فایل پژوهشی : حقوق جزا، معاملات |
نقطه اشتراک فقه و حقوق، موضوعات مشترک در احکام معاملات و بخشى از حقوق جزا و پارهاى از موضوعات حقوق عمومى است، گرچه این بدان معنا نیست که در این نقاط مشترک گستره موضوعات کاملاً بر یکدیگر انطباق دارند؛ مثلاً وجوب روزه کفاره در قتل عمد و خطأ از احکام شرعى است که در فقه مطرح است، ولى به دلیل ویژگى قاعده حقوقى یعنى ارتباط آن با اجتماع و دیگر انسانها امثال این احکام در حقوق جزا دیده نمىشود. 2 – بررسى رابطهاى که مىتواند بین فقه و حقوق وجود داشتهباشد: چنانکه گذشت عدهاى قائلاند توان بالقوه فقه بسیار بیش از آنچه که هست، مىباشد. در این صورت فقه داراى قلمروى است که تمام موضوعات حقوقى را در بر گرفته و درباره آنها استنباط مىنماید. در این صورت رابطه فقه و حقوق عموم و خصوص مطلق خواهد شد؛ چه آنکه فقه علاوه بر موضوعات حقوقى در تمام زمینههاى قبلى خود اعم از مشترک و غیرمشترک با حقوق قانونگذارى مىنماید. یکى از حقوقدانان معاصر در توضیح نظریه فوق مىگوید: اما درباره رابطه بین فقه و حقوق باید گفت: فقه را تعریف کرده اند به علم به احکام شرعى فردى از روى ادله تفصیلى آنها. این تعریف گرچه از لحاظ ظهور بدوى شامل مسائل حقوقى نمىشود و فقط احکام تکلیفى عبادى و غیر عبادى و احکام وضعى شرعى را شامل مىشود، لیکن از اینجهت که احکام شرعیه فقط به احکام تأسیسى اختصاص ندارد، بلکه هم احکام تأسیسى را شامل است هم امضایى را، هم تکلیفى را شامل مىشود هم وضعى را، اختصاص به زمان خاص ندارد، بنابراین کلیه وظایف عقلایى را شامل مىشود اعم از مدنى و کیفرى… در این صورت نسبت میان فقه و حقوق عموم و خصوص مطلق است نه من وجه؛ چرا که فقه همه مباحث حقوقى را شامل مىشود، اما حقوق بسیارى از مباحث فقهى را در بر نمىگیرد.(15) تحلیل و نقد مدعاى فوق و بیان شرایط و لوازم آن را از موضوع مورد تحقیق خارج مىدانیم. فقط این نکته را متذکر مىشویم که مقدمه تحقق این ادعا ارائه تعاریفى دقیق از فقه، هدف فقه، حکم شرعى و قید اسلامى در احکام است. گفتار دوم: تقسیمهاى فقه و حقوق و رابطه آنها روش دیگر در بررسى گستره فقه و حقوق توجه به تقسیماتى است که فقها و حقوقدانان براى این دو علم قائل شده اند. بررسى این تقسیمات رأى و تفکر علماى این دو علم را نسبت به محدوده کارشان مشخص و روشن مىکند و علاوه بر آن، سه نتیجه مهم دیگر نیز به دست مىآید: اول: شمارش تمامى ابواب فقه و حقوق و مقایسه آنها با هم کارى بسیار مشکل، در عین حال گسترده است، اما این عمل تحت عناوین کلى که در هر یک مذکور و متداول است امرى سهل و در دسترس مىباشد. دوم: تقسیمات دستهبندى شده و گسترده در حقوق، این زمینه را براى ما فراهم مىآورد که بتوانیم گستره فقه را بهتر دریابیم و در واقع، حقوق، محکى براى تشخیص، تحدید یا توسعه در قلمرو کنونى فقه خواهد بود. سوم: بخش زیادى از احکام حقوقى اسلام که لا به لاى احکام شخصیه به صورت پراکنده دیده مىشود را مىتوان به کمک مقایسه با تقسیمات موجود در علمى موازى با آن، جایگاهشان را یافت که در نهایت بررسى قلمرو فقه و حقوق دقیقتر و منصفانهتر انجام مىشود.
فرم در حال بارگذاری ...
[دوشنبه 1398-12-12] [ 06:20:00 ب.ظ ]
|