کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آبان 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
      1 2 3 4
5 6 7 8 9 10 11
12 13 14 15 16 17 18
19 20 21 22 23 24 25
26 27 28 29 30    


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


آخرین مطالب


 




 

3.3.1.1                   آیات

از برخورد قرآن و روایات آغاز می‌کنیم و سپس به تحلیل مسئله می‌پردازیم. قرآن در آیاتی به تبیین حالات مادری و در واقع جانبداری و احترام به او پرداخته است. گر چه پدرو مادر هر دو درخانواده از حقوقی برخوردارند اما در بعضی موارد حقوق مادران نسبت به پدران بیشتر است. تأثیر تکوینی که پدر و مادر در تشکیل خانواده و تولید فرزندان و تهیه‌ی وسائل معاش و تعلیم و‌تربیت آنان دارند، منشأ‌یک دسته حقوق خانوادگی برای آنان می‌شود و بدون شک مادر بیش از پدر زحمات فرزندان را تحمل می‌کند. از این رو، حق مادر بیش از حق پدر خواهد بود. اسلام علاوه بر حقوق مشترک میان پدرو مادر بر حقوق مادر بیشتر پافشاری دارد.و در اهمیت مادر از جمله می‌فرماید: { وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى‏ وَهْنٍ وَ فِصالُهُ فی‏ عامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لی‏ وَ لِوالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصیر  و ما به انسان سفارش کردیم که در حق پدرو مادر نیکی کن خصوصاً مادر که چون بار حمل فرزند برداشته تا مدت دو سال که طفل از شیر باز گرفته هر روز بر رنج و ناتوانی اش بیفزوده، بسیار نیکی و سپاسگذاری کن و نخست شکر من که خالق و منعمم و آنگاه شکر پدر و مادر به جای آور که بازگشت خلق به سوی من خواهد بود}. و در مورد استحقاق احسان و احترام از طرف فرزندان اولویت برای مادر است خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: { وَ قَضى‏ رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریماً وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما کَما رَبَّیانی‏ صَغیراً (و پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید. هر گاه‌یکی از دو،‌یا هر دوی آن‌ها نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آن‌ها روا مدار و بر آن‌ها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آن‌ها بگو! و بالهای تواضع خویش را ا زمحبت و لطف در برابر آن‌ها فرود آر و بگو پروردگارا، همان گونه کهآنها مرا در کوچکی‌تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده. }[256] در قرآن کریم محنت سنگین مادر بودن‌یاد شده است(الاحقاف/15) تکیه آیه مبارکه بر روی مشقت مادر و محنت‌های او در ایام بارداری، ایام رضاع، ایام حضانت، بلکه در طول حیات است و هشداری برای فرزندان به شناخت این حقوق و آمادگی برای ادای آن‌ها. ملاحظه می‌شود که قرآن سختی و زحمتی که مادر متحمل می‌شود طرح می‌کند و با نوع بیان خاصش سعی می‌کند شدت این سختی‌ها را و فشار بسیار شدیدی را که زن تحمل می‌کند توضیح دهد. و همه اینها را به عنوان شرح خدمات مادر ذکر می‌کند در این بخش قرآن اصلاً مشاهده نمی‌شود که خدا بفرماید: پدر زحمت کشیده است. نوع دستور‌هائی که اسلام به زن و مرد می‌دهد در عین حال که‌یک راه مشترکی برای هر دو قائل است ولی راه مخصوص را هم از نظر دور نمی‌دارد وقتی احترام بر پدرو مادر را بازگو می‌کند برای گرامی‌داشت مقام زن نام مادر را جداگانه و بالاستقلال طرح می‌کند. وبا همه این تجلیل‌های مشترک وقتی می‌خواهد از زحمات پدر و مادر‌یاد کند از زحمت مادر سخن می‌گوید نه از زحمت پدر. در نتیجه نه تنها مادر در استحقاق احترام و رعایت همسنگ پدر است بلکه بر طبق آیات قرآن و نیز اخبار متواتر مقام مادر از مقام پدر والاتر است.

