پایان نامه درمورد مجازات، قانونی بودن |
سزار بکاریا مـینویسد: «هیچ چیز خطرناکتر از این اصل متبع و عام نیست که روح قانون باید به مشورت خوانده شـود؛ قبول این اصل ایجاد شکاف در برابر سیل آرای گوناگون است… هر انسانی از روزنهای بـه جهان مینگرد که بـر حـسب زمان تغییر میکند؛ بنابراین روح قانون ثمره منطق درست یا نادرست یک قاضی و یک گوارش آسان یا دشوار است و بستگی به شدت انفعالات قاضی و ناتوانی فرد دردمند و روابط قاضی و زیان دیده و تـمامی علتهای کوچکی دارد که ظواهر هر موضوع را در ذهن مواج انسان دگرگون میکند. در این صورت خواهیم دید، چگونه سرشت یک شهروند هر بار که در برابر دادگاه جدیدی حضور مییابد تغییر پیدا میکند و زنـدگی سـیه روزان بازیچه استدلال نادرست یا خلق نحس دادرسی میشود که نتیجه مبهم یک سلسله مفاهیم در هم آمیخته را که در ذهن او نوسان دارد، تفسیر قانونی میپندارد(بکاریا، پیشین: 44).
2-3-3. در اسناد بین المللی
اصل قانونی بودن جرایم و مجازاتها و ثمرات آن با تأسیس سازمان ملل و متحد در سال 1945 در اسناد بین المللی نیز مورد توجه قرار گرفت. اعلامیه جهانی حقوق بشر 1948 در مـواد 9،10 و 51، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی 1966 به ویژه در مواد 9،14 و 15 و کنوانسیون اروپایی حقوق بشر و حمایت از آزادی های اساسی 1950 نیز ضمن ذکر صریح این اصل بر اهمیت پیش بینی آن در قوانین و اجرای آن توسط مراجع قـضایی داخلی تأکید ورزیدهاند. مواد 22 و 23 اساسنامه دیوان کیفری بین الملی مصوب 1998 در رم نیز به تفکیک اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها را پیش بینی کرده است.بدین ترتیب ملاحظه میگردد که قانونمند کردن نظام کیفری کـه ابـتدا به حقوق داخلی کشورها راه یافته بود، امروزه در حقوق بین المللی کیفری از وزن و جایگاه مهمی از هر دو دیدگاه ماهوی و شکلی برخوردار گردیده است(بیگ زاده، 1375: 39به بعد).
2-4. تفسیر مضیق و تفسیر به نفع متهم قوانین کیفری
اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها نتایجی در بر دارد که عبارتند از :
- عطف به ما سبق نشدن قوانین جزایی
- تفسیر مضیق قوانین جزایی
2-4-1. تعریف لغوی و اصطلاحی تفسیر در لغت نامه دهخدا آمده است: کلمه تفسیر مصدر باب تفعیل است از « فسر» به معنی ظهور و کشف، هویدا کردن. آنچه معنی را روشن می کند. پیدا کردن و آشکار کردن و بیان نمودن معنی سخن. در نزد نحویان بر تمییز اطلاق می شود. به گفته برخی از کلمه « تفسره » است و آن نام چیزی است که پزشکان به آن بیماری را تشخیص می دهند(دهخدا، پیشین: ذیل کلمه تفسیر). در اصطلاح حقوقی فرایندی است که در آن مفهوم واقعی و مصداق حقیقی قانون با تکیه بر برخی رویکردها، پیشفرضها، ابزارها جست و جو میشود.تفسیر در واقع تلاشی است ذهنی برای کشف مراد مقنن، توضیح ابهامات، حلّ تعارضات، جبران نقصها و خلأها و شناسایی مصداقها و مرزهای حاکمیت قانون.تفاوت تفسیر با تأویل آن اسـت کـه تفسیر در مفهوم مصطلح خود به ظاهر الفاظ و عراات مربوط میشود اما تأویل که عبارت است از حمل کلام، از معنای راجح به معنای مرجوح محتمل به استناد دلیل، به معانی مـعقول و بـاطن الفـاظ و عبارات اختصاص دارد.تفسیر جنبه شـرح لفـظ دارد و بـر قول لغوی و تفاهم عرفی استوار است اما در تأویل مبانی منطقی کلام و مقاصد معقول متکلم مورد نظر است.به اعتقاد بعضی در تفسیر قـطع بـه مـدلول الفاظ و گواهی بر این که مراد متکلّم هـمان بـوده وجود دارد اما تأویل تنها ترجیح یکی از معانی محتمل کلام است، بدون قطع و گواهی بر این که مراد متکلّم چـه بـوده است(امیدی، 1377: 10).
