حکم‌ عقلایی‌ زمان‌ جاهلیت‌ را تقریر و امضاء کرده‌ است‌ و عقلایی‌ و عرفی‌ مسأله‌ این‌ است‌ که‌ به‌ اعتبار پیمان‌ و قرارداد این‌ حکم‌ ثابت‌ است‌ و ما تابع‌ موضوع‌ هستیم‌ هرجا موضع‌ باشد، حکم‌ هم‌ هست‌ و جایی‌ که‌ موضوع‌ ثابت‌ نباشد مانند: اغلب‌ جوامع‌ عقلایی‌ که‌ این‌ قرارداد و پیمان‌ را فعلاً ندارند، نمی‌توان‌ مستلزم‌ به‌ دیه‌ عاقله‌ شد. پس‌ پرداخت‌ دیه‌ در قتل‌ خطایی‌ با مراجعه‌ به‌ عرف‌ معلوم‌ می‌گردد؛ یعنی‌ در مناطقی‌ که‌ عرف‌ قبیله‌ای‌ حاکم‌ است‌ در صورت‌ بروز قتل‌ خطایی‌ پرداخت‌ دیه‌ بر عهده‌ عاقله‌ است‌ اما در جوامعی‌ که‌ عرف‌ عشیره‌ای‌ حاکم‌ نیست‌ و افراد و عشیره‌ از هم‌ متفرق‌ می‌باشند، پرداخت‌ دیه‌ به‌ عهده‌ جانی‌ خواهد بود. والحمدلله رب‌ العالمین‌

منابع

ـ ابن عابدین. مجموعه رسائل. ـ افشار. مقدمه حقوق تطبیقی. ـ اوژن پتی. حقوق رم. ـ تنک، آندره. حقوق ایالات متحده امریکا. ـ جعفری لنگرودی، محمدجعفر. منابع حقوق اسلام. ـ جوادعلی. المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام. ـ جوان. مبانی حقوق. ـ داوید، رنه. اسلوبهای بزرگ حقوق. ـ سلجوقی، محمود. نقش عرف در حقوق مدنی ایران. ـ محمصانی، صبحی. فلسفه قانونگذاری. ـ مونتسکیو، شارل لوئی دوسکوندا. روح القوانین. ـ نجومیان، حسین. مبانی قانونگذاری دادرسی.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...