پرتال کارآموزی پویا اندیشان سبز


آذر 1402
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30  



جستجو


آخرین مطالب


 



الف: در پیشگیری وضعی تمرکر بر جرایم خاص است یعنی هر جرمی اقدام‌های خاص خود را دارد.

ب: پیشگیری وضعی، ‌در مورد جرایم خاص مصداق ندارد. زیرا در یک لحظه به وقوع می‌پیوندد.

پ: پیشگیری وضعی برمحیط، انتخاب معقول، سبک زندگی و فعالیت روزمره متمرکز است در حقیقت پیشگیری وضعی بزه دیده مدار است و مجرم به صورت غیر مستقیم مطرح است. مثلاً روشنایی کوچه‌ها و خیابان‌های تاریک، فرصت ارتکاب جرم را کاهش می‌دهد. اقدام‌هایی مانند کشیدن نرده، حفاظ، مانع از دست رسی آن آماج جرم است. همچنین کاهش منفعت حاصل از ارتکاب جرم در انصراف بزهکار بالقوه از ارتکاب جرم بسیار مؤثر است [۹۹]

ت: یکی از ویژگی‌های این نوع از پیشگیری که موجب موفق تر شدن می‌گردد مشارکت مردم در این پیشگیری می‌باشد تکلیف شرعی و همگانی امر به معروف ونهی از منکر در زمینه پیشگیری از وقوع جرایم و ابزار عکس العمل مردم در مقابل آن، یکایک مردم را در مقابل تقابل رفتار دیگران مسئول و ناظر قرار می‌دهد.

امروزه جوامع به پیشگیری وضعی به دلایلی اهمیت می‌دهند یکی از این دلایل را می‌توان رشد نرخ جرایم خرد یعنی رفتار و اعمال غیر مدنی و بی نزاکتی‌های اجتماعی دانست که کیفیت زندگی روزانه مردم را مختل می‌کند و دلایل دیگر را در رشد چشم گیر جرایم تروریستی و سرقت‌های مسلحانه و نیز خشونت آمیز جستجو کرد که بنیان نظام اجتماعی و سیاسی را نشانه گرفته اند. بدین ترتیب جای تعجب نیست که در کشورهای غربی، به ویژه کشورهای انگلوساکسون که دارای جوامع باز و دولت‌های مردم سالار هستند .

پیشگیری وضعی با توجه به تعاریف ارائه شده خود شامل دو هدف عمده و اساسی می‌باشد. دسته اول به دنبال سلب امکان تحقق فعل مجرمانه یا لااقل دشوار نمودن آن هستند. مانند سخت تر کردن دست رسی به آماج‌ها یا محافظت از بزه دیدگان بالقوه. دسته دوم تدابیر و شیوه هایی است که با هدف کاستن از جاذبه‌های مجرمانه و عوامل تحریک کننده محیطی در صدد است تا از تصمیم نهایی مجرم و گذر او از اندیشه به عمل جلوگیری کند. عبارتند از: دشوار نمودن وقوع جرایم علی رغم وجود قصد و انگیزه مجرمانه است. راهبردهایی که به تغییر وضعیت، فرصت و موقعیت اشاره دارد مانند کنترل ورودی‌ها و خروجی‌ها، ایجاد فضایی قابل دفاع، جمع‌ آوری و لوازم ارتکاب جرم مانند اسلحه از مواردی است که با هدف ناتوان کردن فاعل از محقق ساختن نیت مجرمانه خود اعمال می‌شود.دومین هدف این نوع از پیشگیری با توجه به راهبردها و شیوه های پیشگیری، منصرف نمودن مجرمان و جلوگیری از پیدایش و تشدید انگیزه مجرمانه و منصرف نمودن مجرمان بالقوه به کار گرفته می‌شود. بالا بردن خطر شناسایی و دستگیری بزهکار، کاهش جاذبه‌های وسوسه انگیز و تحریک کننده محیطی،نصب دوربین‌های مخفی و چشم‌های الکترونیکی و… از جمله موراردی است که با هدف جلوگیری از پیدایش و تشدید انگیزه مجرمانه و منصرف نمودن مجرمان بالقوه از ارتکاب جرم صورت می‌گیرد.

بدین ترتیب هدف اقدام‌های پیشگیرانه وضعی، قبل از هر چیز تامین امنیت، بالا بردن کیفیت امنیت و جلب رضایت اعضای جامعه در فضاها و مکان‌های عمومی است. تامین امنیت در این گونه پیشگیری، دیگر انحصاری کاملاً دولتی نیست بلکه دولت و با آگاه سازی مردم نسبت به جنبه‌های مختلف بزهکاری، مناطق جرم خیز، محله‌های خطرناک، شیوه های مصون سازی، روش‌های دفاع شخصی از خود و اموال آن ها را درحفظ و برقراری امنیت تشویق و حتی مشارکت می‌دهند. ‌بنابرین‏ در تامین امنیت چه دولت وچه مردم با توجه به اهداف پیشگیری وضعی هریک نقشی را برعهده می‌گیرند تا وقوع جرم را دشوار نمایند و بزهکار بالقوه را با توجه به بالا بردن خطر شناسایی و دستگیری، از وقوع جرم منصرف نماییم.[۱۰۰]

۴ -۱ : مبانی پیشگیری از جرایم کارکنان دادگستری

مبانی پیشگیری از جرایم کارکنان دادگستری از سه نظریه فرصت جرم تشکیل شده است که عبارتند از: دیدگاه انتخاب عقلانی، فعالیت روزمره و نظریه الگوی جرم. هر یک از این سه دیدگاه، ارتکاب جرم را از زاویه‌ای مختلف بررسی کرده و نهایتاًً همه ‌به این نقطه مشترک رسیده اند که کاهش فرصت‌های جرم اهمیت فراوانی درعدم وقوع جرم یا پیشگیری از جرم دارد.

