بدین طریق مسئولیت دو مبنا مییابد؛ ازیک سو مبنای مسئولیت، وظیفه ترمیم خسارتیا آسیب است و از سوی دیگر وظیفه اجرای تعهد است. مسئولیت باید مبتنی یا ناشی از کاری باشد و این کار نیز باید با خطا همراه باشد. کار، تقصیر، علیت و خسارت عناصر تشکیل دهنده مسئولیت میباشند. این فرضیه ساده مسئولیت ناشی از خطای موجب خسارت را تا اواخر قرن نوزدهم همه حقوقدانان پذیرفته بودند و امروز همیکی از فرضیههای اساسی مسئولیت به شمار میآید. نویسندگان حقوق در آمریکا در همان قرن این مفهوم را در تعریف ضمان قهری[89] پذیرفتند و این مفهوم در حقوق انگلستان نیز نفوذ کرد ولی حقوق فرانسه همراه با این مسئولیت ناشی از تقصیر، مسئولیتی بدون تقصیر را نیز که ناشی از عمل زیان آور بود پذیرفت. در حقوق انگلستان و آمریکا سه نوع مسئولیت میتوان یافت:
- مسئولیت ناشی از خسارت عمدی
- مسئولیت ناشی از تقصیر
- مسئولیت ناشی از مواردی که خسارت نه از خطای عمدی است و نه از تقصیر[90]
دو نوع مسئولیت اول با فرضیه مسئولیت ناشی از تقصیر سازگار است ولی مسئولیت نوع سوم را نمیتوان با این فرضیه آشتی داد. در اینجایا باید این مسئولیت را استثنایی تاریخی دانست و رفته رفته در الغاء آن کوشید ویا در مفهوم ضمان قهری تجدید نظر کنند.
2ـ1ـ2 مفهوم مسئولیت مدنی
مسئولیت مدنی هنگامی به وجود میآید که کسی ملزم به ترمیم نتایج خسارتی باشد که به دیگری وارد آمده است.[91] در هر مورد که شخص ناگزیر از جبران خسارت دیگری باشد میگویند در برابر او مسئولیت مدنی دارد. مسئولیت مدنی هیچگاه نتیجهی مستقیم اعمال حقوقی نیست و بایستی آن را در زمره وقایع حقوقی تلقی کرد.[92] به عبارتی اضرار به غیر که باعث پرداخت خسارت به زیاندیده میشود، مسئولیت مدنی نامیده میشود. ورود ضرر شرایط تحقق چنین مسئولیتی بوده و از ارکان مهم آن است. چه بسا فردی مقصر نباشد لیکن به دلیل ورود ضرر به دیگری مسئولیت مدنی پیدا کند. زیاندیده با مراجعه به دادگاههای دادگستری میتواند خسارت خود را جبران کند. چهره غالب، مسئولیت مدنی جبران خسارت زیاندیده است تا کیفر دادن مقصر و مبنای آن هم این عبارت است که: هیچ ضرری نباید جبران نشده باقی بماند و از همین رو است که مهجورین از جمله مجانین و صغار با این که قابلیت تشخیص خوب و بد را ندارند و به همین جهت نیز از مسئولیت کیفری مجری هستند لیکن براساس قاعدهی فقهی لاضرر و لاضرار فیالاسلام و به استناد قانون، مسئولیت مدنی پیدا میکنند (ماده 1216 ق.م).[93] چون هدف مسئولیت مدنی، مجازات مرتکب نیست بلکه جبران خسارتی است که زیاندیده به طور ناروا متحمل آن شده است. لیکن این گونه افراد که در حقوق کیفری در صورت ارتکاب جرم، مسئولیت مخدوش (مخففه) دارند در حقوق مدنی دارای مسئولیت تام و کامل هستند. حقوق مسئولیت مدنی در آخرین تحولات خود، با تمایل به لزوم جبران ضرر و پیروی از قاعده مهم فقهی لاضرر از تکیه مطلق خود بر تقصیر مرتکب و مجازات وی کاسته است. بر همین مبنا است که احکام و قواعد مسئولیت مدنی، صرفاً به مفهوم بازدارندگی از تقصیر زیانبار نیست، بلکه وسیلهای برای تأمین احترام حقوق زیاندیده نیز هست.[94]
2ـ1ـ3 قلمرو مسئولیت مدنی
با توجه به قواعد فقهی و حقوقی مربوط به مسئولیت مدنی، این مسئولیت میتواند ناشی از دو حالت زیر باشد: مسئولیت قراردادی: این مسئولیت در نتیجهی عدم ایفای تعهد ناشی از قراردادهاست که در این صورت تخلف به دلیل عدم وفای به عهد و در نتیجه ضرر به طرف دیگر قرارداد، بایستی براساس قواعد مسئولیت مدنی، خسارت وارده به طرف مقابل را جبران نماید. شرایط ایجاد چنین مسئولیتی اول وجود قرارداد بین دو طرف و دوم ایجاد خسارت ناشی از اجرا نکردن مفاد قرارداد توسط یکی از طرفین میباشد. مسئولیت خارج از قرارداد (قهری): مسئولیتی است که در آن دو طرف، هیچ قراردادی با هم ندارند و یکی از آنها چه به عمد و یا به خطا به دیگری زیان میرساند. چنین مسئولیتی برخلاف ارادهی شخص به او تحمیل میشود و محدود به امری که در قلمرو انتظار و پیشبینی او باشد نیست. در مسئولیتهای خارج از قرارداد، اجرای مفاد قرارداد و یا احترام به ارادهی اشخاص مطرح نیست بلکه نظم عمومی ایجاب میکند که قانون، کسی را که به طرز نامشروع به دیگری ضرر زده است مسئول قرار دهد. به بیان دیگر در مسئولیت قهری، فعل نامشروع ایجاد التزام میکند. به همین اعتبار نیز در زمره منابع تعهد است. برعکس در مسئولیت قراردادی، اراده، مبنای تعهد و تعهد منبع مسئولیت است.[95]
2ـ1ـ4 مسئولیت مدنی و مسئولیت اخلاقی
مسئولیت مدنی، مسئولیت حقوقی است که با مسئولیت اخلاقی تفاوت دارد ولی مسئولیت مدنی رشتهای از مسئولیت حقوقی است که رشته دیگر آن مسئولیت کیفری است. مسئولیت اخلاقی مواخذه وجدان از خطاست و مسئولیت حقوقی مسئولیتی است که شخص در مقابل افراد دیگر دارد. نتیجه این تفکیکی آن است که مسئولیت اخلاقی، احساس درونی است که وجدان به تفحص در اعمال یا حتی افکار شخص میپردازد و حال آنکه منشاء مسئولیت حقوقی معیارهای خارجی است و آن معیار هم رفتار متداول افراد جامعه است. باید گفت که مسئولیت مدنی غالباً مبتنی بر تقصیریا خطای مباشر خسارت است و در آغاز مفهوم تقصیر در مسئولیت مدنی مفهومی اخلاقی است و از همین نظر مسئولیت مدنی را تنها با ملاک خارجی نباید سنجید بلکه عناصر اخلاقی نیز در این سنجش باید سهمی داشته باشد.
2ـ1ـ5 مسئولیت مدنی و مسئولیت کیفری[96]
پارهای از تفاوتهای این دو مسئولیت به قرار زیر میباشند: هدف مسئولیت مدنی جبران خسارت، ولی هدف مسئولیت کیفری، به کیفر رساندن مجرم و تنبیه و اصلاح وی به منظور دفاع از حقوق عامه و نظم عمومی که حریم آن مورد تجاوز مجرم قرار گرفته است میباشد.
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت