• ارگانیک باشد؛ منظور این است که کارکنان در فعالیت­های واحد سهیم هستند، سلسله مراتب اختیار و کنترل کم و در تمام واحد توزیع شده و ارتباطات میان افراد عمدتاً افقی است تا عمودی.
  • دارای رسمیت کم باشد؛ ساختار تحقیق و توسعه مانند سایر واحدهایی که فعالیت­های آنها غیرروتین است، کمترین رسمیت و استانداردسازی را به خود می گیرد و فعالیت­های خیلی کمّی از آن از طریق رویه های رسمی انجام می پذیرد.
  • عدم تمرکز برآن حاکم باشد؛ تمرکز به این معنی است که قسمت عمده تصمیم ­گیری­های مربوط به فعالیت­ها توسط مدیریت انجام گیرد. در واحد های تحقیق و توسعه بسیاری از تصمیمات توسط کارکنان گرفته می شود.
  • کارکنان ازمهارت زیاد برخوردار باشند؛ با توجه به غیرتکراری بودن فعالیت­ها در واحدهای تحقیق وتوسعه، می­بایست کارکنان آن از آموزش­های کلاسیک و غیرکلاسیک و نیز تجربه شغلی بهره کافی برده باشند.
  • حیطه نظارت محدود باشد؛ منظور از حیطه نظارت، تعداد کارکنانی است که به یک مدیر یا سرپرست گزارش می­ دهند. با اینکه حیطه نظارت از عوامل دیگری مانند سطح مهارت کارکنان نیز تأثیر می­پذیرد، اما در واحدهای تحقیق و توسعه با توجه به پیچیده بودن فعالیت­ها و لزوم تعامل زیاد میان مدیران و سرپرستان با کارکنان، حیطه نظارت نباید وسیع باشد.
  • ارتباطات رویاروی میان کارکنان برقرار باشد؛ تعدد مسائلی که در واحدهای تحقیق و توسعه رخ می دهد به اضافه پایین بودن سطح تحلیل پذیری فعالیت­ها ایجاب می کند که ارتباطات رویاروی وسیعی میان کارکنان صورت پذیرد.
  • نقش تحقیق و توسعه در سازمان­ها

یکی ازمهمترین نکاتی که می بایست مشخص شود، نقش تحقیق و توسعه در سازمانها می­باشد، زیرا برداشت­های متفاوت از نقش یک پدیده، موجب ایجاد انتظارات متفاوتی از آن می شود. لذا با تکیه بر نگرش سیستمی، نقش تحقیق و توسعه در سازمان­ها مشخص می­گردد. (پورمحمد و همکاران، 1389) سازمان به ­عنوان یک سیستم باز با محیط خود تعامل کرده، منابعی را از آن گرفته و محصولات یا خدماتی را به آن صادر می­ کند. چنین سیستمی باید مستمراً تغییر یافته و خود را با محیط سازگار نماید، به خاطر اینکه نیاز به ورودی­ ها و صدور خروجی­ها موجب وابستگی سازمان به محیط می شود. ” محیط بنا به تعریف، مجموعه عواملی است که بر سازمان اثر می گذارند اما در کنترل آن نیستند.” (دفت، 1989) عوامل محیطی هر سازمانی در یک دسته بندی مشخص به ده گروه تقسیم می شوند، که عبارتند از: صنعت، منابع انسانی، منابع مالی، بازار، تکنولوژی، مواد اولیه، شرایط اقتصادی، دولت، اوضاع اجتماعی و فرهنگی و شرایط بین ­المللی، که در شکل 2-1 عوامل محیطی فوق و اجزاء آنها نشان داده شده است. (بوک، م. یدالهی و همکاران، 1391)

شکل2-1-  عوامل محیطی یک سازمان
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...