• به وسیله اعمال سیستم خاک
  • به وسیله ازدواج
  • به وسیله تقاضا و پذیرش مستقل

   تابعیت با اعمال سیستم خون بند 2 ماده 976 قانون مدنی مقرر می دارد «کسانی که پدر آنها ایرانی است اعم از اینکه در ایران یا در خارجه متولد شده باشند تبعه ایران محسوب می شوند» این تابعیت در زمان تولد به طفل اعطاء می شود و همانطور که ملاحظه می نمایید فقط نسب پدری مورد توجه قرار گرفته و به نسب مادری اشاره ای نکرده است[13]. در عمل کم است مواردی که پدر طفل ایرانی و مادر او تبعه خارجه باشد زیرا طبق بند 6 ماده 976 قانون مدنی هر زن تبعه خارجه که شوهر ایرانی اختیار کند تبعه ایران محسوب می شود مع الوصف می توان موارد نادری را در نظر گرفت که یک نفر مرد خارجی با شرایط قانونی به تابعیت ایران وارد شود و زن او که حق اختیار تابعیت اصلی شوهر خود را دارد به تابعیت ایران وارد نشود و همچنان تبعه خارجی باقی بماند و طفلی که از چنین زوجینی متولد گردد قانون او را ایرانی می شناسد زیرا پدر ایرانی است. در مورد اعمال طریق فوق چند نکته قابل توجه وجود دارد :

  1. وقتی طفل تابعیت پدر را تحصیل می کند که با ازدواج صحیح به وجود آمده یا بر طبق مقررات قانون مدنی شرعاً ملحق به پدر باشد.
  2. بر طبق ماده 1167 قانون مدنی «طفل متولد از زنا ملحق به زانی نمی شود» و وقتی قانونگذار رابطه پدری را برای چنین طفلی نشناخته تابعیت را هم نمی توان از این طریق به طفل داد.
  3. در مورد تابعیت مادر قانون مدنی ایران ساکت است بنابراین کسانی که از مادر ایرانی در خارج از کشور متولد گردند نمی توان آنها ر تابع ایران شناخت.
  4. تابعیت پدر طفل در زمان ازدواج تا انعقاد نطفه زمان تولد و بعد از تولد فرزند ممکن است تغییر پیدا کند کدام تابعیت را باید به طفل داد؟ تابعیت زمان ازدواج؟ تابعیت زمان انعقاد نطفه؟ تابعیت زمان تولد طفل؟ تابعیت بعد از تولد؟ کدام یک؟ بحث مربوط به تابعیت زمان ازدواج بحث بعیدی است. ازدواج یک موضوع است و مسئله فرزند موضوع دیگر. به علاوه لازمه هر ازدواج پیدا کردن فرزند نیست. فاصله بین ازدواج و دارا شدن فرزند هم زمان ثابتی نیست بنابراین ازدواج نمی تواند ملاکی برای وضع تولد فرزند باشد.

تابعیت زمان انعقاد نطفه گرچه طرفداراینی دارد و می گویند زمان انعقاد نطفه است که مسئله نسب پدری را مشخص می سازد. اگر باید متکی به سیستم خون باشیم تنها و تنها انعقاد نطفه می تواند ضابطه باشد زیرا بعد از انعقاد نطفه موجودیت طفل صورت گرفته و بعد از این تاریخ ارتباطی جسمانی بین پدر و طفل نیست و طفل   بعد از انعقاد نطفه موجودی مستقل است چنانچه اگر بعد از آن پدر فوت نماید تغییری در وضع وی حاصل   نمی شود و روشن است تابعیت بعد از انعقاد نطفه نباید (به عنوان سیستم خون) به طفل تحمیل شود. اشکالی که به تابعیت زمان انعقاد نطفه وارد است دقیق نبودن زمان آن است در همه موارد ممکن نیست به تحقیق زمان آن را معین کرد و تابعیت را نباید بر یک امر مشکوک قرار داد. تابعیت زمان تولد به دلیل اینکه وضع محسوس و مشخص و روشنی دارد نظرات بیشتری را جلب نموده است و عملاً هم قابل اجرا است. تابعیت بعد از تولد طفل که احتمالاً پدر بدست می آورد دیگر ارتباطی به سیستم خون ندارد و تأثیری در تابعیت فرزند تحت این عنوان نمی تواند داشته باشد. اما اگر تابعیت پدر بعد از انعقاد نطفه و قبل از تولد تغییر کرده باشد این تابعیت را که به طفل داده می شود نمی توان متکی به اصل خون شناخت. با وجود اینکه ما تأکید را بر تابعیت زمان تولد طفل دیدیم این عقیده هم وجود دارد که تابعیت یک رابطه سیاسی و حاکمیتی است. وقتی دولت سیستم خون را پذیرفته و نسب پدری را ملاک می شناسد در انتخاب زمان این تابعیت هم مصلحت دولت باید ملاک باشد و به ای اقتضا هر یک از دولت های مورد نظر ممکن است چنین طفلی را تابع خود بشناسد و به او تابعیت اعطاء نمایند. تابعیت با اعمال سیستم خاک ماده 976 به سیستم خاک هم توجه کرده است و بر این اساس چندین گروه را تابع ایران شناخته است.

  1. بند 3 ماده 976 قانون مدنی در این رابطه می گوید : «کسانی که در ایران متولد شده و پدر و مادر آنها غیرمعلوم باشد» تبعه ایران محسوب می شوند تحقق این بند به این است که اولاً تولد در خاک ایران باشد ثانیاً مجهول بودن والدین، مجهول بودن والدین همیشه مستلزم نامشروع بودن نسب نیست ممکن است طفلی که محصول ازدواج صحیح بوده بنابر جهاتی رها شده باشد و والدینش معلوم نباشند. ممکن است در اثر حوادث مثل زلزله، سیل، جنگ اطفالی باقی مانده باشند که به هیچ وجه والدینشان را نتوانند شناسایی نمایند.

با دو شرط فوق بر طبق این بند می توان از سیستم خاک استفاده کرد و تابعیت ایرانی را به چنین اطفالی داد. بنابراین این بند به هیچ وجه نماینده قبول سیستم خاک بطور مطلق نیست.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...