در تعریف ارتباط اندیشمندان تاکیدات گوناگونی به کار برده اند. گروهی از اندیشمندان در تعریف بر ترغیب و اقناع یا همانندی و اشتراک فکر با ابعاد گسترده تر و به صورت تاثیر مطرح کرده اند.عد ای بر پاسخ و بازتاب تاکید بیشتری کرده اند. عده دیگری از اندیشمندان بر عنصر پیام تاکید کرده اند.
2-2-1نظریه ارتباط از نظر ارسطو:
ارسطو فیلسوف یونانی اولین دانشمند شناخته شده ای است که 2300 سال پیش نخستین بار در زمینه ارتباطات سخن گفته است. او در کتاب مطالعه معانی بیان که معمولا آن را مترادف ارتباط می دانند، در تعریف ارتباط می نویسد: ارتباط عبارت است از جستجو برای دست یافتن به کلیه وسایل وامکاناتموجودبرایترغیبواقناعدیگران(آذری،45:1384).
2-2-2روبرت گویر در کتاب فراگرد ارتباط مىگوید:
ارتباط عبارت است از روشى که حداقل متضمن چهار عنصر زیرباشد: 1تولیدکنندهاى که ۲. علامت یا نمادى را ۳. براى حداقل یک دریافتکننده طرح کند ۴. و او را درک معنى کند . (آذری،49:1384).
2-2-3نظریات مکتب شیکاگو
نظریه لاسول[43] از جمله نظریات اندیشمندان مکتب شیکاگو می توان به نظریات لوین، لاسول و لازارسفلد اشاره نمود. البته در بسیاری از پژوهش ها ی لازارسفلد ، وی با مرتون همراه بوده است و بنابراین اندیشه مرتون نیز دراینبخشآوردهمیشود. لاسول (1978-1902) همه چیز را در جریان محتوای پیام متمرکز می ساخت. وی در اثرش «ساخت و کارکرد ارتباط در جامعه» به ساخت پذیری ارتباطات و حتی تشابه جامعه انسانی از این دیدگاه با دیگر موجودات اشاره دارد. به زعم لاسول وسایل ارتباط جمعی مجموعه ای به هم پیوسته تشکیل می دهند و با هم تنسیق می شوند. این مجموعه با نام الگوی لاسول معروف است و شامل پنج عنصر: چه کسی، چه می گوید، از کدام مجرا، با چه کسی، با کدام نتیجه می باشد. به نظر لاسول با توجه به عناصر تشکیل دهنده ارتباطات، می توان ساخت یابی آنان را پیش بینی کرده، تحقق پذیر ساخت. از ترکیب غایی عناصر ارتباط، مجموعه ای حاوی دو نوع ساخت شامل زیر ساخت ها و رو ساخت ها فراهم می آید.زیر ساخت ها[44] یا ابزار تکنولوژیک ارتباط، مجموعه ای به هم پیوسته و متشکل هستند که با نیرویی همساز عمل کرده و در جامعه انسانی اثراتی ویژه بر جای می گذارند. رو ساخت ها[45] یا عناصر غیر تکنولوژیک حاوی سازمان ها، مقررات و اندیشه ها و افکار مرتبط با ارتباطات است که در رابطه ای تعاملی با زیر ساخت قرار دارد. بدین ترتیب از نظر لاسول هر دو نوع ساخت (زیر ساخت ها و رو ساخت ها) در تأثیر از یکدیگر هستند. (ساروخانی، 1377). لاسول در زمینه کارکرد های ارتباطات اجتماعی در پروژه معروف خود «ساخت و کارکرد ارتباطات در جامعه[46] » سه دسته کارکرد شامل؛ نظارت، همبستگی و جامعه پذیری بر می شمارد. به نظر لاسول در صورتی که انسان قابلیت درک بیشتر ارتباطات انسانی و جامعه انسانی را دارا باشد، متوجه می شود که کارکرد ها معمولاً با گذشت زمان و مکان تغییر نمی کنند، اما دارای تفاوت های بسیار کوچک، ظریف و حتی ضروری