3.3.1.2                   روایات

در باب روایات ابتداء به بیان حضرت سجاد× درباره‌ی مادر توجه می‌کنیم اما حق مادرت این است که بدانی او تو را طوری حمل کرد که احدی را آن طور حما نمی‌کند آری تو را در داخل شکم خود حمل کرد و از میوه قلبش چیزی به تو داد که هیچکس به کسی نمی‌دهد او با تمامی‌اعضای بدنش تو را محافظت نمود و باک نداشت از اینکه گسنه و تشنه بماند بلکه پروایش همه از گرسنگی تو بود او باک نداشت از اینکه برهنه بماند همه پروایش از برهنگی ت. بود او هیچ پروایی نداشت از گرما همه مواظب بود تو را د رسایه قرار دهد. او به خاطر تو از خواب خوش صرفنظر کرد وتو را از سرما و گرما حفظ نمود همه‌ی این از خود گذشتگی‌ها بر ای این می‌کند که تو مال او باشی و تو نمی‌توانی از عهده شکر او بر آیی مگر با‌یاری و توفیق خدا.[257] دلیل عدم توانایی انسان برای رعایت حق مادر همین است که پیدایش‌یک چنان کیفیتی که فرزندان در دوران کودکی دارند و پدر و مادر به آن‌ها خدمت می‌کنند درباره‌ی فرزندان نسبت به پدر و مادر ممکن نیست و با اگر چنان کیفیتی بوجود آید و احتیاج پدر و مادر به فرزندان مانند احتیاجات دوران کودکی فرزندان به پدر و مادر شود باز هم با آن کیفیتی که پدر و مادر به فرزند خدمت کرده‌اند فرزندان نمی‌توانند به پدر و مادر خدمت کنند بخصوص اگر احتیاجات پدر و مادر به فرزندان مانند دوران کودکی فرزندان باشد باز هم این امتیاز برای مادران باقی می‌ماند که آن‌ها فرزند خود را نه ماه در رحم خود نگهداری کرده‌اند و او را روی دل خود حمل نموده‌اند که‌یک چنین حملی متقابلاً بین مادران و فرزندان ممکن نیست.[258] جای تعجب نیست اگر مقام مادر در اسلام بسیار عزیز و والا است ! این مدعا به خوبی از معارف اسلامی‌و از سوال و جواب‌هایی که دراین باب با رسول خدا|شده است به خوبی معلوم می‌شود و اینک‌یکی از سوال و جواب‌ها: بحر بن حکیم از جدش بازگو می‌کند از رسول خدا پرسیدم کدام کس در میان خلائق نسبت به من به نیکی و حسن معاشرت سزاوارتر است؟ پیغمبر فرمود: مادرت، پرسیدم: پس از مادر؟فرمود: باز هم مادرت. باز پرسیدم: پس از مادر؟ فرمود: باز هم مادرت، و چون برای چهارمین بار پرسیدم، فرمود: آنگاه پدرت. عن بحربن حکیم عن جده، قال سئلت رسول الله|الی من ابر؟قال: امک. قلت ثم من؟ قال: ثم امک، قلت ثم من؟ قال: ثم امک، قلت ثم من؟ قال: ثم اباک. با این‌ترتیب ملاحظه نمودید که چگونه رسول خدا| مقام مادر را چند مرتبه بالاتر از مقام پدر قرار داده، احترام زنی را که در کسوت مقدس «مادری» است با چه کیفیتی به فرزندان، توصیه می‌کند.[259] پیامبر|: «اذا کنت فی صلوه التطوع، فان دعاک والدک فلا تقطعها، و ان دعتک والدتک فاقطعها» اگر نماز نافله می‌گذاری و پدرت تو را صدا زد نماز را نشکن، و اگر مادرت تو را صدا زد آن را بشکن.[260]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[دوشنبه 1398-12-12] [ 09:54:00 ب.ظ ]






