مقاله رایگان درباره قانون کار، حقوق بشر |
ضمانت اجراى هر قانون و قاعده حقوقى بر دو بنیان استوار است: یکى هراس از شرمندگى نزد دیگران; و دیگرى بیم از کیفر، اما اگر در برخى از موارد، هیچ یک از این دو یافت نشود، انگیزهاى بشرى براى اجراى قانون باقى نمىماند . قانون شکنى اگر در پنهان صورت پذیرد، قانون شکن خود را از نگاه نقدآمیز جامعه و شرمندگى عمومى رها مىشمارد . نیز اگر قانون شکن داراى اقتدار و نفوذ اجتماعى باشد، مىتواند از کیفر بر کنار بماند و با توان خویش راه مجازات را ببندد . گر چه این دو بنیان اساسى همواره مهمترین تضمینهاى اجراى قانون بودهاند، اما نمونههاى فراوان حاکى از آنند که استثنائات قاعده مزبور چندان کمیاب نیستند . اکنون این سؤال پیش مىآید که اگر آن دو بنیان مفقود شوند، ضمانت اجراى قانون در چیست؟ چه انگیزهاى مىتواند در پنهان، بازدارنده قانون شکنى باشد؟ چه عاملى مىتواند افراد زورمند و صاحب نفوذ را از قانون شکنى باز دارد؟ پیداست که اجراى قانون انگیزه مىخواهد . طبعا قانون شکنى در نظر انسان سودمند است; زیرا منافع شخصى، غرایز و لذتها و خوى جاه خواهى او را تامین مىسازد . از دیگر سو، نظام حقوقى بدون ضمانت اجرا ارزش ندارد; زیرا کافى است راه تخلف باز شود تا آنگاه همه جا و همه کس را در بر گیرد . در این میان، نظام حقوقى اسلام داراى افتخار آمیزترین کارنامه است . زیرا که همه شریعتهاى آسمانى و به ویژه اسلام، به انسان چنین پیام داده اند که اجراى قانون کارى استبایسته که تنها با نیت نزدیکى به پروردگار و در همه جا و همه دم باید بدان وفادار بود; زیرا آن کس که شرمندگى نزد وى بسیار رنجآور استخداست; و نیز آن کس که گناهکاران را کیفر جاوید مىدهد خداست . و چنین شاهد منتقمى در همه جا و همه گاه، انسان و کارهایش را مىنگرد و در شمار مىآورد: «هو معکم اینما کنتم و الله بما تعملون بصیر» (3) یعنى: هر جا باشید، او با شماست . و خداوند بدانچه انجام مىدهید بیناست . بر این پایه، هرگز کسى براى اجراى قانون، بىانگیزه نخواهد بود و همواره این صداى پیچیده در جهان هستى را مىشنود: «الم یعلم بان الله یرى» (4) یعنى: آیا ندانست که خدا مىبیند؟ بنیان دوم (بیم از کیفر) نیز در نظام حقوق بشر اسلام استوار است . در تفکر اسلامى، هرگز کسى را نمىتوان یافت که بدان پایه و مایه از قدرت دستیابد که توان جلوهنمایى در برابر قانون الهى را داشته باشد یا خود را از کیفر قانون شکنى برهاند . در این نظام، هیچ کس به جایگاهى نمىرسد که از قلمرو حکومت پروردگار بیرون باشد; گر چه خدا فراموشان چنین پندارند: «و لا یحسبن الذین کفروا سبقوا انهم لا یعجزون» (5) یعنى: کافران هرگز مپندارند که پیش رفتهاند و در قبال اراده الهى سبقت گرفتهاند . به راستى، آنان توان ایستادن در برابر حق را ندارند . به این ترتیب، زمینه سرکشى و قانون شکنى از میان مىرود و کسى به گمان رهایى از کیفر، به قانون شکنى روى نمىآورد و همواره به یاد دارد که: «ان ربک لبالمرصاد» (6) یعنى: به راستى، پروردگارت بر کناره کمینگاه است . ب) جایگاه اخلاق در پایبندى به قانون گفته شد که هر دو بنیان نهادین ضمانت اجراى قانون، در نظام حقوقى اسلام استوار شده اند . اکنون بنگرید که چگونه در نظام حقوق بشر اسلام، از رهگذر پایبندى به ارزشهاى اخلاقى، ضمانت اجراى قوانین حقوقى تامین مىشود . قرآن کریم رهنمودهاى اخلاقى را برترین ضامن اجراى احکام الهى مىشمارد . هر گاه قرآن مسالهاى اخلاقى را طرح مىسازد، از آرمانهاى اخلاقى نیز یاد مىکند: «لعلکم تذکرون» (7) یعنى: بدین امید که یادآور شوید . و نیز: «لعلکم تفلحون» (8) یعنى: باشد که رستگار گردید . این گونه یادکردهاى اخلاقى، همراه با همه دستورهاى قرآن و از جمله رهنمودهاى حقوقى، به چشم مىخورند . اکنون نقش این آرمانجویى اخلاقى را در تضمین اجراى قانون، ضمن مثالى باز مىگوییم: یکى از والاترین بخشهاى زندگى اجتماعى انسان، اقتصاد و گردش مال در جامعه است . بسیارى از مقررات حقوقى نیز براى تنظیم همین بخش بر نهاده شده اند . قرآن کریم، آنگاه که از این بخش سخن مىگوید، باز از فلاح و رستگارى سخن مىگوید: «و من یوق شح نفسه فاولئک هم المفلحون» (9) یعنى: آنان که از بخل ورزى نفس خویش رهایى یابند، رستگارند . این که فلاح انسان در این زمینه چیست، خود، در قرآن کریم تبیین شده است . سیر این تبیین را بسیار کوتاه عرضه مىداریم تا روشن شود که چگونه پایبندى به ارزشهاى اخلاقى، فرد را به سوى اجراى قانون هدایت و خود به خود ضمانت اجراى قانون را تامین مىکند . قرآن، نخستبه انسانها پیام مىدهد که خداوند از آنان مىخواهد تا زمین را آباد کنند و آن را زیر امر خویش در آورند . آنگاه مىفرماید که روزى انسانها در چهار فصل قرار داده شده است:
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1398-12-14] [ 11:11:00 ق.ظ ]
|