۴ -۱ -۱ :دیدگاه انتخاب عقلانی

فرض اصلی دیدگاه انتخاب عقلانی این است که مجرم و در موضوع ما کارکنان دادگستری رفتار هدفمند و طراحی شده‌ای را در کار خود بر می‌گزیند که تضمین کننده منافع وی باشد. در واقع این دیدگاه بر فرایند تصمیم گیری مجرم تمرکز می‌کند. مجرمین قبل از ارتکاب جرم پیامد‌های مختلفی را مورد ارزیابی قرار می‌دهند: چقدر احتمال دارد دستگیر شوند؟ چه شدتی از مجازات در انتظار آن ها باید باشد تا ارزش ارتکاب جرم را داشته باشد؟ و ارتکاب جرم چه نیازی از آن ها را به فوریت بر آورده می‌سازد و آیا این نیاز ارزش ارزش ارتکاب جرم را دارد؟[۱۰۱]

به طور کلی بزهکاران در زمان ارتکاب جرم اهداف مخصوص به خود را دارند ولو اینکه هدف‌ها کوتاه بینانه باشد و تنها منافع و ضرر کمتری را مورد محاسبه قرار می‌دهند. هر دسته از بزهکاران، محاسبات متفاوتی را در ارتکاب جرم مدنظر قرار می‌دهند. این حساب گری‌ها شرایط انتخاب آماج بزه را تعیین می‌کنند .[۱۰۲]

گزاره‌های اصلی تئوری انتخاب عقلانی عبارتند از اینکه:

۱ : افراد قبل از شرکت در رفتار مجرمانه، هزینه ها یا عواقب جرم را با منافع آن، سبک ‌و سنگین می‌کنند.

۲: رفتار مجرمانه را زمانی انجام می‌دهند که پاداش جرم ، بیشتر از هزینه های آن باشد. ارزیابی این افراد نیز مبتنی بر ادراکات موقعیت محور از هزینه های مورد انتظار و انگیزه های نظیر هیجانات مشارکت در یک رفتار خاص می‌باشد بدین معنی همه رفتار‌های انحرافی تابعی از محاسبات ذهنی افراد از هزینه ها و منافع همبسته با عواقب ادراک شده آن رفتار در قالب شرایط موقعیت آن عمل است.

مطابق با رویکرد انتخاب عقلانی، هزینه ها و منافع جرم، صفات و ویژگی‌های فردی را برنمی تابد، بلکه ویژگی‌های ساختاری انتخاب هستند که این پدیده را تبیین می‌کنند. ‌بنابرین‏ نظریه گزینش عقلانی بیش از تمرکز بر روی خود مجرمان، بر انگیزه جرم مجرمان و تمرکز فعالیت‌های انتخاب برای ارتکاب جرم پافشاری می‌کند.[۱۰۳]

۴ -۱ -۲ : نظریه فعالیت روزمره

دیدگاه فعالیت روزمره بر این فرض مبتنی است که برای وقوع جرم باید میان حداقل سه عامل تقارن زمانی و مکانی وجود داشته باشد. این سه عامل عبارتنداز: وجود شخص بزهکار بالقوه، وجود آماج بزه مناسب و بلاخره فقدان محافظ کارآمد برای جلوگیری از وقوع جرم. لازم به ذکر است که ‌بر مبنای‌ این نظریه برای تحقق جرم می‌بایست انحرافی در مکان یا زمان یکی از این سه عامل به وجود آید زیرا فرض عدم وجود انحراف، جرم و به تبع آن نیز بزه دیدگی به وقوع نخواهد پیوست. همچنین زمینه اصلی ارتکاب هر جرمی وقوع لغزش و انحراف است این مورد طبق دیدگاه‌های مطروحه در نظریه سبک فعالیت‌های روز مره، که مبتنی بر عوامل خارجی و از جمله زمان و مکان است ایجاد شده است : [۱۰۴]

الف:وجود بزهکار بالقوه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[چهارشنبه 1401-09-30] [ 11:21:00 ق.ظ ]




۴ طی دوره تحقیق تغییر دوره مالی نداده باشند.

۵ شرکت هایی که معاملات سهام آن ها حداقل سه ماه در یک سال مالی توقف داشته باشند از نمونه خارج می‌شوند.

۶ شرکت های سرمایه گذاری ، هلدینگ، بانک ها ، بیمه ها، صندوق بازنشستگی و خدماتی از نمونه خارج می‌شوند.

با توجه به جامعه آماری تحقیق و پس از حذف شرکت‌های زیان ده نمونه نهایی تحقیق به تعداد ۷۴ شرکت محدود گردید. همچنین تعداد مشاهدات شرکت شامل ۲۲۲ سال –شرکت(۷۴*۳) می‌باشد.

۳-۵ابزار جمع‌ آوری داده ها

ابزارهای متنوعی برای گردآوری اطلاعات وجود دارند که به وسیله آن ها میتوان داده ها را جمع‌ آوری و ثبت نمود. با توجه به روش های گردآوری اطلاعات در این تحقیق از ابزارهی زیر استفاده می شود:

۱ برای گردآوری اطلاعات مربوط به ادبیات تحقیق، نتایج تحقیقات گذشته، تعاریف متغیرها و سایر اطلاعات گرداوری شده از اسناد و مدارک، از روش فیش برداری استفاده می شود.