گفتار اول : خشونت خانوادگی اقارب نسبی پدیده خشونت خانگی عموماٌ امری پنهان است و معمولاٌ توسط شوهر، پدر و برادر یا سایر اقوام و نزدیکان ذکور، بر علیه اعضای خانواده در محیط خانواده به وقوع می پیوندد و بسیاری از جوامع زنان، به دلایلی از جمله شرم، آبرو، و ترس از مجازات سخت از بیان آن خودداری کرده و سکوت اختیار می کند. در کشور ما در قیاس با پاره ای کشورها پدیده خشونت کمتر رخ می دهد اما به هرحال واقعیت تلخی است که وجود دارد و عواملی نظیر بی پناهی اعضای آزار دیده ،ترس و شرم اعضای خانواده در بیان آزار، کاستی های قانونی، بی توجهی نهادهای حمایتی و هزاران عامل دیگر درگسترش این امر دخیل است. سازمان بهداشت جهانی نیز انواع مختلف خشونت اقارب نسبی را براساس دوره زندگی به صورت زیر تقسیم بندی کرده است: دوره پیش از تولد : سقط جنین به دلیل جنسیت، تحت تأثیر تلاش برای از بین بردن جنین در طول بارداری دوران نوزادی : سوءاستفاده فیزیکی، جنسی و روانی از نوزادان دختر دوران کودکی : ازدواج کودکان، ختنه دختران، سوءاستفاده فیزیکی، جنسی و روانی، تجاوز محارم، تن فروشی کودکان و استفاده از آنان در فیلم ها و ویدئوهای مستهجن دوران نوجوانی و جوانی : خشونت در قرارهای عشقی و عشقبازی ( به عنوان مثال : پاشیدن اسید و تجاوز )، رابطه جنسی با زورگیری اقتصادی (به عنوان مثال : دختران محصلی که به خاطر مخارج مدرسه با مردانی همسن پدرشان رابطه جنسی دارند )، تجاوز محارم، سوءاستفاده جنسی در محل کار، تجاوز، تهدید جنسی، اجبار در تن فروشی و ویدئوهای مستهجن، قاچاق زنان، شراکت در اعمال خشونت، تجاوز همسر، سوء استفاده مالی و قتل، شرکت در قتل، سوء استفاده روحی- روانی، سوء استفاده از زنانی که نقص عضو دارند، اجبار به بارداری. دوران میانسالی : اجبار به خودکشی یا قتل بیوه ها به دلایل اقتصادی، رابطه جنسی با سوء استفاده جنسی و روانی. نوعی از خشونت که به وسیله اقارب نسبی اتفاق می افتد خشونت جنسی است، این خشونت عبارت است از هرگونه رفتار غیر اجتماعی نامتعارف غیرشرعی یا غیرقانونی جنسی اعم از لمس کردن بدن تا تجاوز و هتک حیثیت بدون رضایت زن و یا اعمال منافی عفت علیه او در زندگی خصوصی و قلمرو روابط خانوادگی از طریق خویشان و یا اقارب زن که اصولا ٌعامل از محارم زن می باشد و تحت عنوان خاص زنا با محارم اطلاق می شود. زنا با محارم و تجاوز جنسی نسبت به دختران به طور کلی جزء پدیده هایی است که در طول 10 یا 20سال گذشته به وجود آمده است. بدیهی است که از دیر باز اینگونه اعمال جنسی گاهی اتفاق می افتاد ولی بیشتر محققان گمان می کردند تابوهای شدیدی که علیه این رفتار وجود دارد باعث می شود که گسترده نباشد اما چنین نیست و تجاوز جنسی نسبت به اعضای خانوده به طور ناراحت کننده ای متداول است.[19] بنابراین زنا با محارم شامل روابط جنسی میان والدین و فرزندان و یا برادران و خواهران می شود. این روابط از نظر ژنتیک نامطلوب است. همچنین زمینه ساز اختلال و رشد جنسی و عاطفی بزه دیده می شود .بنابراین رابطه جنسی میان پدر و دختر در محیط خانه از دو عامل ناشی می شود : قطع رابطه جنسی میان پدر و مادر به دنبال بیماری یا جدایی و زندگی خانوادگی محرم و نزدیک با دختر جوان برقراری رابطه تجاوز گرانه جنسی بیشتر به دسترسی پذیری و قدرت مربوط می شود و یا چنین پدرانی معمولاٌ دارای سابقه کیفری و یا معتاد به الکل و یا مربوط به خانواده های حاشیه ای هستند و در سالهای اخیر دختران بیشتر از پسران در خانه مورد آزار جنسی قرارگرفته اند زنان فراری و بدون سرپناه اکثراٌ همانهایی بوده اند که در کودکی مورد آزار جنسی و فیزیکی قرارگرفته بودند.[20] گفتار دوم : خشونت خانوادگی همسر خشونت علیه همسر پدیده ای است که در اغلب نقاط جهان دیده می شود ، اما در کشورهایی نظیر ایران که پیشینه مرد سالارانه قوی دارند، بیشتر از سایر نقاط به چشم می خورد. خشونت غالباٌ توسط مردان اعمال میشود ما از بدو تولد از پسر بچه ها انتظار داریم خشن باشند آنها طی فرایند اجتماعی شدن در جریان بازی هایی که انجام میدهند ما از مردان انتظارات خاصی داریم بی باک بودن و بروز ندادن عواطف و احساسات خشن بودن از جمله آنهاست پسرها از همان ابتدا می آموزند که سلطه مردانه داشته باشند و میخواهند آن را در همه شرایط زندگی تجربه کنند . اگر دو پسر بچه همدیگر را بزنند از نظر ما عادی است ولی اگر همین امر از سوی دختران صورت بگیرد از نظر ما غیر عادی است رفتار خشونت آمیز برای مردان بخشی از مردانه بودنشان است و اگر به آن عمل نکنند مردانه رفتار نکرده اند.