پایان نامه با موضوع موسیقی، خوشگذرانی |
درخشان ترین دوره تاریخی موسیقی ملی ایران مربوط به دوره ساسانیان است. خنیاگران و نوازندگان دور معبد آتش جمع میشدند و روزی 5 دفعه گاتها و سرودهای مذهبی دیگر که از کتاب اوستا انتخاب میشد آهنگ میخواندند ولی اوج موسیقی در زمان خسرو پرویز میباشد. شهرت بزمها و رزمهای او که همراه با ساز و سرود بوده است در داستانها و تاریخهای مربوط به آن زمان فراوان آمده، بطوریکه تنها برای شکار به قول فردوسی دو هزار خواننده و نوازنده او را همراه میکردند. 3- ابن خلدون در مقدمه تاریخ خود درباره جایگاه موسیقی در دربار سلاطین ایران و چگونگی نفوذ آن میان اعراب مینویسد: پارسیان به موسیقی میلی فراوان داشتند، در زمان بهرام گور چند نفر موسیقی دان از هندوستان به ایران آمدند و بازار مجالسی خوشگذرانی شاهان ساسانی را رواج دادند بند دوم: موسیقی در میان اعراب پیش از اسلام اما در خصوص اعراب پیش از اسلام اخباری که به ما رسیده موید این حکایت است که با موسیقی و دیگر هنرها آشنا نبودند و تنها چیزی که از عرب جاهل در آن زمانها یاد میشود به تبحر داشتن آنها در زمینه شعر و ساختن قطعات منظوم میباشد. این اعراب بادیه نشین و چادرنشین در هنگام کوچشان از این سو به آن سو آوازهایی میخواندند که غالباً برای تهییج و تحریک شترها بوده که اصطلاحاً به آن حداء( یا حدی) میگفتند. که در بخش های بعدی از آن سخن به میان میآوریم. بنابراین میتوان به این نتیجه رسید که عرب قبل از اسلام چیز خاص از موسیقی نمیدانست. اما پس از ظهور اسلام و با گسترش چشمگیر آن در اقصا نقاط جهان و آشنا شدن اعراب با فرهنگ و آداب ممالک دیگر علوم و فنون زیادی در بین آنان رایج گردید. از جمله این فنون هنر موسیقی است که به خاطر زیبایی و لطافتت و به قول معروف سحر آمیز بودنش بیش از سائرفنون جایگاه خود را در میان اعراب و همچنین خلفاء مختلف بازیافت و کمکم با ترجمه آثار پهلوی و یونانی به زبان عربی فن موسیقی میان اعراب و سپس مسلمانان نفوذ کرد. صاحب تاریخ الحکماء موسوم به نزهه الارواح مینویسد: وقتی عبدالله بن زبیر برای ترمیم خانه کعبه، گروهی از کارگران ایرانی با خود به حجاز برد، در هنگام ساختن خانه یکی از کارگران عرب بنام عبدالله مسجح ملاحظه کرد که ایرانیان آوازی جذاب و دلنشین میخوانند، مجذوب آهنگ و نوای آنان شد و تصمیم گرفت تا فن موسیقی را فراگیرد سپس به ایران و روم سفر کرد و پس از تحصیل این فن به سرزمین خود بازگشت و این فن را در میان مسلمین انتشار داد. اما چه سود که پس از مدتی چهره این هنر پاک و زیبا به وسیله خلفای فاسد و آلوده اموی و عباسی به یک چهره کریه و ناپسند تبدیل شد و وسیلهی شد برای خوشگذرانی، میگساری، رقص، و هرزگی خلفای دربار و همچنین متعاقب آن وسیلهای برای به فساد کشاندن و انحطاط و انحراف جامعه بشری. زنان خواننده که اغلب از کنیزان بودند جرات یافتند که به آسانی مجالس بزم و سرود و میگساری خلفای بنی امیه را رونق بخشند و در مکان مخصوص بنام تالار یا باشگاه آواز خوانان به اجرای برنامه بپردازند. مسعودی می نویسد: «قاضی مدینه کنیزی داشت آواز خوان و چنان غناء میخواند که هوش و حواس قاضی را میبرد این مسئله به گوش عمربن عبدالعزیز میرسد و از آن زن میخواهد که بخواند در حین آواز خواندن خلیفه به شدت طربناک میشود و سه بار تقاضای تکرار و از نکوهش خود اظهار ندامت میکند. دربار خلفای عباسی نیز بسیار آلوده تر از محافل اموی بود موسیقی دانان در بعد نظری و عملی پیشرفت شایانی کرده بودند و هر یک با لحنها (ملودی) و نغمهها و مقامات ایقاعی(ریتمیک) مختلفی به اجرای موسیقی سازی و آوازی میپرداختند. خوانندگان مخنث (زن نما) کنیزان خوش صدا (مغنیه ) و غلامان با آوازها و حرکات موزون رقص محافل آنان را تزئین میکردند. با توسعه روابط عباسیان و ایرانیان پای ایرانیان هنرمند به دربار گشوده شده ابراهیم موصلی (ایرانی) اعجاب درباریان را برانگیخت. وی که پس از هارون داعیه خلافت را در سر میپروراند سرانجام به دام مامون افتاد، دعبل خزاعی شاعر نامور مسلمان که همواره مخالفت خود را باحکام عباسی در قالب شعر بیان میکرد خطاب به ابراهیم موصلی نوشت: از خلیفه شدن کسی که بربط ایرانی را قرآن خود قرار داده چه سودی بر میخیزد همچنین احمدبن عبدریه اندلس صاحب عقدالفرید مینویسد: روزی ابراهیم موصلی برای هارون موسیقی اجرا کرد. خلیفه به شدت طربناک شد(فاسخصه الطراب) بطوریکه در مقابل ابراهیم دوزانو زد و پشیانی او را بوسید و سه هزار درهم به او جایزه داد. در عصر عباسیان موسیقی توسط ابراهیم موصلی و پسرش اسحاق به نقطه اوج خود رسید. ابراهیم موسیقی غناء را از استادان ایرانی فرا گرفت و مجالس عیش و نوش و هرزگی مهدی بن منصور عباسی و هارون الرشید را به اوج ابتذال کشاند. پسرش که ادیب و فقیه نیز بود به کرات در مجالس خلفا حاضر میشد و زخمه برعود میافکند. از اسناد تاریخی بر میآید که موسیقی و نوازندگی برای غیر دربار ممنوع بود و حکومت از آن ممانعت میکرد، علت این عمل شاید این بوده که حکام عباسی برای عوام قریبی مردم چنین اقداماتی را اعمال میکردند.
فرم در حال بارگذاری ...
[پنجشنبه 1398-12-15] [ 03:05:00 ب.ظ ]
|