۲ برای گردآوری اطلاعات و مدارک دیگر از ابزار های متاب، مقالات، و استفاده از نرم افزار ره آورد نوین و لوح فشرده مربوط به اطلاعات مالی شرکت‌ها از طریق سازمان بورس اوراق بهادار تهران منتشر گردیده و سایت‌های اینترنتی استفاده می شود

۳-۶نحوه محاسبه متغیرهای تحقیق

در این تحقیق هموارسازی سود و عدم اطمینان محیطی به عنوان متغیر مستقل، بازده عادی سهام و پایداری سود متغیر وابسته و اندازه، ضریب سود هر سهم و نسبت ارزش بازار به دفتری به عنوان متغیر مداخله گر تعریف شده اند.

۳-۶-۱بازده عادی سهام

بازده سهام از طریق رابطه زیر به دست می‌آید

(۳-۱)

:بازده سهام شرکت

: قیمت سهام در پایان دوره t

:قیمت سهام در ابتدای دوره t یا پایان دوره t-1

:منافع حاصل از مالکیت سهام که در دوره t به سهام‌داران تعلق گرفته است

در محاسبه بازده واقعی هر سهم، افزایش سرمایه لحاظ شده است. در اینجا فرض بر این است که افزایش ۳سرمایه به مبلغ اسمی ( ۱۰۰۰ ریال برای هر سهم طبق قانون تجارت) صورت گرفته است. منافع حاصل از مالکیت سهام‌داران به شکل های مختلفی از قبیل سود نقدی، افزایش از محل اندوخته،افزایش سرمایه از محل مطالبات و آروده نقدی ،تجزیه سهام و تجمیع سهام به سهام‌داران پرداخت شود(آلبرت و هندسون، ۱۹۹۵).

این مقدار از نرم افزار ره آورد نوین به دست می‌آید.

۳-۶-۲هموارسازی سود

هموارسازی سود اقداماتی ارادی و آگاهانه توسط مدیران برای کاهش نوسانات سود با بهره گرفتن از ابزارهای حسابداری مشخص می‌باشد.(فدنبرگ و تیرول، ۱۹۹۵).

در این تحقیق هموار سازی سود با بهره گرفتن از همبستگی منفی بین اقلام تعهدی اختیاری و تغیرات سود پیش‌بینی شده شرکت ها اندازه گیری می شود

(۳-۲)

=

=

۲)

۳

۴)

۵)

در معادله فوق:

ACC : کل اقلام تعهدی که از کسر جریان نقد عملیاتی CFO از سود عملیاتی OI محاسبه شده است

Δsale: تغییر در فروش سالانه

PPE : تغییر ناخالص اموال ، ماشین الات و تجهیزات

شاخص اقلام تعهدی غیر اختیاری NDAC: که مقدار جور شده از سطر سوم معادله دوم است و اقلام تعهدی اختیاری ، تفاوت اقلام تعهدی واقعی از NDAC است.

سود از پیش تعیین شده اختیاری PDI: از تفاوت اقلام تعهدی اختیاری وسود عملیاتی محاسبه شده است

مقدار هموارسازی سود معکوس همبستگی بین تغییر در اقلام تعهدی اختیاری و سود از پیش تعین شده اختیاری است. که با بهره گرفتن از اطلاعات سال جاری و ۴ سال قبل به دست آمده است.

۳-۶-۳عدم اطمینان محیطی:

عدم اطمینان محیطی تغییر در پدیده‌های اطراف سازمان می‌باشد.عدم اطمینان محیطی در این تحقیق توسط تغییرات فروش اندازه گیری می شود.

(۳-۳)

: میانگین مبلغ فروش در طول پنج سال گذشته

Zi: مبلغ فروش در طول سال جاری

CV: ضریب تغیییرات

۳-۶-۴اندازه

معادل لگاریتم ارزش بازار حقوق صاحبان سهام می‌باشد

(۳-۴)

:اندازه شرکت (LN MVE)

MVE: تعداد سهام در جریان * قیمت پایانی سهام

۳-۶-۵نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری:

معادل نسبت ارزش بازار سهام شرکت به ارزش دفتری آن است

GROWTH= (۳-۵)

۳-۶-۷-۶ضریب سود هر سهم:

(۳-۶)

EARNSTD=

EPS:سود هر سهم

EPS¯: میانگین سود هر سهم

۳-۶-۷مدل های آزمون فرضیه‌ها:

مدل اصلی تحقیق برای آزمون فرضیه اول مدل پیشنهادی توسط تاکر و زاروین که با بهره گرفتن از تکمیل مدل کالینز(۱۹۹۴) به دست آمده است. مدل تاکر و زاروین با اضافه کردن شاخص هموار سازی سود و عدم اطمینان محیطی بسط داده شده است.

(۳-۷)

متغیر های مدل به شرح زیر هستند:

Xt: سودهر سهم برای سال مالی جاری

Xt-1: سود هر سهم برای سال مالی قبل

Xt3:: مجموع سود هر سهم برای سه سال آتی

RETit: بازده سالانه سهام برای سال مالی جاری

RRETt3: بازده مورد انتظار سهام (بازده مرکب) برای سه سال

EUt: عدم اطمینان محیطی برای سال مالی جاری

ISt: هموارسازی سود برای سال مالی جاری

اگر تاثیر هموارسازی سود در شرایط عدم اطمینان محیطی انتقال اطلاعات ‌در مورد سود های آتی باشدضریب EUtXt3 واگر تاثیر تحریفی هموار سازس سود حکمفرما باشد انگا سود ها ممکن است کمتر اگاه کننده بوده و ضریب مذکور منفی پیش‌بینی شود. در مدل فوق اگر عدم اطمینان محیطی رابطه بین بازده سهام و هموارسازی سود را قوی تر گرداند. ضریب UEt ISt Xt3 مثبت پیش بیینی می شود و برعکس.

