گفتار دوم: عرفی بودن کپی رایت قوانین کپی رایت از کشوری به کشور دیگر متفاوت است و این تفاوت از آن جا ناشی می شود که اهداف عمومی این قوانین نشأت گرفته از نیازهای خاص هر منطقه است. اهداف گوناگون ملی گزینه های متفاوتی را دیکته کرده و یا در زمان های مختلف محدودیت های متفاوتی را تحمیل نموده است، ولی صرف نظر از مبنای این قوانین همگان بر این نکته اذعان دارند که حمایت از آثار فکری افرادضروری است. قوانین ملی کپی رایت سیستم های متعددی دارند ولی قانون کپی رایت دارای سه شاخه اصلی است: قوانین ملی نشأت گرفته از سنت حقوقی رومی، قوانین ملی نشأت گرفته از سنت حقوقی آنگلوساکسون و قوانین ملی برخاسته از نظام های حقوقی سوسیالیستی.(گربادو، 1380، 32) با توجه به این گفته متوجه می شویم که:یکی از اصول حق کپی رایت عرفی بودن آن است یعنی این حق آنقدر انعطاف دارد که باید در هر زمان و مکانی متناسب با همان زمان و مکان بومی گردد تا بتواند راه گشای مشکلات در این زمینه باشد. این گونه نیست که حق کپی رایت را یک چند نفری تنظیم نمایند و به تمامی ملت ها و زمان ها هدیه کنند بلکه این ملت ها و حقوق دانان هستند که در زمان و مکان های مختلف می توانند این قواعد را با توجه به عرف آن زمان و مکان بومی سازی نمایند. گفتار سوم: حمایت از خلاقیت و مهارت   کپی رایت از خلاقیت، مهارت و تلاش آفرینندگان آثار حمایت می کند. ولی به لحاظ عملی تا زمانی که این خلاقیت به شکلی از اشکال ظهور نیابد امکان حمایت از آن وجود ندارد. کپی رایت از آفریده های فکری بدیع و مبتکرانه در حوزه های هنری، موسقی، علم و ادبیات حمایت می کند. خود آثار و شکل و شیوه بیان آن ها مورد حمایت قرار می گیرد – و نه اندیشه های خالقان آثار، سیستم ها، اصول و روش ها را نمی توان از طریق کپی رایت به انحصار افراد در آورد. اندیشه ها را می باید در شکلی مادی همچون کتاب، مجله، نقاشی، تصنیف موسیقی، طراحی، فیلم یا برنامه ضبط شده اظهار نمود. تکثیر غیر مجاز این گونه آثار در حکم سرقت است. به طور کلی در سطح ملی کپی رایت از آفریده های اتباع یک کشور در محدوده مرزهای آن یا آثاری که انتشار آن ها نخستین بار در داخل آن کشور صورت گرفته است حمایت می کند. قوانین کپی رایت ، آثار ادبی ، هنری و علمی را به اشکال گوناگون مورد حمایت قرار داده و افرادی را که این حمایت شامل آن ها می شودو نیز گستره و مدت زمان آن را تعریف می کنند. کنوانسیون های چند جانبه یا معاهدات دو جانبه این حمایت را به فراسوی مرزهای ملی بسط می دهند.(دیوید ویور، 1392، 73) گفتار چهارم: تکامل پذیری قواعد کپی رایت از آن جایی که امتیاز های اعطایی از طریق کپی رایت نمایانگر استفاده های مختلف از یک اثر است، این امتیاز ها اساساً نشان دهنده تکامل فناوری ارتباطات نیز می باشد. همگان بر این مطلب اذعان دارند که تکامل قانون مدرن کپی رایت همزمان با اختراع ماشین چاپ در سده پانزدهم آغاز شد، اختراعی که امکان تولید و توزیع آثار ادبی را در مقیاس وسیع فراهم آورد. به موازات تکامل فناوری کاربرد آثار نیز تنوع یافته است به گونه ای که امروزه مجموعه ای از دستاوردهای تکنولوژیکی معاصر از گرامافون گرفته تا رادیو و تلویزیون، تکثیر به شیوه ریپروگرافیک، نوارهای ویدئویی، کامپیوترها و ماهواره های زمینی جهان معاصر را در بهت و