[21] خشونت امری است که آموخته می شود مردانی که زنان خود را مورد خشونت قرار میدهند پسران آنها در بزرگسالی این رفتار را نسبت به همسرشان اعمال می کنند و این روند همینطور ادامه پیدا میکند. یکی از مسائلی که در جامعه ما وجود دارد ازدواج های مدرن و زندگی سنتی است. ازدواج در گذشته به صورت سنتی بین افراد برقرار می شد و در آن خانواده پسر پس از انتخاب دختری به خواستگاری می رفتند و او را به عقد پسر خود در می آوردند. و زندگی آغاز می شد در این نوع ازدواج دختر و پسر شناختی از هم نداشته ولی با گذشت زمان با گسترش وسایل ارتباطی و….با نوعی دیگر از زندگی آشنا شدند جامعه ما در حال گذر از سنت به مدرنیته است میدانیم که جهان مدرنیته متاخر به شدت بازتابی است ما دست به عمل میزنیم در محیط بیرون تغییراتی به وجود می آید در ذهن ما آن موضوعات عوض می شود سپس با اطلاعات تازه دست به انتخاب میزنیم امروزه دختر و پسر پس از آشنایی و دوستی با یکدیگر مدتی در کنار هم به برقراری رابطه ای عاطفی می پردازند و در صورت وجود تفاهم اقدام به ازدواج می کنند و سپس لازم میدانند که خانواده هایشان را در جریان بگذارند پس فرآیند ازدواج تا حدی در ایران مدرن شده ولی زندگی ها همچنان سنتی است در زندگی سنتی همه چیز تعریف شده است مرد نان آور خانه است و زن فرمانبردار در همه زمینه ها. ولی با مدرن شدن جوامع و آشنایی زنان با حقوق خود خواهان زندگی مدرن می باشند ولی مردان زندگی سنتی را ترجیح میدهند زیرا در این نوع زندگی بیشتر می توانند سلطه مردانه خود را حفظ کنند در دیدگاه مدرن زن استقلال اقتصادی دارد از حق طلاق بهره متد میگردد و حقوقی برابر با مرد دارد ولی گاهی مردان نمی توانند با این مسئله کنار بیایند که زنان در جایگاهی برتر از آنان باشند چه از لحاظ اجتماعی چه از لحاظ اقتصادی و…. و سعی میکنند شخصیت همسر خود را تخریب کند تا به این شکل اعتماد به نفس را از او سلب کرده و او را خانه ‌‌نشین کنند در اینجا خشونت های خانگی رخ میدهد ( البته خشونت دلایل دیگری هم دارد ولی من در اینجا به یک مورد پرداختم ) در مورد خشونت خانگی و علل بروز آن نظرات زیادی وجود دارد : “می تواند او را ترک کند”، “فقط زنان فقیر مورد خشونت قرار می گیرند”، “مردهای عیاش و مشروب خور دست بزن دارند”، “حتما خود زن کاری کرده که حقش کتک بوده”، “برخی زنها جاذب مرد خشن هستند”، “مرد حتما در بچگی زیاد کتک خورده”، “مرد خشن را نمی توان عوض کرد”، “خشونت خانگی خیلی نادر است”، “بچه ها اگر سوءرفتار مرد با زن را نبینند، اشکالی ندارد”، “نباید در زندگی خصوصی مردم دخالت کرد”، … از جمله این تصورات است، شواهد نشان میدهد بسیاری از افرادی که مورد خشونت قرار گرفته اند نمیدانند که باید نسبت به آنان واکنش نشان دهند در واقع زنان زیادی هستند که خود را مستحق مجازات میدانند چون فکر میکنند در انجام وظایفشان کوتاهی کرده اند پس در وحله اول خود خشونت از سوی زنان پذیزفته شده مورد دیگر اینکه معمولا خشونت های خانگی به پلیس گزارش نمیشود البته در این مورد ضعف قانونی هم داریم فکر نمیکنم مردی تا کنون به خاطر همسر آزاری مجازات شده باشد در واقع این مورد حالت نصیحت به خود میگیرد و همه میخواهند زن را راضی کنند ولی احتمالا خود زنان نیز تمایلی به فاش کردن این موضوع ندارند و این را به نوعی فاش کردن اسرار خانواده میدانند شاید هم به خاطر ترس از متلاشی شدن خانواده نداشتن پشتوانه مالی امید به بهتر شدن مرد ستوده شدن صبر و تحمل شرمندگی بی آبرویی و…. باعث می شود خشونت را یک راز خانوادگی بدانند و درباره آن سخن نگویند. برخی مردان برای اینکه در خانه قدرت اول باشند و همسرشان مجبور به اطاعت از آنها باشد، او را از نظر مالی در مضیغه قرار می‌دهند. محدود کردن روابط اجتماعی زن و اسیر کردن او درخانه و جلوگیری از ارتباط او با دیگران هم از مصادیق همسرآزاری هستند جامعه ما دارای بافت سنتی است اگر ما بفهمیم که مرد همسایه زنش را کتک میزند عموما کاری نمیکنم زیرا معتقدیم نباید در کار دیگران دخالت کرد، انسان مدرن امنیت را در قانون جستجو می کند. همانطوری که انسان سنتی امنیت را در روابط، در سنن و در آدابی که وجود داشته جستجو می کند. در سنت های قدیمی مرد نقش حفاظ خانواده بود. اما در جامعه امروز ایران که نه مدرن است و نه سنتی حقوق زن پایمال می شود. در واقع زن امروز احساس ناامنی و بی پناهی دارد. مهم ترین و شایع ترین انواع همسر آزاری مردان نسبت به زنان عبارتند از: خشونت فیزیکی و بدنی مانند صدمه زدن به وسایل منزل و ضرب و شتم همسر، خشونت روانی و کلامی مانند تحقیر شخصیت، چهره و یا شرایط جسمانی زن، ابراز تنفر نسبت به بستگان وی و هم چنین خشونت اجتماعی شامل : منع اشتغال و تحصیل، ممنوعیت ارتباط با بستگان حتی به صورت تلفنی، خشونت اقتصادی مانند : نپرداختن خرجی و در نهایت صدمه و آزارهای جنسی از طریق تحمیل نسبت به همسر و در معرض فحشا و فساد قرار دادن وی به خاطر اعتیاد و همین طور استفاده از امتیاز مرد بودن و با زن مثل کنیز رفتار کردن.[22]