۳-۶-۸ متغیرهای کنترلی:

(۳-۸)

در مدل فوق متغیر های کنترلی به مدل اصلی تحقیق اضافه می‌شوند.که در توضیح متغیر ها نحوه محاسبه آن ها توضیح داده شد

مدل دیگری نیز در این تحقیق استفاده می شود که به بررسی رابطه بین سودهای آتی و جاری می پردازد هموارسازی سود موجب می شود یا سود ها از نظر اطلاعاتی مفید تر شوند ویا سبب تحریف اطلاعات می‌گردد. اگر هموار سازی سود در شرایط عدم اطمینان محیطی انجام گیرد رابطه بین سودهای جاری و آتی را تقویت می کند و ضریب Xt ISt EUt مثبت می‌گردد(۶ηیعنی( و بر عکس.

(۳-۱۰)

Xt: سود هر سهم برای سال مالی جاری

Xt3: مجموع سود هر سهم برای سه سال آتی

ISt: هموار سازی سود برای سال مالی جاری ( محاسبه شده به وسیله همبستگی منفی میان تغییر در شاخص اقلام تعهدی اختیاری و تغییر در سود از پیش تعین شده اختیاری).

EUt: عدم اطمینان محیطی برای سال مالی جاری (محاسبه شده به وسیله ضریب تغییرات فروش).

۳-۷روش تحلیل داده ها

از آنجا که این تحقیق به دنبال رابطه میان هموارسازی سود و بازده سهام در شرایط عدم اطمینان محیطی است، برای آزمون فرضه های تحقیق از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t استیودنت و توزیع فیشر (توزیع F) و رگرسیون دو متغیره به منظور بررسی رابطه خطی معنی داری بین متغیر مستقل و وابسته استفاده شده است.

۳-۸خلاصه فصل سوم

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ق.ظ ]




تعریف واژه پرخاشگری

پرخاشگری معمولا به رفتارهایی اطلاق می شود که با شیوه های مختلفی برای وارد آوردن صدمه جسمی یا روحی به دیگران اعمال می‌گردد . گاهی این آسیب رساندن شامل از بین بردن داراییها و اموال شخصی و یا عمومی می شود . مثلا اگر در زمین فوتبال بازیکنی به طور غیر عمدی سبب شکستن پای بازیکن دیگر شود کار او پرخاشگری به حساب نمی آید ، اما اگر وی از روی عمد به ساق پای بازیکن دیگر لگد بزند تا او را از دور بازی خارج کند ، این رفتار بدون تردید پرخاشگری تلقی می شود ( روانشناسی اجتماعی ، دکتر یوسف کریمی ، ص ۲۰۶ ) .

نظریه فروید ‌در مورد پرخاشگری ( پرخاشگری در کودکان و نوجوانان – نگارش : ماندانا سلحشور )

فروید پرخاشگری را یکی از غرایز عمده بشری می‌دانست وی ‌در مورد پرخاشگری دو دید کاملا متفاوت داشت در ابتدا وی معتقد بود زمانی که فرد در ارضاء انگیزه های خود دچار ناکامی می شود ، دست به پرخاشگری می زند . بعدها وی پرخاشگری را در ردیف دیگر سائق های جنسی و انرژی جنسی می‌دانست علاوه براین ، تأکید وی بیشتر روی مرحله دوم از مراحل رشد روانی – جنسی بود . او این مرحله را به نام مرحله مقعدی نامگذاری کرده و معتقد بود این مرحله سال‌های دوم و سوم زندگی را در بر می‌گیرد . در این مرحله کودک از نگه داشتن و یا دفع کردن مدفوع لذت می‌برد . اگر سخت گیری ‌در مورد آموزش توالت رفتن بیش از اندازه باشد کودک شخصیت خسیس مقعدی پیدا می‌کند یعنی شخص منظم ، خسیس ، دقیق و محتکر خواهد شد . در عین حال اگر کودکی در این مرحله در حد افراط آزاد باشد ، بعدها فردی ظالم ، خشن ، بی نظم ، پرخاشگر ، خودخواه ، بی بند و بار و بی انضباط خواهد شد ( شاملو – سعید ، ۱۳۶۸ ) .

فروید درباره امکان از بین بردن پرخاشگری نظر خوبی نداشت و معتقد بود تنها می توان شدت و مسیر انرا تغییر داد . وی مثلا مردم را به تماشای مسابقات ورزشی ، مشت زنی ، و یا گاو بازی تشویق می کرد . در مواردی هم پرخاشگری را در حکم عامل تصفیه می‌دانست و می گفت : ” برای کاهش انگیزه های پرخاشگری ابراز هیجانات حاکی از ناکامی ضروری است .” البته ” فرضیه ناکامی – پرخاشگری ” در بسیاری موارد چندان با واقعیت انطباق ندارد . هر چند که بعضی از پرخاشگری ها ناشی از تحمل ناکامی ها است ، اما گاهی مشاهده می شود که پرخاشگری روحیه خشونت را در سایرین افزایش داده و به نوعی موجب تکرار آن می شود .

