فصل اول کلیات وقف و حبس   1-1- وقف 1-1-1-وقف در لغت و اصطلاح 1-1-1-1-وقف در لغت در فرهنگ معین “وقف” به معنای ایستادن و درنگ کردن می باشد.[1] در فرهنگ عمید چیزی می داند که از ثروت خود جدا کند تا در کار های عام المنفعه از آن استفاده کنند.[2] “وقف” در لغت به معنای حبس و منع کردن می باشد. مرحوم علامه دهخدا نیز در لغت نامه خود “وقف” را«ایستادن ،نگهداشتن،توقف، به حالت ایستاده ماندن و آرام  گرفتن و حبس کردن و منحصر کردن چیزی برای استفاده کسی »معنا می کند.[3] 1-1-1-2-وقف اصطلاح الف-شیخ طوسی (ره): «فالوقف تحبیس الاصل و تسبیل المنفعت».[4]  یعنی وقف نگهداشتن اصل و جاری ساختن منفعت آن است. در این نظر دیده می شود که وقف از دو قسمت جداگانه تشکیل شده اولین قسمت آن این است که مال بایستی حبس گردد یعنی اصل مال از نقل و انتقال مصون گردد. در بخش دوم شیخ طوسی از لزوم تسبیل ثمره یاد می کنند. تسبیل ثمره یعنی صرف در راه خدا می باشد. ب- محقق حلی (ره): «الوقف عقد ثمرته تحبس الاصل و اطلاق المنفعه».[5]  یعنی وقف عقدی است که نتیجه آن نگهداشتن اصل و رها گذاردن منفعت آن است. در این تعریف محقق حلی وقف را عقدی می داند که ثمره این عقد نگهداشتن یا همان حبس مال و رها کردن ثمره و منافع مال می باشد. در این نظر        آنچه جلب توجه می نماید این است که محقق حلی وقف را عقد می داند. اگر وقف را عقد بدانیم پس بایستی گفت که ایجاب و قبول در وقف نقش مهمی ایفا می کند. گرچه این نظر همانگونه که در مباحث بعدی به آن می پردازیم خالی از اشکال نخواهد بود زیرا لااقل در مواردی می توان گفت که وقف از قواعد عقد پیروی نمی کند، آنجایی که در وقف بر مصالح عامه حتی قبول حاکم نیز شرط نمی باشد. ج- شهید اول (ره)با حذف کلمه عقد، در رابطه با وقف نظرخویش را اینگونه بیان می کند که: «الوقف و هو الصدقه الجاریه و ثمرتها: تحبس الاصل واطلاق المنفعه».[6] یعنی وقف محبوس کردن اصل و رها گذاردن منفعت آن است. در این رابطه می توان گفت که شهید اول نظرشان این است که وقف از دو بخش تشکیل شده که یکی حبس مال و دیگری رها کردن منفعت می باشد. این تعریف شامل این می شود که حق انتفاع مال را بعد از حبس آن به دیگری یا دیگران واگذار می کنیم. در این رابطه اگر منظور شهید اول را مبنی بر این بدانیم که رها کردن منفعت یعنی اینکه آنها را در راه خدا رها کنیم می توان گفت که این تفاوت به نوعی تفاوت لفظی بین این دو نظر می باشد. اما چنانچه در این مورد رها کردن منفعت نظری مخالف نظر فوق داشته باشیم بین بخش دوم نظر شهید اول و شیخ طوسی اختلافی حاصل می شود زیرا که تسبیل ثمره به نوعی آشکار این موضوع را بیان می کند که منافع بایستی در راه خداوند رها گردد و بایستی به نوعی قصد قربت در بین باشد و در مورد نظر شهید اول این که صرف رها کردن منفعت می باشد برای استفاده شخص یا اشخاصی. در بیشتر کتابهای فقهی از وقف زیر عنوان «صدقه جاریه »تعبیر شده است این نظر هم  به نوعی به یک دوگانگی بین قانون و فقه دامن می زند زیرا صدقه همانطور که می دانیم عمل یک جانبه است و اینگونه باز می بینیم که مشخص نمی شود آیا نظر فعلی قانون گذار در مورد عقد بودن وقف آیا درست به نظر می رسد یا خیر. چ-از معنای  وقف اینگونه می توان اثبات نمود که وقف نوعی حبس کردن و ایستا نگه داشتن مال می باشد به گونه ای که منافع آن برای استفاده عموم یا شخص خاصی اختصاص می یابد. همانطور که می دانیم قابلیت نقل و انتقال آزاد یکی از خصوصیات اموال می باشد. لیکن این اختیار درمورد وقف از مالک و مال موقوفه صلب می شود. به نوعی می توان بیان نمود که مال موقوفه اسیر اراده مالک برای حبس مورد مال    می شود برای رسیدن به مقصودی که بیانگر هدف ذهنی مالک می باشد. از این تعریف  مقصود این است که بیان شود مال موقوفه تا ابد  به صورت وقف باقی می ماند و به نوعی منجمد می گردد تا از منافع آن در راه مقصود واقف استفاده شود و فروش یا انتقال مالکیت آن جز در موارد بسیار معدودی  غیر قابل قبول       می باشد. مال  زمانی که وقف می شود دیگر از این پس اصل بر وقف بودن آن می باشد. ح-در ماده 55 قانون مدنی ایران چنین بیان شده است که« وقف عبارت است از اینکه عین مال حبس و منافع آن تسبیل گردد» که این عبارت برداشتی کاملاٌ دقیق ازعبارت «حبس العین و تسبیل المنفعه»            می باشد.در خصوص این ماده دکتر جعفر لنگرودی  چنین بیان کرده اند : وقف عقدی است که به موجب آن مالک عین مال معینی از اموال خود را از نقل و انتقال مصون کرده و منافع آن را در اختیار شخص یا اشخاص یا مصرف معین می گذارد.[7] که به نظر می رسد این مصرف می تواند صرفاً در راه خدا و به مقصود خرج شدن درامور مذهبی باشد یا اینکه می تواند در راه رسیدگی به افراد خاص آن هم به نیت الهی باشد یا اینکه می تواند بدون در نظر گرفتن نیت قرب الهی برای سود رسانی به افراد خاص باشد. مانند اولاد فرد وقف

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...