2-4-2. معنای مضیق و موسع
در لغت نامه دهخدا در معنی کلمه مضیق نوشته شده است: جای تنگ، مکان تنگ(دهخدا، پیشین: ذیل کلمه مضیق). و کلمه موسع نیز در معنای وسعت داده شده، گشاد و فراخ کرده شده آمده است(دهخدا، پیشین: ذیل کلمه موسع).
2-4-3. تعریف تفسیر مضیق و به نفع متهم و مبنای آن
قانونی شدن قاعده تفسیر محدود با تأخیر بسیار صورت گرفته است.اصل قانونی بودن همراه با دیگر اثـر منطقی آن، یعنی عدم تأثیر قوانین نامساعد در گذشته، در سالهای پایانی قرن هیجدهم به صورت رسمی پذیرفته شده است؛ اما در قوانین و مقررات مصوب آن سـال ها حـتی در قانون 1810 فرانسه نه به تـصریح نـه به تلویح نشانی از پذیرش تفسیر محدود نیست.حقوقدانان فرانسوی این را از جمله خلأهای قانونی خود به شمار آوردهاند. با وجود این، رویه قضایی همواره تفسیر محدود را از لوازم منطقی اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها میدانسته؛ گهگاه آن را به کار میبسته و بر ضرورت رعایت آن تأکید میکرده است(امیدی، پیشین: 16). قانونگذار فرانسوی تحت تأثیر رویه قضایی در جریان اصلاحات سال 1992 درصدد تدارک این نقص یا خلأ قانونی برآمده و پس از بیان اصل قـانونی بـودن در ماده 111 بلافاصله در بند 4 همان ماده تصریح کرده که «قوانین جزایی به صورت محدود تفسیر میشوند». مفهوم تفسیر محدود، یک سیر تاریخی را پشت سر گذاشته و از گرایش های تند و تعصبآمیز گذشته به برداشتهای مـنطقی و واقـعگرای امروزین رسـیده است. در واقع باید گفت از منع تفسیر تا منع اعمال قیاس راه درازی را طی کرده است. مفهوم نخستین این قاعده مـنع تفسیر و التزام به منطوق صریح و مفاد متیقن قانون و پرهیز از جست و جوی مفاهیمی چـون روح و حکمت وضع قانون، هدف قانونگذار و منع توسل به ابزارهایی نظیر مفهوم موافق، عرف، قیاس و تمثیل و امثال آنـها بـوده است. طرفداران اولیه این قاعده، منع تفسیر قانون و اکتفا به مدلول منطوقی آن را نتیجه تـخلف ناپذیر اصـل قـانونی بودن جرایم و مجازات ها و لازمه منطقی تفکیک قوا میدانستهاند؛ خواست قانونگذار را منحصرا در مدلول لغوی قانون جست و جـو میکردهاند و مجرد تردید را به سادگی به سود متهم تفسیر میکردهاند. از ترس اینکه مبامبادا قـاضی در جای قانونگذار بنشیند؛ در کـار او مـداخله کند و جرم و مجازات جدید بیافریند. تفسیر مضیق یا محدود، تفسیری است که منحصر در چـهارچوب الفاظ قانون بوده و از منطوق صریح آن تجاوز نمیکند، پس این نوع تفسیر مانع از توسل به قیاس و تسری دادن حکم قانونگذار به مواردی استکه در زبان قانونگذار صریحا پیشبینی نشده است(black, 1984, 164). در مقام شک در اثبات جرم