نظریه فردیت زدایی۱ ، پرخاشگری زیمباردو۲

زیمباردو معتقد است که فردیت زدایی فرایندی پیچیده است که در آن برخی شرایط اجتماعی به وقوع دگرگونیهایی در ادراک ( خود ) و دیگران منجر می شود ( زیمباردو ، ۱۹۶۹ ، پرنتیس – دان۳ و راجو۴ ، ۱۹۸۲ ) .

‌بر اساس فرایند فردیت زدایی ، آگاهی افراد کاهش می‌یابد و بیشتر پیامد فردیت زدایی ، افزایش برانگیختگی هیجانی و در نتیجه افزایش پرخاشگری است ( تیلور۵ و همکاران ۱۹۹۱ ) .

نظریه انسانیت زدایی۶ – پرخاشگری ” فشنباخ۷ “

طبق این رویکرد ، وارد کردن درد و رنج عمدی به دیگران برای اغلب مردم مشکل است ، مگر آنکه بتوانند راهی برای انسانیت زدایی از قربانی خود بیابند به گونه ای که با کاهش خصوصیت همدلی ، ارتکاب به پرخاشگری سهل تر و محتمل تر می شود .

فشنباخ و همکارانش گزارش می‌دهند که همبستگی بین توانایی همدلی و پرخاشگری در کودکان منفی است و هر چه این توانایی بیشتر باشد اعمال پرخاشگری کمتر می شود ( به نقل از شکرکن ، ۱۳۷۱ ) .

۴- roger 1- deindivialization 2- zimbardo 3- prentiss – dunn

۶- dehumanization 7- feshback 5- taylor

نظریه درون گرایی و برون گرایی آیزنیک ( ۱۹۶۹ )

آیزنیک پیشنهاد می‌کند که اکثر بزهکاران و مجرمان به طرز ذاتی و سرشتی برون گرا هستند . برون گراها از درون گراها در مقابل شرطی شدن مقاومت بیشتری نشان می‌دهند و ‌بنابرین‏ کمتر پذیرایی موانع اجتماعی طبیعی هستند که برای رفتار پرخاشگرانه وجود دارند . ‌بنابرین‏ ویژگی‌های روانی جنایتکاران ، ترکیبی از ناپایداری احساسات و برون گرایی است .

تعریف واژه نوجوانی ( دکتر حسین لطف آبادی – روانشناسی رشد ۲ )

نوجوانی یک دوره انتقال از وابستگی کودکی به استقلال و مسئولیت پذیری جوانی و بزرگسالی است .

در این دوره نوجوان با دو مسئله اساسی درگیر است . بازنگری و باز سازی ارتباط با والدین و بزرگسالان و جامعه و بازشناسی و باز سازی خود به ‌عنوان یک فرد مستقل .

در طول این دوره معمولا تعارضی بین این دو نقش در فرد مشاهده می شود : عمده ترین تغییر در این دوره رشد ظرفیت جدیدیعنی رشد جنسی و امکان تولید مثل زیستی است . این واقعیت زیستی آثار مهمی را در تحول فرد و مناسبات او با دیگران بجای می‌گذارد .

با این همه دوره نوجوانی را نمی توان تنها با تحولات جسمی و جنسی تعریف کرد .

میلرنیوتون درکتاب نوجوانی ( ۱۹۹۵ ، ص ۲۳ ، تعریف جامع تری از این دوره بیان می‌کند ) . نوجوانی دوره فرایندهای رشدی انتقالی از کودکی به بزرگسالی است . این فرایندها جنبه‌های گوناگونی دارند .

اول : رشد و نموسازمان عصبی مغز که نمود آن در تحول فرایندهای شناختی ، عاطفی ، و رفتارها مشاهده می شود .

دوم : رشد فیزیکی که شامل رشد اندازه های بدنی و تغییر در نیمرخ جنسی .

سوم : رشد نظام جنسی یا تولید مثل ، شامل جنسی و رفتاری .

چهارم : رشد احساس ” خود ” به ‌عنوان یک بزرگسال یا یک انسان مستقل و خود راهبر .

پنجم : کسب موقعیت بزرگسالی در گرو اجتماعی یا فرهنگ .

ششم : رشد کنترل رفتاری خود در تعامل با جامعه .

فرایند انتقال از کودکی به بزرگسالی ، دشوار و پرکشمکش است . نوجوان از یک سو ‌با سرعت بی سابقه ای بلوغ جنسی را می گذراند و از سوی دیگر خانواده و فرهنگ و جامعه از او می خواهند تا مستقل باشد ، روابط جدیدی را با همسالان و بزرگسالان برقرار کند و آمادگیها و مهارت‌های لازم را برای زندگی شغلی و اجتماعی به دست آورد . نوجوانان باید علاوه ‌بر پذیرش و سازگاری با این همه تغییر و تحول ، هویت منسجمی نیز برای خود کسب کنند و پاسخ مشخص و اختصاصی ‌به این سوالات دشوار و قدیمی بدهند که ” من کیستم ؟ ” ، ” جای من در هستی کجاست ؟ ” ، ” از زندگی خود چه می خواهم ؟ ” این تغییر و تحولات و یافتن پاسخ نسبتا ً قطعی ‌به این سوالات و دستیابی به هویت خود چند سال طول خواهد کشید .