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:54:00 ب.ظ ]





  گفتار سوم ضرورت وجودی ضابطان دادگستری در بیان ضرورت وجودی ضابطان دادگستری به عنوان مرجع کشف جرم چنین بیان شده که: «…..به تجربه ثابت شده است که آنچه موجب اصلاح جامعه و ارعاب مجرمین می گردد ، شدت مجازات نبوده بلکه پلیس قضایی ورزیده و قضات متخصص هستند که هر نوع جرمی را کشف و فاعل آنرا به مجازات می رسانند . به طوریکه هیچ جرمی بدون مجازات نمانده و هیچ گناهی گرفتار عقاب نگردد که این امر وظیفه اصلی و هدف نهایی حقوق جزای شکلی است.»(هدایتی،1342،64) ضابطان دادگستری به عنوان بازوی اجرایی قوه قضائیه برای تحقق بخشیدن به مفاد اصل 156 قانون اساسی به ویژه بند4و5 این اصل مشغول انجام وظایف قانونی خود می باشند . مبحث دوم سیر تاریخی ضابطان از دوران باستان تا زمان معاصر تارخ پلیس ایران با توجه به منابع و مدارک موجود به سه دوره تقسیم می شود که ما هر دوره را به اختصار در یک مبحث تحت سه گفتار بررسی خواهیم کرد : گفتار اول  از دوران باستان تاظهور اسلام گفتار دوم  از ظهور اسلام تا زمان انقلاب اسلامی گفتار سوم  از زمان انقلاب اسلامی تا زمان معاصر   گفتار اول  از دوران باستان تا ظهور اسلام  آریایی ها از زمانیکه آریائیها از شمال شرقی وارد خاک ایران شدند و در خراسان بزرگ و افغانستان سکونت گزیدند ، کلیه اختلافات و منازعات افراد با پیران و ریش سفیدان طایفه بوده که این رؤسای قبیله از نیروی انتظامی که برای حفظ شهر در برابر هجوم قبایل دیگر به وجود آورده بودند ، برای حفظ نظم و کمک به ریش سفیدان محلات نیز استفاده می کردند . همچنین محققان به اوستای قدیم استناد می کنند که در آن بخشی بوده بنام ( چیتردات ) به معنی ریشه و بن وقانون که نشان می دهد در آن زمان کتابی در زمینه قانون و شاید چگونگی مجازات متخلفین وجود داشته است. (پیرنیا،50،1388) با توجه به این دو نکته و اینکه قانون احتیاج به مجری دارد و در غیر اینصورت وجود قانون بی ثمر است لذا باید به وجود سازمان های ساده ای که مجری قوانین بوده اند اذعان داشت.  هخامنشیان بنا به گفته ی مورخین یکی از گرانبهاترین اسناد تاریخی دنیا کتیبه ای است از سخنان کورش کبیر اولین پادشاه هخامنشی که از شهر قدیم اور به دست آمده و عنوان منشور آزادی نوع بشررا از آن خود کرده است . در این سنگ نوشته وجود اصول قانونی نظیر مجازات مرتکب جرم نه وابستگان و خویشان به عنوان مسئول اعمال خود وستاندن حق مظلوم از ستمگر، لزوم وجود حافظین این اصول یعنی نیروی انتظامی را نیز در بر میگیرد. از دیگر موارد قابل ذکر در این دوران برقراری امنیت در راه های ارتباطی شهرها توسط سربازان  وتعیین حدود مسئولیت هر صاحب منصب در حفظ امنیت جاده  هاست . (موله و همکاران،1380،106) از دیگر پادشاهان بزرگ این سلسه داریوش اول بود که سازمان اداره ی امنیتی و قضایی ایران هخامنشی را به وجود آورد و به نوعی مقررات تدوین شده در زمان کوروش را تکمیل و وسعت بخشید . او با ایجاد سازمان های دایمی برای اجرای قوانین خاطر نشان ساخت که اجرای مقررات و قوانین در هیچ شرایطی نباید متوقف شود .