گفتار سوم :تحلیلی بر دموکراسی قومی(کثرت گرا)

دموکراسی چند قومی  نظامی سیاسی است که در ان  چند گروه قومی  مذهبی  فرهنگی در قدرت سیاسی سهیم هستند و در تصمیم گیری های سیاسی مشارکت دارند. یچپارت دموکراسی قومی را براساس چهار ویژگی اصلی برای این نوع دمکراسی تعریف می کند :”اول ،مشارکت نمایندگان  گروه های قومی عمده  در فرایند تصمیم گیری دوم ،برخورداری ان گروه ها  از میزان بالایی از خود مختاری داخلی سوم ،توزیع قدرت به تناسب اهمیت گروه ها چهارم ،قدرت وتو برای گروهای اقلیت”.[10] مشارکت نمایندگان گروه های قومی  در اداره حکومت و به ویژه تصمیم گیری اجرایی ممکن است  اشکال سازمانی مختلفی داشته باشد . یکی از اشکال  تشکیل دولت ائتلافی  بزرگ در دمکراسی های پارلمانی  مانند مورد بلژیک است . شکل عضویت نمایندگان گروه های قومی  و مذهبی عمده در هیئت دولت  به شیوه ای است که در مورد هیئت  دولت هفت عضوی سوئیس  مشاهده می شود.در نظام لبنان  مناصب عالیه از جمله  ریاست جمهوری میان گروه های قومی  مذهبی مختلف توزیع شده است ، به این شکل که ریاست جمهوری برای مسیحیان مارونی ، نخست وزیری برای  مسلمانان سنی مذهب  ، ریاست پارلمان برای  مسلمانان شیعی  مذهب و غیره  در نظر گرفته شده است. با این حال توزیع قدرت میان گروه های قومی  در نظام های پارلمانی اسان تر است  تا در نظام های ریاستی که در انها قوه ی مجریه  معمولا در دست یک تن  یعنی رئیس جمهور است. در خصوص خود مختاری داخلی ، قدرت تصمیم گیری در مسائل  مربوط به هر گروه قومی  به همان گروه تفویض می شود . اگر گروه های  قومی در مناطق جغرافیایی  خاصی مستقر باشند خود مختاری داخلی  معممولا در شکل نظام فدرال ظاهر می شود.. اگر گروه های قومی از لحاظ جغرافیایی  درامیخته باشند  در ان صورت خود مختاری می تواند  خصلت غیر جغرافیایی داشته باشد. منظور از توزیع قدرت به تناسب  اهمیت گروه های قومی  به طور کلی ان است که مناصب اجرایی ، پارلمانی و دیوانی و نیز توزیع هزینه های عمومی  برحسب جمعیت و اهمیت  گروه های قومی صورت گیرد. بهترین شیوه ی تامین  نمایندگی این گروه ها در پارلمان همان نظام  نمایندگی تناسبی است . اما وقتی گروه های قومی در  مناطق جغرافیایی خاصی متمرکز باشند، نظام انتخاباتی اکثریتی  با  حوزه ی انتخابیه تک عضوی نیز وافی به مقصود است . شیوه ی دیگر ان اینست که  شمار معینی از کرسی های پارلمانی برای هر یک از گروه های  قومی در نظر گرفته شود. حق وتو از جانب اقلیتها  معمولا به موضوعات بسیار حاد  و حیاتی مانند  تصمیم گیری در خصوص نظام انتخاباتی  ، نظام شهرداری ها و قانون گذاری  در امور نظام اموزشی  و مسائل فرهنگی محدئود می شود . با این حال  حق وتو در این خصوص  اغلب جزیی از توافق های  غیر رسمی میان گروه های قومی است  و در قوانین اساسی انعکاس نمی یابد.[11]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...