مراحل نوجوانی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ق.ظ ]




هر انسانی می­ کوشد تا خود را با محیط فیزیکی و روانی­اش سازگار کند، زیرا انطباق با شرایط مختلف، از سلامت روانی آدمی حکایت دارد؛ البته این سازگاری به معنای همرنگی و پیروی ناهشیار نیست بلکه می ­تواند دگرگونی را نیز به همراه داشته باشد. گاهی به لحاظ بروز عوامل تنشزا، سازگاری انسان دچار اشکال شده، به بروز رفتارهای ناسازگار منجر می‌شوند؛ ‌بنابرین‏ سازگاری، مجموعه کنشها ورفتارهایی است که فرد در موقعیت­ها و شرایط جدید به منظور ارائه پاسخهای مناسب به محرک­های موجود از خود بروز می‌دهد (ویونا[۶۴]،۲۰۰۰).

یکی از مهمتری مسائل و مشکلات اجتماعی امروزه در جوامع گوناگون، نابهنجاری های رفتاری و روانی و روش­های مقابله با آن ها‌ است، تردیدی نیست که در مسئله بهداشت روانی، سازگاری روز به روز، بیشتر اهمیت می‌یابد. در دیدگاه راجرز، شخصیت ناسازگار، همان فردی است که مورد تهدید درونی واقع شده است و برعکس افراد سازگار، شخصیت­هایی به نظر می‌رسند که در وجودشان هیچ نشانی از احساس تهدید نمی توان یافت (ویونا،۲۰۰۰).

از آنجا که سازگاری می‌تواند واجد طیف گسترده ای باشد و ابعادی مانند اجتماع، خانواده، عواطف، شغل، بهداشت و از دو اجرا شامل شود، برخی از صاحب نظران، سازگاری اجتماعی را رأس سایر ابعاد تلقی می‌کنند. ابعاد مسئله سازگاری ممکن است در هر دوره از زمان و در هر مرحله از تحولات اجتماعی تغییر کند؛ اما جامعه­ای نیست که با مسئله ناسازگاری افراد خود مواجه نباشد. خوشبختانه بیشتر افراد با محیط خود هماهنگ هستند و بدون برخورد و اصطکاک با دیگران، خود را با گروهی که با آن وابسته اند، تطبیق می‌دهند ولی افراد دیگر نیز هستند که با عادات و خصوصیات فکری و رفتاری خاص و نابهنجار، سازگاری اجتماعی خود را به اختلال دچار می‌کنند (امانی، اعتمادی، فاتحی زاده و بهرامی، ۱۳۹۰) .

دیدگاه­ های مختلف درباره سازگاری

در دیدگاه روان پویشی، همانندسازی به فرایندی ناهشیار اطلاق می­ شود که فرد طی آن ویژگی­های (بازخوردها، الگوهای رفتاری، هیجان­ها( فرد دیگری را برای خود سرمشق قرار می­دهد در روان تحلیل گری، همانندسازی چیزی فراتر از تقلید صرف از رفتار والدین است. فرایند همانندسازی به نظر فروید در تشکیل وجدان اخلاقی، نقش­های جنسی و بازخوردهای اجتماعی اهمیت فراوان دارد و به اجتماعی شدن کودک منتهی می شود (کاروروشییر، ترجمه رضوانی،۱۳۸۵).

در دیدگاه نو فروید گرایان، آدلر افراد بشر را موجودی اجتماعی دانسته و بر علاقه اجتماعی تأکید می ورزد. این علاقه عبارت است از تمایل به همکاری با دیگران برای یک صلاح عمومی و آگاهی از مناسبات مشترک جهانی برای همه ی افراد بشر. اریکسون با اشاره به مفهوم هویت که از یک سو به احساساتی رجوع می‌دهد که یک فرد از خویشتن دارد یعنی خودسنجی و از سوی دیگر بر روابط بین هویت شخصی و توصیف­هایی که افرادی دیگر (که برای فرد واجد ارزشند) از او به عمل می آورند، تکیه می‌کند. این توصیف ها مربوط به رفتارهایی هستند که جامعه آن­ها را برای یک رفتار مناسب اساسی می‌داند و در حول مجموعه­هایی که نقش­های اجتماعی نامیده می‌شوند، سازمان یافته اند. نقش هایی که بین “من ” و اجتماع ارتباط برقرار می‌سازند دارای دو کنش اند. یکی آن که شخص را به قوانین اجتماعی مربوط می‌سازند و دیگر آن که وی را به عنوان فرد مشخص می‌کنند . وی هم چنین از نیاز به مؤانست به منزله ی جستجویی دو جانبه برای هویتی مشترک سخن می‌گوید (منصور، ۱۳۸۲).

دیدگاه رفتاری به ویژه نظریه اجتماعی شناختی بر دو فرایند یادگیری مشاهده ای و خود نظم جویی تأکید کرده و بر این باور است که تهیه و تدارک سرمشق های اجتماعی وسیله ای ضروری برای جامعه پذیر شدن افراد است. مشاهده سرمشق ها و رشد معیارها و مکانیسم های مهار خود، در پرخاشگری، در قضاوت های اخلاقی و در تحمل به تعویق انداختن ارضا اهمیت پیدا می‌کند. این دیدگاه هم چنین بر این عقیده است که توانایی میل به تعویق انداختن ارضا در فرد، متضمن رشد صلاحیت­های شناختی و رفتاری است و تحت تأثیر نتایج مورد انتظار قرار دارد. در نظریه شناختی یادگیری از طریق مشاهده رفتار دیگران و از طریق سرمشق گیری، مستلزم اقدام گسترده تر از تقلید است، ولی پراکندگی و عام بودن آن از همانندسازی کمتر است (لارنس، ترجمه­ی جوادی و کدیور، ۱۳۸۸).