و ادلۀ اتهامی هرگاه ادله جرم ناکافی بوده یا دلیلی علیه متهم در دست نباشد، تا بتوان او را محکوم کرد، بر مبنای قاعده درء، اصل برائت، اصل قانونی بودن جرم و مجازات و قبح عقاب بلا بیان باید حکم به برائت متهم دادگاه نیز شک در ارادۀ قانونگذار است، یعنی هرچند قانونگذار هنگام تنظیم قوانین سعی میکند قوانین را طوری تنظیم کـند، که خالی از هرگونه ابهام و اشکال باشد، با اینحال توان پیشبینی تمام موارد تحقق جرم را نـداشته و از تـصویب قـوانین جامع و فراگیر عاجز است. قضات در مواجهه با چنین وضعیتی از رهگذر تفسیر قوانین میکوشند، تا به نیت واقعی و غرض اصلی قانونگذار واقف آیـند و در صـورت شک در ارادۀ قانونگذار نبایددر بادی امر نفع متهم را در نظر گیرند.بلکه باید کوشید تا اراده اصـلی مـقنن را کـشف نموده و آنگاه که از جستوجوی خود مأیوس شدند، شک را به نفع متهم تفسیرنمایند. چون اصل تفسیر مـضیق برای حمایت از حقوق و آزادی های متهم به وجود آمده است، پس استناد به «مفهوم مخالف» باید در جهت برائت متهم باشد نه محکومیت وی؛ مگر اینکه مفهوم مخالف خود عنوان مجرمانه مستقلی داشـته بـاشد و اساساً استناد به مفهوم مخالف نوعی تفسیر موسع است. مضافاً انکه امر به یک شیء هم، خواه با صیغه امر باشد و یا جمله خبری هر چند مقتضی نهی عـقلی از ضـد آن است، ولی مقتضی نهی قانونی و مولوی نیست؛ بنابراین مفهوم مخالف هم که در واقع همان مفهوم ضد و معنای مقابل یک قضیه است، گر چه مـمکن است، مقتضای عقلی یک امر قـانونی بـاشد ولی این امر نهی قانونی را به اثبات نمیرساند(رحیمی نژاد، پیشین: 54).
2-4-4. تفسیر مضیق در اسناد بین المللی
این ضابطه مـعقول تـا سالهای پایانی قرن بیستم در هیچکدام از اسـناد مـربوط بـه حـقوق بـشر و حتی در قوانین اسـاسی و عـادی کشورها مورد تصریح واقع نشده است. دیوان اروپایی حقوق بشر در بعضی از آرای خود اظهار داشته که اصـل قانونمندی موضوع ماده 7 کنوانسیون، خودبهخود بـر منع تفسیر موسع قوانین جزایی به زیان افراد نیز دلالت دارد. ازهمینرو، این دیوان در مواردی حق نظارت خود را به تفسیر دادگاههای داخلی از قوانین ملی هم تعمیم داده است. در این اواخر، اساسنامه دیوان بینالمللی کـیفری (مصوب 1998) کـه هنوز لازم الاجرا نشده در ماده 22 تفسیر موسع مقررات خود را ممنوع شمرده است. به موجب قسمت دوم این ماده «توصیف جرم با تفسیر مضیق به عمل میآید.توسل به قیاس در اینباره ممنوع است. ابهام قانون بـه نـفع کسی تفسیر میشود که مورد تحقیق،تعقیب یا محکومیت واقع شده است»(امیدی، 1382: 49).
فرم در حال بارگذاری ...
[چهارشنبه 1398-12-14] [ 06:44:00 ب.ظ ]
|