حیرت فرو برده است. این ابزارهای ارتباطی همگی از آثار دارای کپی رایت استفاده می کنند. پیدایش هر فناوری نوین فرصت های جدید را برای بروز خلاقیت ها ی افراد پدید می آورد. همچنین هر پیشرفتی زمینه را برای کاربردهای جدید آماده می سازد که خود مستلزمآن است که در قوانین کپی رایت، ما بین تقویت و تشویق خلاقیت فکری از طریق حمایت از آثار و زمینه سازی برای دسترسی عموم به آثار دارای کپی رایت تعادل جدید یافت شود. فرآیند تغییر قوانین برای تطابق با واقعیت امروزین مستمر بوده و امروزه نیز همچون گذشته ادامه دارد.(گربادو، 1380، 37-36) گفتار پنجم: حق اقتصادی خالق اثر به طور کلی حقوق اقتصادی مولف یا صاحب اثر حقوقی اند که به او امکان می دهند تا از طریق عرضه اثر خویش به امرار معاش بپردازد. درآمدهایی که مولف به دست می آورد به طور ساده مزد کار فکری اویند. تمام قوانین کپی رایت این اصل اساسی را که مولف مستحق دریافت سهمی معقول از درآمدهای اقتصادی ناشی از استفاده عموم از اثر خویش است، منعکس می کنند. این اصل چون رشته ای ناگسسته کل تار و پود قانون کپی رایت را به هم می بافد.مولف یک اثر حفاظت شده این حق انحصاری را دارد که مجوز مجموعه ای از اعمال را که در دو مقوله کلی قرار می گیرند صادر نماید: الف: امتیاز تکثیر اثر. ب: امتیاز عرضه اثر به عموم که این دو مورد حقوق اولیه اقتصادی صاحب اثر نامیده می شوند. این حق جزء اصول بنیادین حق کپی رایت آمده است زیرا یکی از مسائل مهمی که باعث شد تا این حق شکل بگیرد همین حق اقتصادی خالق اثر بوده است چرا که اگر این مورد از اصول بنیادین فاصله بگیرد به مرور ممکن است دست خوش تغییرات قرار گرفته و هدف غایی از ایجاد این حق که یکی از آن حمایت از همین مورد است تأمین نگردد. به دلیل اهمیت این اصل در ادامه موارد مختلف این اصل را بررسی می کنیم. 1.ماهیت حقوق اقتصادی قوانین وضع شده به منظور حفاظت از حقوق مولف مشتمل بر تعاملی پیچیده مابین عناصر مادی و معنوی می باشند که این امر مشکلات خاصی را فرا روی قانون گذار می نهد. ولی به طور معمول دو دسته از حقوق از یکدیگر متمایز شده اند حقوق به اصطلاح معنوی مولفان و حقوق اقتصادی آنان . این دو دسته تا حدی هم پوشانی داشته و همواره به آسانی قابل تمیز نیستند. مثلا در مورد حق معنوی اساسی افشای اثر یا همان چاپ نخست آن. حقوق اقتصادی ماهیت مادی بیشتری دارد و بخش جدایی نا پذیر قانون کپی رایت تلقی می شود. ( احمدی، 1383، 45) امتیازات اقتصادی عموماً با کاربردهای مختلف اثر متناظرند. این امتیازات منعکس کننده تکامل فناوری ارتباطات نیز می باشد. شمار امتیازات خاص مولف در طول سالیان متمادی و همگام با تکامل فن آوری افزایش یافته است. میزان درآمد نویسنده یا خالق اثر به اقبال عمومی به اثر عرضه شده و شرایط بهره بره گیری آن بستگی دارد. ( احمدی، 1383، 45) یکی از ویژگی های بنیادین قانون کپی رایت انحصاری بودن امتیازات اقتصادی است. به رغم وجود برخی موارد استثنا این امتیازات انحصاری اند. بدین معنا که تنها مولف می تواند مجوز هر گونه استفاده از اثر را صادر کند. مالکیت و اجرای هر یک از این امتیازات جدای از دیگری است. لازمه استفاده از هر یک از آن ها کسب موفقیت مولف است. رویکرد حقوقی آنگلو

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...