دیدگاه پدیدار شناختی با تکیه بر نظر راجرز انسان ذاتاً ماهیتی مثبت دارد و مسیر حرکت او در مجموع به سوی خود شکوفایی، رشد و اجتماعی شدن است. به نظر راجرز جامعه مهم است اما خود مقدم بر آن است. از دید وی نخستین شرط پیدایش شخصیت سالم دریافت توجه مثبت غیرشرطی است و در فرد بدین ترتیب، هنجارها و معیارها درونی می‌شوند. مادر می‌تواند رفتارهای خاصی را مورد تأیید قرار ندهد، بدون آنکه برای دریافت عشق و محبت قید و شرطی بگذارد، در این حالت، فضایی پیدا می شود که کودک ناپسند بودن بعضی از رفتارها را می پذیرد. راجرز بر این باور است که عملکرد کامل، امکان سازگاری بیشتر در دگرگونی های جدی اوضاع و احوال محیطی را برای فرد امکان پذیر می‌سازد و این سازگاری را از همرنگی با سازش فعل پذیر متمایز می‌سازد (لارنس، ترجمه­ی جوادی و کدیور، ۱۳۸۸).

در دیدگاه تحولی باتکیه بر دیدگاه پیاژه یادآوری شد که اجتماعی شدن، یک ساخت بندی است که فرد به همان اندازه که دریافت می‌کند در آن سهیم است و انتقال و تفویض های اجتماعی مستلزم درون سازی و برون سازی است و فرد با گذر از خود میان بینی که راه را بر روابط متقابل بسته است، آزادانه به قبول انضباط تن در می‌دهد و به طور ارادی خود را تابع نظام هنجارهای اخلاقی متقابل می کند و با فراخواندن دستورها و احکام اخلاقی به تقابل با استقلال اخلاقی و خود پیروی خویش تحقق می بخشد. در دیدگاه بالبی، کودکانی که مراقبت کننده را حساس، پاسخ ده و قابل دسترسی می‌یابند به دلیل برخورداری از عواطف دیگران، خود را ارزشمند دانسته و این توقع را به مشارکت­کنندگان اجتماعی دیگر گسترش می‌دهند (پیاژه، ترجمه منصور و دادستان، ۱۳۸۷).

پژوهش­های انجام شده

رابطه بین رضایت شغلی با بهره ­وری

لیتوین و استرینجر[۶۵](۱۹۸۶) در مطالعات خود دریافتند که جو سازمانی خود کامه مبتنی بر تصمیم گیری متمرکز موجب کاهش بهره‌وری و رضایت شغلی در کارکنان می‌شود و در مقابل جو دوستانه موجب افزایش رضایت شغلی و نگرش مثبت در کارکنان می‌شود.

تحقیقات رابینز (۱۹۹۵) نشان داده که کارکنان با رضایت شغلی بالاتر، از نظر فیزیک بدنی و توان ذهنی در وضعیت بهتری قرار دارند و از نظرسازمانی، سطح بالای رضایت شغلی منعکس کننده جو سازمانی بسیار مطلوب است که منجر به جذب و ماندگاری کارکنان می­ شود.

ادلر[۶۶](۲۰۰۲) با انجام مطالعه‌ای دریافت که در سیستم‌هایی که شغل افراد دارای اهمیت است و آن ها از آزادی عمل برخوردارند، باز خورد دریافت می‌کنند و شغل آن ها مستلزم برخورداری از مهارت‌های متنوع است، کارکنان انگیزه و رضایت شغلی بیشتر و بهره‌وری بالایی دارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ق.ظ ]




به طور کلی در بحث عدالت آموزشی، بیش از همه بر برابری فرصت های آموزشی و پرورشی در نظام تعلیم و تربیت تأکید شده است. همچنین افزایش تعامل بین دانش آموزان و معلمان و تسهیل ارتباط بین دانش آموزان و محتوای درسی، به مدد به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات سبب بالا رفتن انگیزه و رغبت تحصیلی دانش آموزان می‌گردد (رعنایی، ۱۳۸۵). بازده این فرایند کشف خلاقیت و نوآوری در کودکان و نوجوانان و انعطاف پذیری در یادگیری است که به نظر اکثر محققان نتیجه آن در نهایت به نفع اجتماع و پیشرفت کشور می‌باشد.

مفهوم برابری فرصت های آموزشی مفهومی است نسبی که به تبع شرایط اجتماعی،اقتصادی، سیاسی، فرهنگی جامعه در حال تغییر است و تاکنون سه شکل مشخص به خودگرفته است : برابری فرصت های آموزشی به معنی درونداد مساوی، برابری فرصت های آموزشی به معنی فرایند مساوی و برابری فرصت های آموزشی به معنی برونداد هنگامی که از نابرابری یا برابری فرصت صحبت می شود (جوادی، ۱۳۷۸). گاتمن(۲۰۱۰) برابری فرصت های آموزشی به سه بعد حداکثرسازی، برابرسازی و نخبه پروری تقسیم بندی می‌کند و معتقد است که دولت وظیفه دارد این فرصت برابر با این شاخص ها را برای دانش آموزان مهیا سازد (فرگوسن، ۱۹۹۸: ۳).

