د) فرضیه روان‌شناختی که ملهم از آیه‌ی قرآن کریم است، در میان فرضیه‌های مطرح شده از اتقان نسبی برخوردار است.در‌یک تقریر از این فرضیه که موجه‌تر به نظر می‌رسد، مردان در برابر محرک‌های عاطفی و هیجانی مقاومت بیشتری از خود نشان می‌دهند و این محرک‌ها در تصمیم‌گیری آن‌ها کمتر تأثیر می‌گذارند، اما احساسات زنان در بیشتر موارد سریع‌تر از مردان تحریک می‌شود.[160] در جرم‌شناسی و فلسفه حقوق نیز ثابت شده که اظهار اطلاع از قضایا و بیان خصوصیات هر واقعه‌ای بحسب اینکه شاهد چه شخصی باشد فرق می‌کند‌یعنی بین شهادت طفل و بزرگسالان و زن ومرد و عاطفی و غیر‌عاطفی فرق است و زن که نوعاً احساسش غلبه دارد شهادتش در امور مهم باید همراه با تایید بیشتری باشد. هیجان‌پذیری نیز در شهادت تاثیر دارد و زن از مرد هیجانی‌تر است«ترمن» و «میلیر» با بررسی واکنش افراد بزرگ، دریافته‌اند که واکنش زن ومرد، در موقعیت‌هایی که ایجاد‌ترس، خشم، نفرت و‌ترحم می‌کند، دارای اختلافات کمی‌و کیفی است و گذشته از هیجانی‌تر بودن جنس زن، کیفیت هیجان وی نیز با مرد فرق می‌کند.و شکی نیست که هیجانات زیاد، می‌تواند در تشخیص و اظهار نظر درباره موضوع مورد گواهی تأثیر منفی بگذارد و این از اعتماد به گواهی زن می‌کاهد پس ضمیمه کردن‌یک شاهد دیگر به آن باعث اعتماد بیشتری به آن می‌شود. باری عدم پذیرش شهادت در برخی موارد، از زنان و‌یا شهادت دو تن از زنان را بجای‌یک شاهد مرد، معلول جنبه‌ی روحی و عاطفی زن است که طبق نظام و حکمت آفرینش، احساسات به وضع عجیبی بر او حکومت می‌کند، و طبق تحقیقاتی که در بحث اختلاف جسمی‌و روحی زن و مرد به عمل آمده است این حقیقت را بخوبی دریافتیم که زن موجودی احساساتی و عاطفی است و طبیعت او مقتضی تأثر سریع است. گر چه اسلام، در موضوعات اختصاصی زنان، شهادت‌یک زن را نیز معتبر شناخته و لکن در برخی از موارد حساس حقوقی مقرر داشته است تا زنی دیگر به او منضم شود که هر گاه‌یکی از این دو در اثر غلبه عواطف، خواست منحرف گردد به انضمام دیگری امکان تضییع حقوق کمتر باشد. «ان احدیهما فتذکر احدیهما الاخری».[161] همچنین از جنبه‌ی دیگری می‌توان تأثیر احساسات زنانه بر احکام دینی شهادت را مورد توجه قرار داد و آن مشکلات روحی و عاطفی‌ای است که چه بسا پس از شهادت برای شهود پدید می‌آید.شاید دلیل مخالفت اسلام با شهادت زنان در امور کیفری (حدود و قصاص) ـ بنابر نظر مشهور فقها ـ‌یا مشروط کردن آن به همراهی شاهد مرد ـ بر پایه‌یک احتمال ـ ملاحظه‌ی همین نکته بوده که اگر شهادت زنان در این امور، مبنای تصمیمات و احکام قضایی قرار گیرد و مثلاً به واسطه‌ی شهادت زنان، متهمی‌به قتل محکوم شود، این امر ممکن است شهود را به تنش‌ها و آسیب‌های روانی جدی دچار سازد. [162] ه) اما در تقریر دیگری از این فرضیه، ضعف نسبی حافظه‌ی زن در مقایسه با حافظه‌ی مرد، دلیل‌ترجیح شهادت مرد بر شهادت زن قلمداد می‌شود.