(موله و همکاران،115،1380) داریوش کشور ایران را به سی قسمت تقسیم نمود و برای هر قسمت یک والی یا خشتر پاون معین نمود که به معنای شهربان یا نگهبان مملکت بوده است . با این حکمران یک مأمور نظامی همراه بود که مورخان یونانی او را کاروانس می نامیدند که به معنای لشکر است وحفظ امنیت شهر و راه ها بر عهده این مأمور نظامی بوده و از آنجایی که در ارگ شهر دژی که درون شهر مستقر می شده است او را ارگ پات می گفتند که در اصطلاح امروزی رئیس پلیس و هم رئیس ژاندارمری بوده اند . زندان در ارگ شهر و زیر نظر ( ارگ پات ) اداره می شد که خبر گیران و خبر دهندگانی  در اختیار داشت تا بتوانند از وقایع شهر مطلع شوند و به یاری آن ها می توانست به سرعت متخلفین را دستگیر کند و آنان را در اختیار قضات بگذارد . از دیگر کارهای ارزنده ی داریوش نظارت بر عملکرد فرماندهان ، نصب و تعیین داوران شاهی ، رسیدگی به شکایت اتباع خود و انتخاب مجرمین به منظور بازداشت متخلفین چنانچه گذشت به عنوان سازمان هایی که که جنبه های مختلف وظایف قضایی و انتظامی پلیس را انجام می دادند ، بوده است . وظیفه ی اداره خبرگیری یا اطلاعات ، جمع آوری اطلاعات از ساتراپ ها و اعلام آن به مرکز این سازمان بوده است . اداره مزبور را دستگاه بازرسی و خبرچینی تشکیلات بازرسی و مأموران منتخب شاهی نیز گفته اند . بازرسان شاهی نیز کسانی بوده اند که از طرف امپراتوران هخامنشی برای بازرسی کار ادارات  اعزام می شدند که چشم وگوش شاه نیز نامیده می شدند برای انتخاب این بازرسان از تمام دستگاه ها حتی از نیروی ارتش استفاده می کردند . گروه دیگر دبیران بودند که در نزد ساتراپ ها مستقر بودند و اجرای احکام کیفری را تفتیش می کردندو مسئولان امنیت عمومی شعبه اطلاعات را از مجاری امور مطلع می نمودند. (رحیمی، 26، 1368) بنابراین به عنوان سازمان پلیس مسئول تأمین نظم و آرامش بوده و به وظایف قانونی جریان امور را به مرکز مملکت گزارش می دادند و سرعت و شدت عمل و قضاوت صحیح سازمان به گونه ای بود که مجرمین و تبهکاران به شدت از آنان می ترسیدند.  اشکانیان تشکیلات انتظامی با اندک تفاوتی در دوره ی اشکانی ادامه پیدا کرد . سازمان پولیس عبارت بود از هیئتی که از طرف صاحبان حق رأی برای اداره ی شهر انتخاب می شدندو اعضای این هیئت کلیه امور شهرها را اداره می کردند که از آن جمله وظیفه حفظ امنیت و حراست شهر را نیز به عهده داشتند ، و لیکن سازمان ( پولیس ) در شرق ، وسعت و اختیارات سازمان های مشابه را درغرب یا آسیا صغیر نداشت .(رحیمی ،27،1368) این شهرها و سازمان های پولیس تا اوایل عصر اشکانیان عمر داشتند و رفته رفته در نظام اداری اشکانیان که ادامه ی نظام اداری و انتظامی هخامنشیان بود حل شدند و از بین رفتند.  ساسانیان تشکیلات اداری ساسانیان هرم خاص خود را داشته است .  وزیران می توانستند علاوه بر سرپرستی در دیوان ، مناصب دیگری چون مهرداری ، مناصب افتخاری دادگستری ، امورنظامی و مالی داشته باشند . علی رغم وجود یک دیوان عدالت ، غالباً روحانیون به امور قضایی رسیدگی می کردند . در روستاها کار قضاوت را کدخدا یا مالک روستا انجام می داد .  در عصر ساسانیان  در شهرها نیز مقامی به نام  کوئیان مسئول انتظامات شهر بود که وظیفه کشف جرم و دستگیری مجرم و جمع آوری دلایل جهت تسلیم به قاضی را برعهده داشت . در این زمان نخستین ژاندارم های ایران وجود داشتند که رئیس آنان شخصی به نام تیر بد بود .(رضایی،1378،1153) در نتیجه امور شهرها و روستاها در زمینه ی مبارزه با اشرار ، حفظ امنیت در شب و روز بر عهده ی مأمورین منصوب از جانب بخشداران یا کدخدایان بودکه در عصر ما سازمان انتظامی محسوب می شود.این مأموران وظیفه ی تعقیب و کشف جرم را نیز برعهده داشتند .  