برابر اعلام یونسکو (۲۰۰۹)، گزارش ها نشان می‌دهد که جوامع در حال تغییر از جوامع صنعتی به جوامع اطلاعاتی هستند که در آن ها ایجاد و توزیع دانش در درجه اول اهمیت قرار دارد. با چالش هایی که به واسطه تأمین اهداف توسعه قرن بیست ویکم و اهداف آموزش برای همه، فرا روی جامعه بین الملل قرار گرفته است، فرض نمودن اینکه، توزیع معمول آموزش کیفیت و فرصت های آموزشی برابر برای همه را تا سال ۲۰۱۵ تأمین می‌کند، غیر واقع گرایانه است (یونسکو، ۲۰۰۹: ۱۱).

در طی دهه گذشته سیلی از کاربردهای فن آوری اطلاعات و ارتباطات در تمام جنبه‌های جامعه جاری شده است. ‌بنابرین‏ مشاهده افزایش علاقمندی و سرمایه گذاری که در راستای استفاده از فن آوری اطلاعات و ارتباطات در مقوله آموزش انجام می‌گیرد تعجب بر انگیز، نخواهد بود (ژانگ، ۲۰۰۴: ۱ به نقل از یعقوبی و همکاران، ۱۳۸۷).

فناوری اطلاعات و یادگیری الکترونیکی مطمئناً تمامی اشکال آموزش و یادگیری را در قرن بیست ویکم متحول خواهد نمود. اگرچه تأثیر و نفوذ یادگیری الکترونیکی در نهادهای آموزشی سنتی بسیار کم رنگ بوده است- در حقیقت تنها اقدامات و روش های موجود را تقویت نموده است – اما باید دانست، هر زمان که ما شناخت بیشتری از این فن آوری و توانایی‌های بالقوه آن به دست می آوریم، یادگیری الکترونیکی نیز به نحو مؤثرتری بر دیدگاه ما نسبت به مقوله تدریس و یادگیری تأثیر خواهد گذاشت. تحولی که یادگیری الکترونیکی در آموزش و پرورش به وجود خواهد آورد تنها به بهبود کارایی اجرایی و یا حفظ رویکرد های سنتی محدود نخواهد بود.

آن دسته افرادی که خود را متعهد به بهبود فرایند تدریس و یادگیری می دانند هرگز نمی توانند نسبت به آموزش الکترونیکی بی تفاوت باشند (گریسون و اندرسون ۱۳۸۴: ۱۴).

فناوری اطلاعات و یادگیری الکترونیکی فرصت های بی شماری را برای یادگیری افراد فراهم می‌کند که قبلاً امکان پذیر نبود؛ از این طریق شانس یادگیری از یک دانشگاه مشهور و معتبر امکان پذیر می شود، نیازی به تغییر در شیوه زندگی فراگیر وجود ندارد و موجب ترک شغل یا مهاجرت وی و خانواده اش نمی شود. یادگیری در یک کلاس نامریی امکان دستیابی نامحدود به اطلاعات را فراهم می‌کند (چریل، ۲۰۰۴ به نقل از یعقوبی و همکاران، ۱۳۸۷ : ۱۶۲ ).

بر این اساس محقق در نظر دارد که این موضوع را به دلیل اینکه در کشور ما با توجه به گستردگی آموزش و پرورش و توجه به مؤلفه‌ های دینی و ملی از اهمیت و ارزش بالایی برخوردار است مورد بررسی قرار داده و در جامعه آماری نسبتاً قابل کنترل (آموزش وپرورش استان مازندران) برابری آموزشی ناشی از توسعه فناوری های نوین اطلاعاتی وارتباطی را با توجه شرایط ویژه تاریخی ‌و جغرافیایی و فرهنگی واجتماعی این استان به بررسی و تحلیل بگذارد. وبه دنبال یافتن جواب برای این سوال مهم است که چه ارتباطی بین توسعه فناوری اطلاعات و گسترش برابری فرصت های آموزشی وجود دارد؟

۱-۳-اهمیت و ضرورت تحقیق

حق برخورداری از آموزش از جمله حقوق بشر به شمار می رود و گزارش های سالانه آمار آموزشی در مقیاس های ملی و بین‌المللی نمایان گر پیشرفت های کمی حاصل از برخورداری از این حق اجتماعی است . با وجود این به رغم موفقیت های به دست آمده در زمینه آموزش برای همه و به رغم تلاش های چشم گیر برای تأمین حق آموزش برای همه، این واقعیات همچنان وجود دارد که آموزش سنتی نیاز به بازنگری دارد.

ملت های سراسر دنیا غالبا می دانند که نیاز به بازنگری در اعمال آموزش سنتی با وارد کردن فناوری های جدید دارند. به همین خاطر از سالها پیش در کشورهای اروپایی اقدامات اساسی انجام گرفته است. به طور مثال در انگلستان فناوری اطلاعات به عنوان مهارت های اساسی در برنامه درسی تعیین شده است. در کشور ما نیز طی سال های اخیر پیشرفت های خوبی در زمینه به کارگیری فناوری اطلاعات در امر آموزش صورت گرفته است. اما به نظر می‌رسد که این پیشرفت ها نه تنها چشمگیر نبوده بلکه هنوز نتوانسته باعث گسترش سریع فرصت های یادگیری و دسترسی به منابع تحصیلی و آموزشی برای کلیه دانش آموزان در سطح کشور شود.

لذا با توجه به زیر ساخت های فن آوری اطلاعات و ارتباطات، جوان بودن این فن آوری در کشور، نوع فرهنگ و امکانات آموزشی که این فن آوری می‌تواند فراهم آورد، نیاز است توجه ویژه ای به کاربرد فاوا در آموزش کشور به ویژه در آموزش و پرورش مبذول گردد.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 11:21:00 ق.ظ ]