هستند. (شرام،1381: 88-90). لاسول عقیده دارد که در بررسی جامعه جهانی و فرایند ارتباطبه سه نوع متخصص بر می خوریم: – گروهی از متخصصین که به بررسی محیط سیاسی پیرامون و دولت به عنوان یک کل می پردازد. – گروهی که به تنظیم پاسخ دولت به محیط می اندیشند. نویسندگان و گویندگان وسایل ارتباطی پاسخ درونی را تنظیم و تصدیق می کنند. – گروهی که الگوهای پاسخ را از پیران به جوانان منتقل می سازند. مربیان و والدین مسئول انتقال میراث اجتماعی (به نسل جوان) هستند.به عقیده لاسول تمام این گروه ها باید در یک مجموعه متشکل قرار گیرند تا شناخت و پاسخ هماهنگ شوند. کل جامعه پیامی متشکل و همگن یابد و به طور کلی رابطه انسانها در خلال زمان نیز صورتی متفرق، ناهماهنگ و تجزی یافته نداشته باشد. این امر را «ساخت ارتباطی» می خوانیم. (ساروخانی، 76:1377). شرام معتقد است لاسول کمک های زیادی در فرآیند اندیشه پردازی در مطالعات ارتباطی داشته است که می توان در سه بخش طبقه بندی کرد.ارائه روش پژوهشی تا جایی که می توان وی را از حیثی پایه گذار واقعی پژوهش های ارتباطی دانست. ارائه نگاهی ژرف به تبلیغات: وی می گفت تبلیغات «نظارت بر عقاید» توسط نمادهای ارزشمند است… و این مانند داستان ها، شایعات،] گزارش ها [ ، تصاویر و دیگر اشکال مختلف «ارتباطات اجتماعی[47] » است. به باور لاسول کارکردهای این اشکال توسط اشارات و توهم سریعبهقدرتمنتهیمیشود. سومین خدمت لاسول به حوزه مطالعات ارتباطی این بود که نقش سیاسی ارتباطات را فراتر از آنچه که اعمالی چون امتناع و مبارزات انتخاباتی نشان می دادند، آشکار ساخت. (شرام،1381). اندیشه دیگری که در این بخش بررسی می گردد اندیشه لازارسفلد به همراه مرتون است. لازارسفلد (1976-1901) را شاید نتوان نظریه پردازی بزرگ دانست اما تاثیر گذاری برجسته ای در این زمینه داشته است. پژوهش های وی خلاقیت عجیبی داشته است. وی درحوزه پژوهش بازار یا بازار پژوهی بسیار برجسته بوده است. آثار به جای مانده از او پژوهش های وی و نیز کارهای مشترک وی با دانشجویانش می باشد. لازارسفلد به همراه مرتن در زمره اولین دانشمندانی بودند که نظریه تأثیر گذاری بی حد و حصر رسانه ای را مورد تردید قرار دادند. از دید آنان اثر گذاری رسانه ها، در صورتی که ساختار محیط کلان و یا افواه مناسب و موافق پیام رسانه ای نبا شد، با تنگنا روبرو خواهد بود(ساروخانی،1383). نظریه لازارسفلد[48] و مرتون[49] لازارسفلد و مرتون بر این عقیده اند که برای اثر بخشی رسانه سه شرط: انحصاری کردن، جهت دهی به ارزشها و اجتناب از تغییر ارزشهای اساسی و ارتباط چهره به چهره تکمیلی لازم است. این دانشمندان با بررسی مقایسه ای تبلیغات در زمینه مصرف و تبلیغات سیاسی نتیجه می گیرند که گر چه رسانه های جمعی در سمت دادن نگرش های اساسی اثر بخش بوده اند، شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد به تنهایی موجب تغییر نگرش شده باشند. (سودین/تانکارد،1381).
موضوعات: بدون موضوع
لینک ثابت