[163] می‌توان گفت به دلیل اشتغالات متنوع، متفرق و دائمی‌خاص زنانه و وضعیت جسمانی آنان(فرآیند قاعدگی و زایمان) امکان فراموشی و نسیان آن‌ها زیادتر است و لذا وجود دو زن در کنار‌یکدیگر به عنوان شاهد باعث می‌شود که اگر‌یکی مضمون قضیه را فراموش کرد، دیگری به وی‌یادآوری کند. این قضیه از نظر قرآن آن قدر حائز اهمیت بوده که روی این نکته دست نهاده شده است. [164] مضافاً بر این که شهادت امری مستند به حس و مشاهده است و حضور و شهود زن در همه جا معذورو محدود و مشکل می‌باشد و نمی‌تواند مثل مردان حضور جدی در جامعه داشته باشد شهادت دو زن بمنزله‌ی ‌یک مرد است. نه اینکه زن عقل و درک ناقصی داشته باشد و در تشخیص اشتباه کند بلکه آن را قرآن بیان کرده و گفته: { أَنْ تَضِلَّ إِحْداهُما فَتُذَکِّرَ إِحْداهُمَا الْأُخْرى‏} شهادت دو زن به منزله‌یک مرد است تا اگر بخاطر مشغله کارهای خانه،‌تربیت بچه و مشکلات مادری،‌یکی از آن دو موضوع را فراموش کرد. دیگری آن را متذکر شود زیرا ممکن است زن بر اثر کارهای خانه صحنه ای را که دیده فراموش کند و‌یا این که احساساتش به او اجازه بیان واقعیت را ندهد.[165] گر چه زنان در ضبط جزئیات از حافظه قوی برخوردارند، ولی این معنا با فراموشی سریع بعضی از امور منافاتی ندارد. حال اگر دایره این فراموشی به مسئله مالی که بین دو نفر رخ داده و زن شاهد بوده، کشیده شود به طور قطع برای فراموش کار مشکلات زیادی را فراهم می‌آورد. ممکن است بگویید که این مشکلات ممکن است برای مرد شاهد هم پیش آید و او هم فراموش کند که در جواب می‌گوئیم که این احتمال نیز کاملاً عقلایی است ولی دین اصرار دارد که خیلی بیشتر زن را لطمات احتمالی حراست کند و از توان مهر گستری او نکاهد و این کمال توجه به زن، انسانیت و احساسات اوست.[166]البته این مطلب در نگاه نخست با‌یافته‌های علمی‌کنونی ناسازگار است و برای تأیید شدن به تحقیقات بیشتر و دقیق‌تری نیاز دارد.[167] ی) با الهام گرفتن از برخی روایات می‌توان فرضیه زیست شناختی ضعف بینائی زنان در مقایسه با مردان را در تکمیل این بحث مطرح کرد که به خصوص در مسئله شهادت بر رویت هلال می‌تواند دست کم به عنوان‌یک احتمال مورد توجه قرارگیرد. این فرضیه ضمن آنکه در‌یکی از روایات با آن اشاره شده، دارای برخی تأیید‌های تجربی است که از قوی‌تر بودن بینائی مردان نسبت به زنان حکایت دارند البته این مطلب در حد‌یک فرضیه است و نیاز به تحقیقات دقیق‌ترو بیش‌تری دارد.[168] 3.1.3   جایگاه شهادت ما در پی بیان بهترین نظر و‌یا انتخاب نظری خاص از بین نظریاتی که بیان شد نیستیم همه ایده‌ها قابل تامل و بررسی می‌باشد و در جای خود ممکن است نظری اثبات‌یا فرضیه ای نفی شود اما برای رسیدن به نتیجه مورد نظر که بحث حمایتی باشد و برای تبیین مطلب لازم است جایگاه بحث شهادت در نظام حق و تکلیف معلوم گردد. جا زدن در تکلیف به جای حقوق، خلطی است که اذهان عموم مردم را بارها وبارها به اشتباه‌انداخته است. و شاید مهم‌ترین نکته این است که شهادت، نوعی حق و امتیاز دانسته‌اند و گویی اگر این امر محدود شود، زن از حق مسلم خود محروم شده است.در حالیکه شهادت تکلیف است نه

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...