• اشاره به آیین نامه اجرایی که بعداً به تصویب هیات وزیران خواهد رسید درمفاد قانون ودر دسترس نبودن این آیین نامه اعلام نظر را تا ابلاغ آن مسکوت خواهد گذاشت[95] برای کسب اطلاعات بیشتر درمورد مقررات مربوط به نرم افزارهای رایانه ای و نحوه ثبت آنها درحقوق ایران به «قانون حمایت ازحقوق پدیدآورندگان نرم افزارهای رایانه ای »مصوب 10/10/1379 رجوع شود.

 

گفتار دوم:شباهت نرم افزار با آثار ادبی و هنری

مقصود از آثار ادبی نوشته معمولا کتاب است اگر چه خصوصیتی درآن نیست وممکن است شخصی نرم افزار خاصی را با یکی دیگر از آثار مشمول حق مولف قابل مقایسه بداند و دراین زمینه استدلال نماید . دلائل مشابه برنامه کامیپوتری با کتاب رامی توان به شرح زیر ذکر کرد: 1-فصل بندی مطالب: شخصی که کتابی رامی نویسد ، مطالبی را که درنظر دارد به طور یکجا و درهم درج نمی کند بلکه سعی می نماید با تقسیم بندی منطقی مطالب ، هر دسته از گفتنیها را در جای خود بیان کند . تقسیم بندی مطالب ممکن است مفصل یا مختصر باشد و به این معنا که هر بخش ، رشته تقسیمات فرعی خود را داشته باشد . میزان تقسیم بندی ها گاه رابطه مستقیمی با کثرت مطالب ندارد بلکه بر حسب منطق و تنوع مطلوب صورت می گیرد . یک برنامه کامیپوتری نیز بر حسب تفصیل و پیچیده و متنوع بودن آن مرکب از بخش ها و تقسیمات فرعی است این تقسیم بندی علاوه بر تقسیماتی است که مقتضای برنامه نویسی به یک زبان خاص است . مثلاً قبلا گفته شد که دربرنامه های به زبان COBOL اصولا چهار بخش وجود دارد که به ترتیب درآنها هویت برنامه مشخصات سیستم و دستگاه های کامیپوتری ، بایگانی و داده ها و عملیات مطرح می شود ولی درخود بخش عملیات نیز مثلاً جملات به طور درهم نوشته نمی شود بلکه پاراگراف به پاراگراف ذکر می شود وبین آنها ارتباط هایی به وجود می آید . 2-هدف دار بودن : کتاب در کل هدفی را دنبال می کند به طوریکه وقتی تمام بخش های آن خوانده شود هدفی که نویسنده دارد تحقق پیدا می کند .هر کدام از بخش های کلی و جزئی نیز براساس اهدافی که برای خود آن بخش درنظر است نوشته می شوند ولی تمام اهداف جزئی در جهت هدف کلی کتاب معین می گردند.نرم افزار نیز به منظور انجام شدن اموری نوشته می شود به طوریکه وقتی آن را درماشین قرار دهند و به کار اندازند آن امور انجام و هدف محقق شود . نرم افزاری بهتر است که هر بخش ازآن هدفی که به آن واگذارشده است تامین کند و کمتر به سایر بخش ها ارجاع دهد. 3-زبان نگارش: کتاب با زبان معمولی انسان نوشته می شود که مرکب از حروف ، کلمات و ارقام و علائم جملات است برنامه های کامیپوتری نیز همین طور نگارش می یابند و خصوصا برنامه های به زبان بالا که به کلمات و جملات شبیه زبان معمولی تدوین می شوند. 4-قابلیت ترجمه : کتاب را می توان از یک زبان به زبان های دیگر ترجمه کرد . همین طور است برنامه های کامپیوتری ، زیرا که اولا تمام برنامه های به زبان های سطح بالا (منبع) باید از صورت انسان فهم به صورت قابل اجرا برای ماشین که 0 و 1 است در آیند . ثانیاً ممکن است ساختار و مفاد یک برنامه که به یک زبان سطح بالا و مناسب با سخت افزاری خاص است در زبان دیگری که مناسب برای سخت افزار دیگر است مورد اقتباس قرار گیرد . این کار به عنوان مثال در قضیه Whelan ، V.Jaslow صورت گرفت که درآنجا خوانده بجای برنامه کاربردی خواهان برنامه ای با همان ساختار ولی زبان BASIC نوشت که با زبان برنامه اولی متفاوت و با کامیپوترهای شخصی سازگار بود . اینک این عمل خوانده مجاز است یا نه درجای خود بحث خواهد شد ولی تنها ازنقطه نظر قابلیت برگردان کردن زبان برنامه با حفظ ساختار و منطق آن مثال مزبور قابل ذکر بود . 5-سایر جهات : جنبه های دیگری هم هست که بیشتر جنبه اقتصادی و فرعی دارد تا ادبی و هنری این جنبه ها عبارتند از : 1-5-نیاز به سرمایه : حداقل در برنامه های ساده بدون نیاز به سرمایه گذاری زیاد فرد یا افرادی می توانند مبادرت به نوشتن برنامه نمایند و تنها نشر و بازیابی آن است که نیاز بیشتری به سرمایه و حرفه بازاری دارد . این امر درمورد کتاب نیز صادق است و لذا شباهتی از این جهت بین دو موضوع فوق وجود دارد . 2-5-ماده وشی حامل اثر در کتاب و نرم افزار نسبت به ارزش خود اثر از قیمت کمتری برخوردار است .[96] این قیمت ناشی از انحصار قانونی یا حق مولف است .

