• به نیت صاحبش صدقه دهد؛
  • به نیت امانت برای مالکش حفظ و نگهداری کند. (محقق حلی، 1408 هـ .ق، ج3، ص1412)

  شهید اول در لمعه همین نکته را بیان داشته است. شهید ثانی در شرح لمعه می گوید: ولی کودک و دیوانه متولی تعریف لقطه می باشند. یابنده پیش از تمام شدن سال نمی تواند مالک آن بشود. (شهید ثانی، شرح لمعه) یابنده­ی مال کسی است که شایستگی کسب کردن داشته باشد، اگرچه مکلف نباشد و بر ولیّ طفل واجب است مالی را که کودک پیدا می کند، حفظ کند. چنان که حفظ مال کودک بر او واجب است و آن را در اختیار کودک قرار نمی دهد، زیرا اطمینان به کودک وجود ندارد و مجنون نیز همین حکم را دارد. اگر آن مال نیاز به تعریف داشته باشد، ولی اقدام به تعریف آن می کند و سپس برای آن دو، میان صدقه دادن و تملک و به عنوان امانت نگهداری کردن، کاری را که برای آنان سودمند تر است، انجام می دهد. (همان)

2-1-4-2احکام لقیط

هر طفل گمشده ای است که کسی را نداشته باشد که متوجه تربیت او بشود. (محقق حلی، 1408 هـ.ق، ج3 ص1378). لقیط بچه ای را که گم شده و سرپرست ندارد و بر آنچه که مصلحت اوست و دفع آنچه که موجب ضرر و هلاکت او است، نمی تواند مستقلاً عمل نماید می گویند. (امام خمینی، 1425 هـ .ق، ج3، ص417) برداشتن لقیط واجب کفایی است هر گاه از تلف شدن از بترسد. به خاطر آیه 5-2 سوره مائده که می فرماید: «تعاون علی البّر»و بعضی از مجتهدین این را سنت می دانند(دهکردی).و ملتقط (کسی که لقیط را برمی­دارد) باید شرایطی داشته باشد که به شرح زیر است:

  • بلوغ و عقل می باشد.
  • آزاد باشد، چه برداشتن غلام بی اذن آقا صحیح نیست، مگر در وقتی که از تلف شدن طفل بترسد و کسی دیگر سوای او نباشد، چه در این صورت واجب است بر غلام برداشتن او.
  • مسلمان باشد. بعضی از مجتهدین، اسلام را شرط نمی دانند. چون غرض از التقاط محافظت است و آن با کافر نیز ممکن است و بعضی از مجتهدین شرط عدالت در بردارنده کرده اند. (عاملی 1429 هـ .ق، ص588) (علامه حلی، 1420 هـ .ق ج4 ، ص448).

لقیط محکوم به کفر ترک می شود تا به دست ملتقط کافر برسد، به خلاف لقیط مسلمان و طفل زمانی محکوم به اسلام است که یکی از ابوین یا همه آنها مسلمان باشند و یا در بلاد اسلام یافت شود و یا در بلاد کفر در صورتی که در آنجا مسلمانی پیدا شود که احتمال داده شود لقیط از او متولد شده است، محکوم به اسلام است یا در آنجا مسلمانی اسیر باشد. (کیدری، 1416 هـ .ق، ص327) اگر در دارالکفر باشد و مسلمانی در آن نباشد یا مسلمان باشد ولی احتمال داده نشود که از اوست، به کفر او حکم می شود. و در جایی که محکوم به اسلام است، اگر بعد از بلوغ اظهار کفر از خودش بنماید، به کفر او حکم می شود. لیکن بنابر اقوی حکم مرتد فطری او جاری نمی شود. (امام خمینی، 1425 هـ .ق، ص419) اگر دو نفر با هم طفل را دیدند، حضانت و تربیت آن با کیست؟ اگر آن دو نفر در حریت و اسلام و امین بودن و  مساوی باشند، پس طفل را به قید قرعه یکی از آن دو برمی­دارند و اگر یکی از آن دو فاسق باشد و یا عبد باشد و یا مسافر و یا کافر، طفل را دیگری برمی­دارد. (همان) واجب نیست که ملتقط در برداشتن لقیط شاهد بگیرد و نفقه لقیط بر عهده ملتقط نیست، بله واجب است حضانت آن طفل را به عهده بگیرد، و نفقه می دهد از زمان لقیط زمانی که مالی داشته باشد، البته به اذن حاکم، پس زمانی که بدون اذن حاکم از مال طفل نفقه دهد، ضامن است مگر زمانی که ضرورت داشته باشد. مثل زمانی که دست رسی به حاکم نباشد و اگر

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...