پایان نامه و پایان نامه : فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، ساختار سلسله مراتبی |
متغیرهایی که مقادیرشان کلمات یا جملات به زبانهای طبیعی یا ساختگی باشند، متغیرهای کلامی نامیده می شوند.به عنوان مثال عبارت سن را در نظر بگیرید که خلاصه ای از تجربیات افراد مختلف است و به صورت دقیق قابل تعیین نیست. با بکار بردن مجموعههای فازی ما می توانیم تقریبی از سن انجام دهیم. سن یک متغیر کلامی است که از مقادیری مانند ” خیلی جوان “، ” جوان “، ” میان سال “، ” پیر “، ” خیلی پیر ” تشکیل می گردد. هر یک از اینها یک عبارت از متغیر سن نامیده میشود. هر عبارت با یک تابع عضویت تقریبی معین می گردد. تابع عضویتهای مناسب، شکلهای مثلثی، چهارگوش و یا زنگی شکل می باشند. یک متغیر کلامی توسط پنج عبارت ( X,T(x),U,G,M ) شناخته می شود که در آن x نام متغیر T(X) مجموعه تر مهای مربوط به متغیر ، X یا مجموعه ای از مقادیر متغیر کلامی X(به صورت مجموعههای فازی ) که می تواند توسط قاعده نحوی G تولید شود (G همان گرامری است که طبق آن مقادیر مختلف متغیر کلامی تولید می شود) U مجموعه مرجع و M یک قاعده معنایی است که به هر ترم T(X) معنایی را مرتبط می سازد (تابع عضویت ترمها را مشخص می کند)(رییسی ،شهیدیان 1387) با توجه به مطالب ذکر شده در خصوص تکنیکهای تصمیمگیری چند معیاره و منطق فازی در ادامه به معرفی تکنیکهای کاربردی این پژوهش خواهیم پرداخت.
2-8- ادبیات تحقیق مبانی نظری فرایند تحلیل شبکهای ANP
2-8-1- معرفی تکنیک ANP
فرآیند تحلیل سلسله مراتبی([41]AHP) در سال 1971 توسط ساعتی و با هدف ایجاد ساختار تصمیمگیری ، تحت تاثیر چندین عامل مستقل توسعه داده شد (Saaty, 1980). یک مساله پیچیده را میتوان به چندین مسئله فرعی بصورت سطوح زنجیرهای یا سلسله مراتبی تجزیه نمود که هر سطح نشان دهنده مجموعی از معیارها یا نسبتهای مرتبط با هر مسئله فرعی است. سطح بالای زنجیره، آرمان مسئله است و سطوح میانی بیانگر عوامل مرتبط به سطوح پایینتر هستند. سطح آخر شامل گزینهها یا فعالیتهایی است که برای دسترسی به آرمان بایستی در نظر گرفته شود. AHP با در نظر گرفتن اهمیت هر عامل و تاثیرات آن برای حل مساله، به مقایسه عوامل میپردازد. AHP کاربرد وسیعی در تصمیمگیری دارد و کاربردهای متعدد آن نیز منتشر شده است(Shim et al., 1989). AHP یکی از جامع ترین سیستم های طراحی شده برای تصمیم گیری با معیارهای چندگانه است که امکان فرمول بندی مسأله را بصورت سلسله مراتبی فراهم میکند و همچنین امکان در نظر گرفتن معیارهای مختلف کمیو کیفی را در مسأله دارد . قد مهای اصلی این رویکرد عبارتند از: شناخت سلسله مراتب مسأ له: در این قدم مسأله بصورت یک درخت ساختاربندی میگردد . هدف کلی تصمیم گیرنده ، در بالاترین سطح درخت و آلترناتیوها در سطوح پایینی و مابین آنها نیز محدودیتها و معیارها قرار میگیرند. تنظیم ماتریس قضاوت به کمک مقایسات زوجی : ماتریس قضاوت معیارها یا آلترناتیوها را میتوان به کمک مقایسات دو طرفه معیارهای همسطح در تمامیسطوح ممکن بدست آورد . مقایسات زوجی بر مبنای ضرایب استاندارد شده ارزیابی میشوند = 1 )بی اهمیت، =3 کم اهمیت، =5 تقریباً با اهمیت، =7 با اهمیت، =9 بسیار مهم) محاسبه اولویتها با کمک ماتریس قضاوت : چندین روش برای استخراج اولویتها (یعنی وزندهی معیارها و آلترناتیوها ) از ماتریس قضاوت وجود دارد که میتوان از روش بردار ویژه، روش حداقل مربعات لگاریتمی، روش حداقل مربعات وزنی ، روش برنامه ریزی آرمانی و روش برنامه ریزی فازی نام برد . رتبه بندی آلترناتیوها : قدم آخر برای بدست آوردن اولویتهای نهایی، ادغام تمامیاوزان با یک جمع وزنی است. در واقع رتبه بندی آلترناتیوها بر مبنای همین اولویتها مشخص میگردد. ANP نیز توسط ساعتی مطرح شد، حالتی تعمیم یافته از AHP است. در حالی که AHP به ارائه چارچوبی با ارتباطات سلسله مراتبی یک سویه میپردازد. ANP ارتباطات درونی پیچیدهتر بین سطوح تصمیم و نسبتها را در نظر میگیرد. در رویکرد ANP همراه با بازخور، شبکهها جایگزین زنجیره شده است که در آن ارتباطات بین سطوح به سادگی بالاتر یا پایینتر، مسلط یا در حال تسلط و مستقیم و یا غیرمستقیم ارائه نمیشود. به عنوان مثال نه تنها اهمیت معیارها تعیین کننده اهمیت گزینهها بصورت یک زنجیره است، بلکه اهمیت گزینهها ممکن است بر اهمیت معیارها تاثیرگذار باشد. بنابراین یک ساختار سلسله مراتبی خطی بالا به پائین برای یک سیستم پیچیده قابل کاربرد نیست. سییستم همراه با بازخور میتواند توسط یک شبکه نمایش داده شود که در آن گرهها بیانگر سطوح یا اجزاء هستند. تفاوت ساختاری بین یک زنجیره و یک شبکه در شکل3-2 ترسیم شده است. اجزاء در یک گره(یا سطح) میتواند بر برخی یا تمامیاجزای دیگر گرهها تاثیرگذار باشد. در یک شبکه گرههای منبع، گرههای میانی و گرههای مخفی میتواند وجود داشته باشد. ارتباطات در یک شبکه به وسیله خطوط قوسی نشان داده شده و جهت این قوسها حاکی از وابستگی است. وابستگی درونی بین دو گروه که به صورت وابستگی بیرونی مطرح میشود، به پیکانی دوطرفه نشان داده میشود و وابستگی بین اجزاء در یک گروه بوسیله یک پیکان دوار مشخص میشود.
فرم در حال بارگذاری ...
[سه شنبه 1398-12-13] [ 08:11:00 ب.ظ ]
|