گفتار سوم:تفاوت نرم افزار با آثار ادبی و هنری

برای بیان تفاوت های مزبور ابتدا لازم است آنچه را که در فوق تحت عنوان شباهت ها مطرح کردیم موردنقد و بررسی قرار دهیم . 1-فصل بندی کتاب نوعی تقسیم کار به اجزا و بخش هاست که مخصوص کتاب یا سایر آثار ادبی و هنری نیست اصولا هر کاری را که قرار است انجام شود یکجا و یک دفعه انجام نمی دهند تولیدیک محصول صنعتی نیز با تقسیم کار وتولید اجزا وترکیب نهایی آن ها صورت می گیرد . 2-هدف دار بودن نیز اختصاص به آثار ادبی و هنری ندارد وهمه کارهای بشرحتی سخن گفتن او چنین وصفی را دارد . هریک از اجزا کارهانیز هدفی جزئی ولی در ارتباط با هدف کلی فاعل آن دارند. 3-درخصوص زبان نگارش ، که قوی ترین دلیل تشابه نرم افزار یا کتاب است . ملاحظات زیر مطرح است . یکی آنکه اصولا در دوران اخیر که مهندسی نرم افزار مطرح است تنها درصد کمی حدود20 درصد از جریان تولید را کدگذاری و نوشتن برنامه تشکیل می دهد و لذا سهم این عامل در محصول نرم افزاری در حدی است که خود به خود جنبه شباهت مزبور را کم اهمیت می کند . دیگر آنکه درهمین مقدار گفته شده نیز باید توجه داشت که این شباهت فقط درمورد زبان های سطح بالا مطرح است درحالیکه برنامه های خوبی با 0 و1 را شامل نمی شود . 4-قابلیت ترجمه اگر چه شباهت خوبی است ولی باز در مفهومی وسیع تر اختصاص به آثار ادبی ندارد و زیرا مشابه سازی برای محصولات صنعتی نیز مصداق دارد مضافاً به این که در ترجمه متون ادبی استفاده می شود از متن ترجمه نیز مانند خواننده متن اصلی انسان است درحالیکه دربرنامه کامیپوتری ، متن ترجمه شده فقط توسط ماشین قابل استفاده می باشد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...