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ب.ظ ]





هر چند کلیه فقهاى امامیه، نظریه نقل ذمه را پذیرفته‏اند، اما تنها برخى از آنها به ذکر ادلّه و استدلال مبنى بر اثبات نظریه خود پرداخته‏اند.(32) دلایل مورد استناد پیروان این نظریه در سه قسم خلاصه مى‏شود که عبارتند از سنّت، اجماع و دلیل عقلى.

1- سنّت

طرح دلیل: در این مقام به روایات باب ضمان جهت اثبات اثر ضمان مبنى بر نقل ذمه، به عنوان انحصارى ضمان و یا به عنوان مقتضاى ذات و حقیقت ضمان استناد شده است. لذا به مطالعه این روایات و مستندات از بُعد آثار مترتب بر ضمان در آنها مى‏پردازیم.

الف) موثقه اسحاق بن عمار:

فى الرجل یکون علیه دین فحضره الموت فیقول ولیه: علىّ دینک، قال: یبرؤه ذلک و ان لم یوفه ولیه من بعده و قال: ارجو ان لا یأثم و انما اثمه على الذى یحبسه.(33) در مورد شخص بدهکار محتضر که ولى او بدهى‏اش را بر عهده مى‏گیرد حضرت مى‏فرمایند: این ضمانت ولى بدهکار، او را ابرا مى‏نماید و در نتیجه بدهى از ذمه مولى‏علیه ساقط مى‏شود. در ادامه، حضرت در پاسخ به این سؤال که اگر ولى وفاى به عهد نکرد و بدهى مضمون را نپرداخت، مى‏فرمایند: امیدوارم که او عهدشکنى و نقض پیمان نکند و این گناه و عهدشکنى منحصراً بر عهده خود اوست که بدهى را حبس کرده و پرداخت نمى‏کند.

ب) موثقه حسن بن الجُهم:

قال: سألت اباالحسن(ع) عن رجل مات و له علىَّ دین و خلف ولداً رجالاً و نساءً و صبیاناً فجاء رجل منهم فقال: انت فى حلٍّ ممّا لأبى علیک من حصّتى و انت فى حلٍّ ممّا لأخوتى و اخواتى و أنا ضامن لرضاهم عنک؟ قال: تکون فى سعه من ذلک و حلّ، قلت: فان لم یعطهم؟ قال: کان ذلک فى عنقه، قلت: فان رجع الورثه علىَّ فقالوا: أعطنا حقنا؟ فقال: لهم ذلک فى الحکم الظاهر فأمّا بینک و بین اللّه‏ عزّ و جلّ فأنت منها فى حلٍّ إذا کان الرجل الذى أحلَّ لک یضمن لک عنهم رضاهم فیحتمل الضامن لک.(34) در این روایت راوى در مورد شخص بستانکار متوفى که وراث متعدد دارد و یکى از وراث بدهکار پدرش مى‏آید و او را نسبت به حصه خود و حصص دیگر ورثه و به طور کلى نسبت به بدهى او با پدر متوفایش ابرا نموده و خود ضمانت رضایت ورثه را در این زمینه مى‏کند و متعهد تحصیل رضایت آنها مى‏شود از حضرت سؤال مى‏کند و حضرت در پاسخ این موضوع را تنفیذ مى‏فرمایند که آن شخص بدهکار به متوفى، در واقع، با این اعمال حقوقى وراث، برى‏الذمه شده و ضامن، تحصیل رضایت بستانکاران را بر عهده دارد و با آن ابرا، خود باید متحمل پرداخت بدهى ورثه شود و در عین حال، در این دعوا باید براساس ادلّه اثبات دعوا حکم صادر شود. نقد و بررسى دلیل: این روایات مجموع ادله نقلى هستند که فقهاى امامیه در مقام اثبات اثر ضمان مبنى بر نقل ذمه، مورد استناد و استدلال قرار داده ‏اند. هرچند در متون فقهى طىّ مباحث متعددى این روایات از ابعاد مختلف مورد نقل و نقد و بررسى واقع شده ‏اند، با وجود این از نظر آثار مترتب بر ضمان نیز به خاطر اهمیت موضوع به طور گسترده مورد بازبینى و استدلال قرار گرفته‏اند. نکته قابل توجه در نقد این روایات، این است که با وجود اینکه این ادله نقلى به منظور اثبات نقل ذمه به عنوان مقتضاى ذات ضمان یا اثر انحصارى ضمان به طور مطلق اقامه شده ‏اند، اما ضمانت موجود در آنها نوعاً از میت مفلسى صورت گرفته است که بستانکار از وصول طلب خود قطع امید کرده و به طور قهرى حقّ مراجعه و مطالبه‏اش از دست رفته است. در عین حال، ضامنى با ضمانت خود امکان وصول طلب را به او مى‏دهد و با ضمانتش خود را در مقابل او مدیون یا مسئول پرداخت مى‏کند. در نتیجه، زوال رابطه میان بدهکار متوفى و بستانکار نه از آثار ضمان، بلکه اثر قهرى فوت بدهکار مفلس است و در آن دسته از روایات هم که ضمانت از بدهکار حىّ صورت پذیرفته نیز به موجب شرط ضمنى مستفاد از قراین موجود، نقل ذمه و زوال رابطه بدهکار اصلى و بستانکار بر ضمان مترتب مى‏شود، نه به موجب مقتضاى ذات ضمان و یا انحصارى ضمان، زیرا ضمان حقیقتاً نفس تعهد و مسئولیت و التزام است و این آثار تابع شرایط ضمنى ضمان خواهند بود و صرفاً از این طریق وارد قلمرو ضمان مى‏گردد. بر روایت موثقه ابن الجهم هم ایراداتى بدین قرار وارد شده است:

1- سند روایت ضعیف است.

2- موضوع روایت از محلّ بحث خارج است، زیرا بر این اساس این روایت ذمه بدهکار بدون انتقال بدهى آن به ذمه دیگرى و به طور مجانى ابرا گردیده است؛ در حالى که در ضمان ادعاى انتقال بدهى بر عهده ضامن و ابراى ذمه بدهکار اصلى مى‏شود. 3- مفاد روایت با قواعد و اصول مسلّم شریعت به طور صریح مخالفت مى‏کند، زیرا حرمت تصرف در مال غیر بدون اذن و اجازه مالک از مسلّمات است و ابراى بدهکار توسط یکى از ورثه، نسبت به حصص کلیه وراث مصداق این عمل حرام و مخالف صریح این اصل مسلّم محسوب مى‏شود، به طورى که برخى از فقها از استدلال به این روایت، جهت اثبات مدعا غفلت کرده ‏اند.(35) 4- مورد تعهد یا مضمونٌ‏به در روایت مزبور، تحصیل رضایت بستانکار است، تا در نتیجه این ضمان، ذمه بدهکار ابرا شود. لذا موضوع روایت نه تنها خارج از محلّ بحث و نزاع است، بلکه مخالف صریح قواعد و اصول مسلّم شریعت نیز مى‏باشد.

2- اجماع

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:52:00 ب.ظ ]





 

  • معمولاً هر مشتری ناراضی عدم رضایت خود را با 8 الی 10 نفر در میان می گذارد.
  • احتمال فروش یک محصول به یک مشتری قدیمی در حدود 50 درصد است؛ درحالی که احتمال فروش همان محصول به یک مشتری جدید تنها 15 درصد است.
  • اگر شرکتی بتواند میزان نگهداری و حفظ مشتری سالیانه خود را 5 درصد افزایش دهد، می تواند منافع و سود خود را بین 30 تا 125 درصد افزایش دهد.
  • هزینه یافتن مشتریان جدید بیش از هزینه حفظ مشتریان فعلی است حدود 11 برابر
  • پس از این­که مشتری جذب سازمان شد می تواند هرساله برای سازمان سودآور باشد.
  • مشتریان با گذر زمان بیشتر خرید می­ کنند و شرکت ها در ارائه خدمات به آن ها خبره تر می شوند.
  • مشتریان راضی به مشتریان بالقوه دیگر هم پیشنهاد خرید می دهند.
  • روابط خوب برای مشتریان اهمیت دارد و این باعث می شود آن ها کمتر به قیمت ها حساسیت نشان دهند.
  • رضایت مشتری، پیش شرط تمام موفقیت های بعدی شرکت هاست.
  • برای افزایش دو درصدی مشتری، باید 10 درصد هزینه کرد.
  • ضرر و زیان از دست دادن یک مشتری، در حکم فرار 100 مشتری دیگر است.
  • رضایت مشتری، مهمترین اولویت مدیریتی در مقابل اهداف دیگری چون سودآوری، سهم بیشتر بازار، توسعه محصول و… می باشد.
  • انتخاب مشتری دایمی و وفادار، تنها شرط بقای دایمی و استمرار فعالیت های کارآمد هر شرکتی است.

  از روش های حفظ مشتریان، جلب اعتماد و مشارکت با آنان است و این امر یکی از اصلی­ترین دلایل موفقیت شرکت های بزرگ محسوب می شود. عوامل مشارکت مؤثر و موفق مشتری جهت افزایش حفظ مشتریان به شرح زیر می باشند(بل، 1387: 78):

  • سخاوت: مشارکت های پویا، با نگرشی سخاوتمندانه همراه است . تشریک مساعی و تلا ش های دوجانبه شرکا، (مشتریان)به کار رونق می دهد و سخاوت ، محصول مشترک کار آن ها است. در مشارکت، بخشش بیشتر می شود، نه کمتر.
  • اعتماد : مشارکت های مؤثر با اعتماد همراه است . اعتماد باعث می شود تا مشارکت های بزرگ به وجود آید و شرکا احساس خشنودی نمایند . به یقین می توان از موانع و موقعیت های بحرانی گذر کرد، به شرط آن­که در ورای آن موانع، تور اعتماد گسترده باشد.
  • آرزو : مشارکت های مؤثر براساس بصیرت و اهداف مشترک بنا شده است. امید و آرزوست که باعث گسترش و تقویت هماهنگی و تعادل می شود. هریک از شرکا در رؤیاهای شیرین خود به فکر دستیابی به آرمان های بزرگ­تر هستند تا در میدان عمل، هر یک از نتیجه حاصل، بهره ای ببرند.
  • حقیقت : مشارکت پویا، میثاق و اتحادی است که با صداقت و درستی همراه است. راستی و درستکاری ابزار استحکام این مشارکت هستند . راه رسیدن به حقیقت، در مناسبات انباشته از انتقاد است. حقیقت موجب تقویت، پاکی و صفا در همکاری می شود.
  • تعادل : مشارکت مؤثر، به گونه ای متعادل صورت می گیرد. منظور از تعادل این است که هر یک از رقبا، همان حقی را که برای خود قائل است، برای طرف مقابل نیز قائل باشد.
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 09:51:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم